فرارو- برخی از داستانها آن قدر کم معنا هستند که تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که سر خود را بخارانید. برخی دیگر به قدری خشمگین کننده هستند که میخواهید موهایتان را از سرتان بکنید. برخی موارد وجود دارند که آن قدر ظالمانه هستند که احساس میکنید سرتان منفجر خواهد شد! ماجرای مذاکرات هستهای ایران و نقش روسیه هر سه واکنش را بر میانگیزد! این ماجرا با یک واقعیت عجیب و کمتر شناخته شده آغاز میشود: روسیه بهعنوان میانجی برای ایالات متحده در مذاکرات هستهای با ایران عمل میکند.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورک پست، شاید در ابتدا عجیب به نظر برسد، اما واقعیت دارد. پس از آن که روسیه نیروهای نظامی خود را در مرز اوکراین مستقر ساخت گمان نمیرفت بایدن آن قدر احمق باشد که به پوتین اعتماد کند تا هر کاری را انجام دهد.
متاسفانه واقعیت دارد و حتی نگران کنندهتر آن است که روسیه کماکان به هدایت مذاکرات هستهای با تایید امریکا ادامه میدهد علیرغم آن که ارتش آن کشور همزمان شهرهای اوکراین را به ویرانه تبدیل میکند، بیرحمانه غیرنظامیان را به قتل میرساند و بزرگترین بحران پناهجویان را از زمان جنگ جهانی دوم ایجاد میکند.
در پاسخ، آمریکا و اروپا اقتصاد روسیه و دوستان پوتین را تحریم کردهاند. غرب همچنین به اوکراین سلاح میدهد و به مراقبت از بیش از ۲ میلیون پناهنده کمک میکند. با این وجود، آیا آمریکا در مذاکرات ایران نیز نباید رابطه با پوتین را قطع کند؟ به هر حال، از آنجایی که ما در اوکراین به او اعتماد نداریم و میخواهیم او را منزوی کنیم چرا باید در مورد دستیابی ایران به سلاح هستهای به او اعتماد کنیم؟ این باور که پوتین به حفاظت از منافع آمریکا و متحدان ما در مذاکرات با ایران اهمیت میدهد خود فرضی غیر منطقی است؛ بنابراین اکنون زمان اصلاح خطا است.
بایدن باید ببیند که علاوه بر حجم گسترده ماهیت فاسد پوتین اتحاد روسیه با ایران در سوریه و نقاط دیگر دلیل خوبی است که باور کنیم روسیه میانجیای صادق نیست.
به دلیل اتحاد ایران و روسیه، تحولات هفته گذشته اکنون اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. ابتدا گزارشهایی منتشر شد مبنی بر اینکه مذاکرات هستهای کامل شده است و توافق میتواند به زودی امضا شود که باعث افتخاری شادی بخش برای جبهه ضد آمریکایی شد.
ویدئویی که توسط سایت Real Clear Politics منتشر شده نشان میدهد که «میخائیل اولیانوف» مذاکره کننده ارشد روسیه «همکاران» ایرانیاش را مورد تمجید قرار داده و میگوید آنان «مثل شیر برای منافع ملی خود میجنگند. آنان برای هر کاما و هر کلمهای با موفقیت میجنگند». وی افزوده است: «در این زمینه کاملا صادق هستم وقتی میگویم ایران خیلی بیشتر از آن چه را انتظار داشت به دست آورد. دوستان چینی ما نیز به عنوان مذاکره کننده بسیار کارآمد و مفید بودند».
در اینجا شما یک پدیده را میبینید: محور شرارت جدید روسیه - چین و ایران با هم روی توافق هستهای کار میکنند. چه کسی برای طرف ما (امریکا) میجنگید؟ و ایران دقیقا چه چیزی بدست آورد؟
چالش دیگری نیز وجود داشت که روسها ایجاد کردند. چند روز بعد، مذاکرات به در بسته برخورد کرد، زیرا پوتین این درخواست را اضافه کرد که توافق نهایی هستهای باید تجارت روسیه با ایران را از تحریمهایی که آمریکا و اروپا بر سر اوکراین اعمال کردهاند معاف کند. این یک ترفند هوشمندانه بود، زیرا میدانستیم که بایدن تا چه حد به توافق با ایران و عرضه نفتی که آن کشور در بازار عرضه میکند نیاز دارد. پاسخ اولیه کاخ سفید این بود که هیچ ارتباطی بین تحریمهای روسیه و مذاکرات هستهای وجود ندارد، اما در صورت متوقف ماندن مذاکرات بعید است که این حرف نهایی بایدن باشد.
صرف نظر از این، واقعیت آن است که دو مسیری که ظاهرا موازی و نامرتبط بودند یعنی جنگ اوکراین و تحریمها علیه روسیه از سویی و مذاکرات هستهای با ایران از سوی دیگر ناگهان با یکدیگر ادغام شدند. اگر در نتیجه این ادغام کل توافق ایران خنثی شود بن بست به عنوان یک خبر خوب به حساب میآید، اما کاخ سفید هم چنان باید در مورد توافق ظالمانه خود با پوتین توضیح دهد.
