در فاصله ۵۶ کیلومتری جنوب شرق کابل، پایتخت افغانستان، و در میان کوهها و درههای نسبتا خشک استان لوگر، منطقه معدنی مس عینک قرار دارد. در این منطقه یکی از دست نخوردهترین ذخایر مس جهان واقع شده است و سالیان دراز است که چشم چین، بزرگترین همسایه افغانستان، را به خود جلب کرده است. حالا چین میخواهد به این آرزوی خود جامه عمل بپوشاند و استخراج مس را از این معدن به عهده بگیرد.
به گزارش ایندیپندنت، ۱۳ مارس (۲۲ اسفند)، والاستریت ژورنال در گزارشی نوشت که در طول چند ماه گذشته دهها شرکت معدنی چین به افغانستان رفتهاند و با گروه طالبان که اکنون قدرت را در آن کشور را به دست دارند، در مورد استخراج از شماری از معادن بزرگ افغانستان گفتگو کردهاند. به گفته مقامات چینی و طالبان، چین در حال مذاکره با امارت طالبان برای آغاز استخراج معدنی در سایت مس عینک، و نیز آغاز کار بر روی ذخایر نفت و گاز در شمال افغانستان در کنار آمودریا است. هر دو پروژه به دلیل جنگ طولانی در کشور که اکنون ظاهرا به پایان رسیده است، سالها متوقف بود.
گفته میشود که در هفتههای گذشته مسئولان دهها شرکت چینی برای دستیابی به قراردادهای معادن مختلف افغانستان به کابل رفتهاند. به گزارش والاستریت جورنال، مقامات ایالات متحده آمریکا نگرانند که چین خلاء ناشی از خروج آمریکا از افغانستان را پر کند. پکن در سالهای اخیر با طالبان رابطه نزدیکی برقرار کرد و زمانی که اکثر سفارتخانه کشورهای غربی در حال بسته شدن بودند، سفارت خود را در کابل همچنان فعال نگه داشت. ایران، یکی دیگر از رقبای سیاسی آمریکا، در حال مذاکره برای قرارداد استخراج از یک معدن عظیم سنگآهن در غرب افغانستان است.
تهران نیز روابط خوبی با طالبان ایجاد کرده است. معدن سنگآهن سنگان که در استان هرات (استان هممرز با ایران) قرار دارد، از سالها پیش مورد توجه مقامهای جمهوری اسلامی ایران بوده است. ذخایر عظیم سنگآهن آن ناحیه، هم در ایران و هم در افغانستان، در منطقهای به نام سنگان قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران ذخیره موجود در خاک کشور خود را تمام کرده است و حالا میخواهد بخش افغانستان را نیز استخراج کند. پیش از این، در سال ۱۳۹۷ مذاکرات میان ایران و دولت پیشین افغانستان برای استخراج آن معدن آغاز شده بود، اما به دلیل این که تهران میخواست تا روند تصفیه نهایی سنگآهن در داخل ایران صورت گیرد و مسئولان وزارت معادن افغانستان خواهان انجام آن روند در داخل افغانستان بودند، آن مذاکرات به نتیجه نرسید. افغانستان یکی از فقیرترین کشورهای جهان است، اما بر اساس بررسیهای زمینشناسی، دارای ثروتهای عظیمی طبیعی، از جمله طلا، سنگهای قیمتی، زغال سنگ، نفت و گاز، لیتیوم، و مواد معدنی کمیاب است.
چین در حال حاضر کنترل بسیاری از مواد معدنی کمیاب جهان را در اختیار دارد که برای تولید انواع فناوریها، از جمله قطعات خودروهای الکتریکی و صفحه نمایش لمسی گوشیهای هوشمند بهکار میروند.
مولوی شهابالدین دلاور، سرپرست وزارت معان و نفت امارات طالبان، اخیرا گفت: «بقیه جهان معادن خود را استخراج کردهاند و از آنها برای توسعه کشورشان استفاده کردهاند، در حالی که ما ۴۳ سال درگیر جنگ بودیم و از این رو، منابع ما دستنخورده باقی مانده است.»
آقای دلاور همچنین گفت، اکنون که حضور نظامی آمریکا در افغانستان مطرح نیست، میخواهد که شرکتهای آمریکایی و دیگر کشورهای غربی به افغانستان بیایند. او افزود که شرکتهای معدنی آمریکایی را به دلیل تخصصشان بر شرکتهای چینی ترجیح میدهد. به باور تحلیلگران آمریکایی، حالا که جنگ میان آمریکا و گروه طالبان تمام شده است و طالبان مایلند که آمریکا در کشورشان سرمایهگذاری کند، فرصت مناسبی برای استخراج معادن آن کشور به وجود آمده است.
