سالهاست رویای دخترانهاش را میشناسم، از خیلی وقت پیش، یعنی از زمانی که در دبیرستان با یکدیگر سر یک نیمکت مینشستیم. تقریبا کسی نبود که در مدرسه از رویای او باخبر نباشد؛ رویای بازیگر شدن و به سینما راه یافتن! رویایی که تا امروز میسر نشده است. بازیگری سالهاست آرزوی دیرینهاش را تشکیل داده و دیگر آمالش را در سایه قرار داده است. بعد از چند سال جدایی و فارغ التحصیلی از دبیرستان، وقتی دوباره او را میبینم، میفهمم که این رویا همچنان در ذهنش زنده است و برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی فروگذار نکرده
کار پسندیدهای نیست
سعید ابراهیمیفر، نخستین فیلمسازی است که دراینباره نظرش را جویا میشویم. کارگردان « نارونی» دراینباره میگوید: من اصولا دراین بیست و چند سال فعالیت خود در سینما با چنین موردی به شخصه مواجه نبودهام. هرچند چیزهایی در این باره شنیدهام اما نمیتوانم حتی به این شنیدهها هم اعتماد کنم. اما به هرتقدیر تصور میکنم نفس خریدن نقش کار پسندیدهای نیست، اگرچه معتقدم درحیطه سینما با توجه به فیلمهایی که اخیرا و بیشتر در شبکه خانگی به نمایش در میآیند، خانه از پایبست ویران است.
خریدن نقش به تخریب سینما میانجامد
حبیبالله کاسهساز هم معتقد است که نقش خریدن در سینما تنها به تخریب سینما میانجامد. این تهیهکننده و کارگردان تصریح میکند: هرچند من اطلاع دقیقی از چند و چون این مقوله ندارم، اما حقیقت این است، کسی که به واسطه پول هنگفت خود بتواند نقشی را خریداری کند و از این رهگذر وارد سینما شود، ماندگار و موفق نخواهد بود و بعد از مدتی از این وادی کناره میگیرد یا کنار گذاشته میشود. به این ترتیب است که معتقدم نفس خریدن نقش برای سینمای ایران یک آسیب به شمار میرود.
او تاکید میکند: صرفنظر از اینکه موجب میشود کارگردان یا تهیهکننده دیگر به دنبال استعدادیابی و چهرههایی که واقعا شایسته بازیگر شدن هستند نرود. آنچه مسلم است اینکه برای بازیگر شدن فقط مبانی عملی لازم نیست و باید در این راه به آموزش و سطح دانش کسی که قصد دارد بازیگر شود نیز پرداخت. به بیان سادهتر، باید برای بازیگر شدن مسیرهای مخصوص به خود را طی کرد.
این کار موجب ورود عدهای غیرمتخصص میشود
حسین فرح بخش تهیهکننده دیگری است که میگوید: من هم این مساله را شنیدهام اما تاکنون با آن مواجه نشده و برخورد نداشتهام. اما اگر واقعا چنین مسالهای وجود داشته باشد بیتردید ضررهای جبران ناپذیری به بدنه سینمای ایران وارد میکند. تهیهکننده فیلمهای عامهپسند اینگونه دلیل میآورد: دلیلش هم واضح است، خرید و فروش نقش موجب میشود عدهای بازیگر غیرمتخصص وارد سینما شوند اما چون این مقوله برایم قابل لمس نیست، نمی توانم توضیح بیشتری ارائه کنم.
اگر هم موفق شوند موقتی است
محمد نیک بین با بیان اینکه اطلاع دقیقی از امر خرید نقش در سینما ندارد، میگوید: من هم این مساله را شنیدهام اما حقیقت این است که این کار نادرست است و شایسته نیست که کارگردان یا تهیهکنندهای این کار را انجام دهد. هرچند خرید و فروش نقش در سینما مانند دیگر مسائلی که در جامعه با آنها مواجه میشویم مانند رشوه و پارتی و رانت است.
تهیهکننده «سوپر استار» ادامه میدهد: البته همانطور که اشاره کردم، من آمار دقیقی از این مساله ندارم و نمیدانم اگر هم چنین مسالهای رخ داده آیا به موفق شدن بازیگری که از این طریق وارد سینما شده انجامیده است یا نه. اما تبعا اگر هم موفقیتی در این زمینه حاصل شده، موقتی بوده است.
ملاک تواناییهای یک بازیگر واقعی زیرسوال میرود
علی عطشانی کارگردان« دموکراسی تو روز روشن» نیز با اشاره به این جمله که من هم چنین مسالهای را شنیدهام و میدانم که هست، بحث را دنبال میکند: اجازه نمیدهم چنین کاری درباره خود من صورت بگیرد. هیچ وقت هم در پی فروختن یک نقش نبوده و نیستم چون میدانم از این رهگذر به شخصیت خود آسیب وارد میکنم. درعین حال تصورم براین است كه صحت و سقم بحث خریدن نقش درسینما امری سلیقهای است كه ممکن است این امر به مذاق یک کارگردان خوش بیاید وکارگردان دیگری با این موضوع مخالف باشد.
