کتاب جدیدی در آمریکا روانه بازار نشر شده که استراتژیهای نظامی ۳ کشور مخالف آمریکا یعنی روسیه، ایران و چین در به چالش کشیدن منافع و امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و نقش ۳ رهبر نظامی در این ۳ کشور در به چالش کشیدن آمریکا را بررسی میکند.
به گزارش عصرایران، " ۳ مرد خطرناک؛ روسیه، ایران و چین و ظهور جنگهای نامنظم" عنوان کتاب جدیدی از "ست. جی. جونز" نویسنده و کارشناس علوم سیاسی آمریکایی است.
"ست جی جونز" یک چهره دانشگاهی، کارشناس علوم سیاسی و نویسنده است. جونز بیشتر به خاطر مطالعات امنیتی در حوزه مبارزه با تروریسم شناخته شده است. بسیاری از کتابهای او به استراتژی ایالات متحده در افغانستان و پاکستان و مقابله با القاعده مربوط میشود.
در تازهترین اثر این نویسنده آمریکایی، ۳ ژنرال ایرانی، چینی و روسی در کانون توجه قرار گرفته و نقش این ۳ ژنرال کلیدی در به چالش کشیدن منافع و امنیت ملی ایالات متحده آمریکا و شکل دهی به سیاستهای نظامی و خارجی ۲ دهه اخیر کشورهای متبوع شان بررسی میشود.
این ۳ ژنرال: شهید سپهبد "قاسم سلیمانی" از ایران، ژنرال "ژانگ یوشیا" معاون کمیسیون نظامی مرکزی چین و ژنرال " والری گراسیموف" رییس ستاد مشترک ارتش روسیه هستند.
آمریکا ۲ سال پیش در اقدامی تروریستی، شهید سلیمانی را به دستور مستقیم دونالد ترامپ در عملیاتی ویژه در خاک عراق به شهادت رساند.
ست جونز در کتاب جدید خود تجربیات کاری و شکلدهنده به پیشرفت حرفهای این ۳ رهبر نظامی و اینکه چگونه هر کدام در شکلدهی سیاستهای نظامی و خارجی ۲ دهه اخیر کشورهای متبوع شان نقش ایفا کرده اند؛ را از زاویه نگاه یک آمریکایی به خواننده ارایه کرده است.
بیشتر مطالب و اطلاعات مربوط به این ۳ ژنرال از منابع اصلی چینی، روسی و ایرانی به عاریت گرفته و در کتاب به منابع اصلی ارجاع داده است.
جونز در این کتاب استدلال میکند که ویژگی مشترک هر ۳ رهبر نظامی این است که آنها آمریکا را منبع اصلی بیثباتی در نظام بینالمللی و تهدیدی مستقیم برای منافع ملی کشورهایشان میدانند و هر یک از آنها جنبه خاصی از جنگ نامنظم مدرن را برای مقابله با استراتژی امنیت ملی آمریکا به مورد اجرا گذاشته اند که در عین تفاوتها اشتراکات زیادی به یکدیگر دارند.
از نظر نویسنده آمریکایی کتاب سه مرد خطرناک، عملیاتهای اطلاعاتی پیچیدهتر روسیه، جنگ نیابتی ایران علیه آمریکا و متحدانش در منطقه غرب آسیا و عملیاتهای نفوذ محاسبهشده چین، نه تنها به عنوان ابزاری برای امنیت روسیه، ایران و چین، بلکه برای رقابت استراتژیک آنها با آمریکا بسیار مهم و حائز اهمیت بوده که حتی در شکل دهی به راهبردهای نظامی قرن بیست و یکمی آمریکا سهم بسزایی داشته اند.
جونز در اثر خود مدعی شده ویژگی مشترک دیگر این ۳ رهبر نظامی در این بوده که هر سه آنها بر این باور بوده اند که نمیتوانند در یک جنگ متعارف با آمریکا رقابت کنند و بنابراین برای مقابله با نیروی نظامی آمریکا به راهبردهای "جنگ نامتقارن" (روسیه)، "جنگ غیر کلاسیک" (ایران) و "سان ژونگ ژانفا" (سه جنگ) در مورد چین، روی آورده اند.
از نظر نویسنده، در حالی که این سه استراتژی با قابلیتها و واقعیتهای ژئوپلیتیکی هر ۳ کشور متمایز هستند، اما همزمان اشتراکات بسیاری را نیز میتوان در آنها مشاهده کرد.
رویکرد نامتقارن روسیه، جنگ را به عنوان یک مبارزه مستمر و اعلام نشده میبیند و به دنبال استفاده از کارزارهای اطلاعاتی برای سرگردانی و تفرقه انداختن بین مخالفان روسیه و سپس انجام عملیات محدود از طریق نیروهای غیر منتسب برای گسترش نفوذ و قدرت روسیه است.
ایران از محیط سیاسی بی ثبات منطقه برای افزایش نفوذ خود استفاده میکند. جونز توضیح میدهد که چگونه "نیروی قدس" به صورتی ماهرانه از نیروهای نیابتی برای دستیابی به اهداف ایران در افغانستان، لبنان، عراق، سوریه و یمن در ۲۵ سال گذشته استفاده کرده است که تا حد زیادی عامل موفقیت حزب الله در جنگ ۳۳ روزه لبنان (در سال ۲۰۰۶) و استراتژی منطقهای ایران در عراق، سوریه و لبنان و یمن بوده است.
در نهایت این کتاب توضیح میدهد که چگونه چین از ابزارهای سیاسی، روانی و قانونی برای اجبار و تاثیرگذاری بر سایر کشورها برای تبعیت از منافع پکن استفاده میکند. جونز بر استفاده چین از جاسوسی، سرقت علمی و فکری، اجبار اقتصادی و برنامههای کمک به زیرساخت کشورهای در حال توسعه برای گسترش نفوذ و پیشبرد منافع خود در بین کشورهای بدهکار به چین در آسیا و آفریقا استفاده میکند.
جونز در کتاب جدید خود نشان میدهد که چگونه رقبای آمریکا از مزایای رویکرد نامتقارن برای تنزل موقعیت آمریکا در نظم جهانی استفاده میکنند. او توصیههای واضح و عملی برای چگونگی تنظیم استراتژی جامعه امنیت ملی آمریکا با این محیط ارایه داده و در کتاب خود قویا به دولتمردان و تصمیم سازان آمریکایی توصیه میکند به درک و شناخت بهتری از محیط داخلی رقبای خود برسند.