نیل رگبی، مشاور امور معادن آمریکا که قبلا به پنتاگون و دولت سابق افغانستان در رابطه با معادن مشورت میداد، میگوید جهان با کمبود مس مواجه است. به همین دلیل، اهمیت افغانستان و مواد معدنی آن افزایش یافته است، زیرا کشورهای دیگر ذخایر مس خود را تقریبا به اتمام رساندهاند، اما ذخایر افغانستان هنوز دستنخورده باقی مانده است.
به نظر میرسد که استخراج معادن بهترین شانس طالبان برای ایجاد فعالیتهای تجاری جدید و بزرگ است، زیرا افغانستان با فروپاشی اقتصادی ناشی از تسلط طالبان دستوپنجه نرم میکند. حکومت جدید که از کمکهای بینالمللی تقریبا محروم شده است، باید به سرعت درآمد خود را افزایش دهد و برای جمعیتی که با قحطی گسترده مواجه است، شغل فراهم کند. اما به دلیل تحریمهای گسترده آمریکا علیه مقامهای طالبان، شرکتهای بزرگ آمریکایی برای رفتن به افغانستان و استخراج معادن دچار تردید و احتیاط هستند.
نیل رگبی میافزاید: «مس معدن عینک افغانستان دارای عیار بالا است. به همین دلیل، نظر چینیها را جلب کرده است تا با استخراج از آن معدن، مس آن را با مس درجه پایین خود ترکیب کنند.» به باور رگبی، هرچند ذخایر فعلی مس عینک بسیار عظیم است، احتمال میرود که معادن دیگری نیز در منطقه باشند، زیرا به نظر میرسد که آن معدن در امتداد کمربند مسی مرکزی قرار داشته باشد.
با این حال، استخراج مس عینک با یک چالش دیگر نیز روبهرو است: ذخایر مس آن ناحیه دقیقا زیر ویرانههای یک شهر باستانی با قدمت دو هزار ساله قرار دارد که زمانی مرکز مدنیت بوداییان بوده است. سرپرست وزارت معادن و نفت طالبان میگوید، از آثار باستانی در آن منطقه حفاظت صورت خواهد گرفت، اما از چگونگی آن مطلع نیست.
نور آغا نوری که تا پیش از تسلط طالبان بر کشور رئیس بخش باستانشناسی وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان بود، میگوید که در ده سال گذشته کاوشهای باستانشناسی در آن منطقه تا ۷۰ درصد تکمیل شده است، اما اگر قرار باشد استخراجی صورت بگیرد، تمامی آثار باستانی منطقه از بین خواهد رفت. او میافزاید، اگر استخراج مس به صورت عمقی و از طریق ایجاد تونل زیرزمینی انجام شود، مناطق باستانی تخریب نخواهد شد و ظرف سه سال کاوشها تمام میشود و پس از آن، میتوان استخراج را به صورت گسترده انجام داد. اما اگر شرکتها بخواهند از سطح شروع کنند، باید ده سال صبر کنند تا تمامی آثار باستانی از آن منطقه به نواحی دیگری منتقل شود.
در سال ۲۰۰۷، شرکت دولتی «میتالورژیکال» چین برنده قرارداد استخراج مس عینک شد. اما به دلیل وجود آثار باستانی، جنگ، و شرایطی که دولت وقت افغانستان تعیین کرده بود، آن شرکت از ادامه کار روی آن معدن خودداری کرد.
مولوی دلاور، سرپرست وزارت معدن در تشکیلات گروه طالبان، میگوید که استخراج معدن مس عینک شرایط ویژهای دارد. او تصریح کرده است که چینیها باید یک نیروگاه تولید برق در منطقه ایجاد کنند که علاوه بر تامین برق برای پروژه مس عینک، به مناطقی از کابل نیز برقرسانی کند. همچنین، باید خط راهآهنی از منطقه مس عینک تا مرز جنوبی افغانستان در تورخم احداث شود و با آثار باستانی نیز با توجه دقت برخورد شود. مولوی دلاور افزود: «شرکت قبلی تلاش کرد تا از تعهدات خود عقبنشینی کند، اما ما روی تامین تعهدات پایبند هستیم. ما در حال حاضر دو پروژه به چین دادهایم و منتظر عملکرد آن کشور در قبال این دو پروژه هستیم. تا شاهد اقدامات عملی آنها نباشیم، پروژه سوم به آنان داده نمیشود.»
ارزش ذخایر معدنی قابل استخراج افغانستان در حدود سه تریلیون دلار ارزیابی شده است. این حجم عظیم ذخایر معدنی، کشورهای زیادی را به سوی افغانستان جنگزده میکشاند. اما چالشهایی، چون ناامنی، بهرسمیت شناخته نشدن دولت، و تحریمها، پیش روی شرکتهایی قرار دارد که میخواهند از این خوان پرنعمت لقمهای بردارند.