واقعیت آن است که بایدن تشنه توافق هستهای با ایران است. به نظر میرسد استفاده از روسیه به عنوان واسطه با ایران ماهها ادامه داشته و پیش از تجمع نیروهای پوتین در مرز اوکراین در جریان بوده است. با این وجود، حتی پس از اینکه بایدن خود را در موقعیت تهاجمی قرار داد هم چنان به پوتین برای دستیابی به توافقی قابل راستی آزمایی که ایران را از دستیابی به تسلیحات هستهای باز میدارد اعتماد داشته است.
برای مثال، در تاریخ ۲۴ ژانویه گذشته، ناتو اعلام کرد که برای تهاجم احتمالی روسیه آماده میشود و افزود: «ناتو نیروها را در حالت آماده باش قرار میدهد و ناوها و جنگندههای اضافی را راهی شرق اروپا میکند همانطور که روسیه به تقویت قوای نظامی خود در اوکراین و اطراف آن ادامه میدهد».
دانمارک، اسپانیا، فرانسه و دیگر کشورها بسیج نیروها، کشتیها و جنگندههای خود را آغاز کردند. پنتاگون اعلام کرد که ۸۵۰۰ سرباز آمریکایی برای استقرار در خارج از کشور در حالت آماده باش قرار گرفته اند. با این حال، در همان هفته «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه امریکا از روسیه خواست تا مذاکرات هستهای با ایران را به پیش ببرد.
شبکه خبری «ان بیسی» به نقل از بلینکن اعلام کرد: «روسیه نیز احساس فوریت ما را دارد نیاز به دیدن این که آیا میتوانیم در هفتههای آینده به پایبندی متقابل برگردیم یا خیر و ما امیدواریم که روسیه از نفوذ و روابطی که با ایران دارد استفاده کند استفاده برای تحت تاثیر قرار دادن ایران به منظور درک احساس فوریت بر سر این موضوع».
بدتر از آن، این بود که عطش ناامیدانه برای توافق حتی پس از تهاجم فوریه پوتین که مصادف با سخنرانی او بود که در آن گفت اوکراین حتی یک کشور نیست و به طرز شومی به دیگر سرزمینهای شوروی سابق که اکنون آزاد هستند از جمله برخی در ناتو اشاره کرده بود نیز تغییری نکرد.
حتی در حال حاضر، علیرغم این اتهام که پوتین مرتکب جنایات جنگی شده و با وجود هشدارها در مورد جنگ جهانی سوم و جنگ احتمالی هسته ای، بایدن هم چنان به پوتین اجازه میدهد تا از طرف ما با ایران مذاکره کند. توضیح ظاهری چرایی آن ساده است: ایران از مذاکره مستقیم با مذاکره کنندگان آمریکایی امتناع میورزد بنابراین، وجود یک میانجی لازم بود. اما چرا روسیه؟!
محتملترین دلیل آن است که ایران و روسیه به آمریکا فضای مانور دادند تا نقش روسیه را تایید کند. بایدن، بلینکن و جیک سالیوان مشاور امنیت ملی، که میتوان آنان را «سه موش کور» نامید یک اشتباه دیگر در سیاست خارجی انجام دادند که همانا اعتماد به نقش روسیه در مذاکرات هستهای با ایران به عنوان میانجی بوده است.
با این وجود، سوال مهم این است که چرا بایدن وقتی پوتین حمله به اوکراین را آغاز کرد مذاکرات هستهای را متوقف نکرد؟ و چرا او اکنون این کار را متوقف نمیکند چرا که خشونت فزاینده روسیه در اوکراین جهان را دچار وحشت کرده است؟
اگر پوتین قصد داشته باشد از اوکراین خارج شود ممکن است بخواهد رابطه خود را با ما حفظ کند. با این وجود، به نظر میرسد پوتین به طور فزایندهای برداشت متفاوتی دارد یعنی این که بایدن ضعیف است و به راحتی از رویارویی منصرف میشود. اگر چنین باشد در هر دو مورد میتوانیم به بدترین نتیجه دست یابیم: پایان دادن به خونریزی با امتیاز دادن به روسیه در اوکراین و توافق بد هستهای با ایران.
در همین حال، بایدن در حالی که در دفترچه تلفن خود به دنبال یافتن شماره دیکتاتورها به منظور پیدا کردن منابع گاز و نفت برای جایگزینی انرژی تحریم شده روسیه است محدودیتهای تولید انرژی آمریکا را حفظ میکند.
البته، همانطور که رابرت گیتس گفته بود رئیس جمهور ما «تقریبا در تمام مسائل مهم سیاست خارجی و امنیت ملی در چهار دهه گذشته اشتباه کرده است». به واقع، نباید توانایی جو بایدن در گند زدن به مسائل را دست کم گرفت! و اوباما نیز این موضوع را متوجه شده بود. چرا این بار و در زمان فعلی وضعیت باید متفاوت باشد؟!