حسام منظور، بازیگر نقش اصلی مجموعه رمضانی "نجلا ۲" که پیشتر او را در سریالهای "بانوی عمارت" و "برادر جان" با ایفای نقشهای کاملا جدی دیده ایم، میگوید: به خاطر نقش "عبد" به همه پیشنهادهای کاری ام نه گفتم. منظور صراحتا بیان میکند که تغییر بازیگر زن "نجلا" میتوانست کار را با شکست کامل مواجه کند و او به عنوان یک بازیگر این ریسک بالا را پذیرفت و به گروه پیوست که "خوشبختانه مخاطبان فصل دوم "نجلا" را هم دوست داشتند. "
به گزارش ایسنا، سریال تلویزیونی "نجلا ۲" این شبها به عنوان یکی از سریالهای رمضانی روی آنتن شبکه سه سیماست. فصل دوم این مجموعه به کارگردانی خیرالله تقیانی پور و تهیه کنندگی سعید سعدی هر شب ساعت ۲۰ پخش میشود.
ادامه گفت و گو با حسام منظور، بازیگر نقش "عبد" را در زیر میخوانید:
اول دوست داشتم ارزیابی خودتان را از "نجلا ۲" بفرمایید؛ اینکه فصل دوم این مجموعه را چطور میبینید و نظرتان درباره تغییر بازیگر نقش مقابل شما چیست؟
- ببینید! فصل اول "نجلا" به هیچ عنوان قابل قیاس با فصل دوم نیست. در فصل اول ما مجموعاً سه ماه درگیر فیلمبرداری بودیم، ولی ساخت فصل دوم نزدیک به یک سال طول کشیده. در ابتدا مخالف ساخت فصل دوم بودم، چون معمولاً در ایران به دلایلی که بسیار مفصل است، فصلهای بعدی مجموعهها از کیفیت فصل اول برخوردار نیستند. تغییر بازیگر نقش زن هم میتوانست مجموعه را با شکست کامل مواجه کند، ولی با اعتقاد به کاری که میکنیم، این ریسک بزرگ را پذیرفتم. خوشبختانه مخاطبان، فصل دوم را هم دوست داشتند. محیا دهقانی هم به خوبی و با تجربه و فهم بالا توانست نقش نجلا را به گرمی ایفا کند. مجموع اتفاقات دراماتیک در فصل دوم بسیار پیچیدهتر و عمیقتر از فصل اول است. شخصا معتقدم فصل اول یک تمرین و دستگرمی برای ساخت فصل دوم بود.
آقای منظور بازی شما مثل فصل اول قابل توجه است و حتی میتوان گفت مسلطتر و پختهتر شده، معلوم است برای بازی در این نقش تنشهای زیادی را تحمل کرده اید؛ خودتان نظرتان چیست؟
- ممنون از لطفی که به من دارید. وقتی قرار است نقشی را بازی کنم با تمام وجود آن را ایفا میکنم. مدام این جمله معروف براندو را در ذهن مرور میکردم که "تنها وظیفه بازیگر این است که حوصله تماشاگر را سر نبرد! "
من برای بازی در نقش عبد به پیشنهادات کاری دیگر، نه گفتم برای اینکه عمیقاً معتقد بودم این نقشی است که من باید بازی کنم. در طول کار نمیتوانم از فکر و خیالات نقش بیرون بیایم. مهمترین چالشی که داشتم این بود که اجازه ندهم فشارهای روحی که به صورت مداوم روی شخصیت عبد وارد میشد، بر من اثر بگذارد وگرنه دیوانه میشدم! وقتی در آبادان بودیم ساعتها در اتاق هتل راه میرفتم و سعی میکردم به چیزهای خوب فکر کنم، ولی به ناگاه دوباره سراغم میآمد. یادم هست یک بار بعد از اجرای یک صحنه آنقدر عصبانی بودم که در سوپرمارکت با شخصی گلاویز شدم! که البته بلافاصله از او عذرخواهی کردم. به هر حال اینها تنشهایی هستند که اکثر بازیگران با آن دست و پنجه نرم میکنند و باید با آن کنار بیایند. خوشبختانه همه ما یاد گرفتهایم چگونه این تنشها را فراموش کنیم و به زندگی عادی برگردیم.
داستان "نجلا" داستان چندوجهی پیچیده است و خطوط داستانی مختلفی به موازات هم پیش میروند که شخصیتها در بزنگاههای داستانی مقابل هم قرار میگیرند. فکر میکنم در کنار اجرای خوب، فیلمنامه خوب ستون اصلی یک اثر جذاب است. شما چه نظری دارید؟
- فیلمنامه "نجلا" در نگاه اول به نظر یک درام عاشقانه و زنانه میآید، ولی به شدت از مولفههای سینمای وسترن بهره برده است. به نظر من جذابیت اصلی فیلمنامه استفاده از فرمول همیشه برنده تقابل قهرمان و ضدقهرمان است. آقای تقیانی (کارگردان) با تسلطی که به پرداختن به این قصهها دارند، با شجاعت زیاد، خطوط قصه را از هم گسسته و دوباره به هم پیوند میزد. جاهایی بود که یادم میآید با حفظ خطوط اصلی به ما میگفت بروید و صحنه را کاملاً بداهه اجرا کنید که این ناشی از اعتماد زیاد کارگردان به بازیگران بود. این امکان بداههپردازی که به ما بازیگران داده میشد، باعث شد صحنههای جالب و زندهای خلق شود.
یادم هست در یک صحنه زد و خورد در بازار، آقای تقیانی کات نداد! و ما تقریبا چهار، پنج دقیقه به صورت نمایشی با بازیگران دیگر به زد و خورد پرداختیم، حتی بدلکاران هم وارد این فضا شده بودند و با مهارت و بدون ذهنیت قبلی، صحنه اجرا شد. نتیجه نهایی عالی بود، ولی ظاهراً به دلیل خشونت زیاد، بخشهای عمدهای از آن صحنه پخش نشد. میخواهم این را بگویم که بازیگران به درجهای از مهارت و تسلط رسیده بودند که میتوانستند بعد از اعلام کات، مدتها به بازی خود ادامه بدهند. به جرأت میگویم یکی از مسلطترین و همدلترین گروههای بازیگری که با آنها کار کردم، گروه بازیگران "نجلا است که این به دلیل پشتوانه قوی تئاتری بازیگران این کار بود.
از تجربه کار در کشور عراق هم بگویید.
- تجربه بدیعی بود. من پیش از این، تجربه کار در کشورهای مختلف را داشتم، ولی کار در عراق ویژگیهای خاص خود را داشت. ما در اماکن مذهبی کار کردیم که حال و هوا و شرایط ویژه خود را داشت. در بسیاری از لوکیشنها به دلایل امنیتی به ما اجازه فیلمبرداری نمیدادند، ولی همه موانع به طرز معجزه آسایی برداشته شد. سعید سعدی، تهیهکننده این سریال علیرغم همه محدودیتها، تلاش میکرد شرایط ما برای اجرای صحنهها ایدهآل باشد. در نهایت با همان همدلی همیشگی سکانسهای عراق را فیلمبرداری کردیم.
نکته دیگری هست که بخواهید به آن اشاره کنید؟
- سریال سازی در ایران به هیچ عنوان کار سادهای نیست. ما امکانات و ساختار ایده آلی برای ساخت آثار نمایشی آنچنان که در کشورهای دیگر میبینیم نداریم. میخواهم به مخاطبان بگویم اگر کمی و کاستی در اثری میبینند، اطمینان داشته باشند که عوامل سازنده صادقانه و شبانه روز با تمام وجود تلاش خود را کرده اند تا آنچه در توان دارند ارائه بدهند. ممنون از شما که شرایط گفتگو را فراهم کردید.
نمیخواهید در مورد کارهای آینده تان توضیح بدهید؟
- در دو سال گذشته یاد گرفته ام آینده همین الان است! سعی میکنم کمی استراحت کنم و بعد تصمیم بگیرم.