او اضافه میکند: اما واقعیت این است که خرید نقش در سینما موجب میشود هر کسی که پول دارد وارد این عرصه شود و ملاک تواناییهای بازیگری و دیگر مباحث زیر سوال برود. درباره اینکه آیا کسانی که از طریق خریدن نقش وارد عالم سینما میشوند موفق و مانا خواهند بود یا نه نیز میشود گفت، ممکن است عدهای از این افراد به صرف اینکه مثلا دارای برخی المانها مانند چهره هستند، بتوانند تا مدتها در سینما دوام بیاورند.
برای ورود به سینما یا باید پول داشت یا پارتی!
سیدمحسن وزیری نیز براین اعتقاد است: متاسفانه اگر هم چنین معضلی وجود داشته باشد منع قانونی ندارد یعنی اگر کسی از تمکن مالی مطلوبی بهرهمند باشد، میتواند نقشی را برای خود در سینما خریداری کند. اما واقعیت این است که سینما به مثابه یک دریای مواج است. اگر کسی قدم به این دریا بگذارد و به قول معروف اینکاره باشد و اساسا استعداد ذاتی در این راه داشته باشد، موج او را پیش میبرد و اگر هم که از اصول و قواعد سینما بهرهای نگرفته باشد و تنها به دارایی خود و خریدن نقش اکتفا کرده باشد، موج او را به ناکجاآبادی پرت میکند که شاید چندان هم خوشایند نباشد.
اين تهیهکننده میگوید: هرچند این یک واقعیت است که برای ورود به سینما یا باید پول داشت یا پارتی اما نفس این کار به خودی خود نادرست است. تهیهکننده «شیر و عسل» ادامه میدهد: من به شخصه سعی کردهام در کارهایم از بازیگران جوان یا حرفهای استفاده کنم. در این راستا به بزرگان سینما پیشنهاد دادهام که از چهرههای جدید استفاده کنند. سینما مال جوانان است و این حق مردم است که با چهرههای جدیدتری در سینما مواجه شوند. اما توجه داشته باشیم آنچه میتواند به حیات سینما کمک بیشتری کند، متنهایی است که برای فیلمها نوشته میشود.
در واقع عمده اهمیت یک فیلم به متنی است که برای آن نوشته میشود. در این صورت است که مخاطب جذب فیلم میشود. فیلم درگیشه فروش خوبی میکند و احتیاجی هم به انجام چنین کارهایی مانند فروختن یک نقش نیست.
این حرکت بین کارگردانان و تهیهکنندگان مرسوم نیست
تصور میکنم خریدن نقش در سینما اگر هم وجود داشته باشد به شکل محدودی است و کلیت ندارد. این را افشین صادقی میگوید و ادامه میدهد: منظورم این است که این حرکت اصلا بین کارگردانان و تهیهکنندگان مرسوم نیست و کسانی که به این کار مبادرت میورزند، به سینما تعلقخاطری ندارند و میتوان گفت از این راه کلاهبرداری میکنند.
کارگردان «مقلد شیطان» ادامه میدهد: البته من با برخی از این واسطهها برخورد داشتهام و از نزدیک عملکرد کلاهبردارانه آنها را مشاهده کردهام. حتی گاه پیش آمده است که به کسی که وضعیت مالی خوبی دارد و از قضا دوست دارد بازیگر هم شود، پیشنهاد فیلم و سریال کرده و در مقابل از او طلب هزینه زیادی کردهاند. اما دست آخر که طرف، پول را پرداخت میکند میبیند اصلا از فیلم و سریال خبری نیست. این تهیهکننده ادامه میدهد: اما همانطور که پیشتر هم اشاره کردم چنین افرادی در سینما محدود هستند و شاید بتوان تعداد آنها را مانند انگشتان دست دانست.
از طرفی کسانی که از این طریق پا به عرصه سینما میگذارند و میخواهند بازیگر شوند قطعا به موفقیت ماندگار نخواهند رسید. به هرحال من به عنوان کارگردان و فیلمساز هرگز دست به چنین کاری نزدهام. تصور میکنم رسانهها به عنوان برترین و قدرتمندترین ابزار میتوانند در ارتقای سطح آگاهی مردم نسبت به این قضیه نقش مهمی ایفا کنند تا مردم از این رهگذر در دام دلالان نیفتند و به قول معروف گول نخورند یا خود من به عنوان یک فیلمساز موظف هستم در این باره به ساخت یک مستند بپردازم.
او تاکید میکند: اتفاقا فکر میکنم موضوعی که در حال حاضر باید به آن پرداخت، مساله سرمایهگذارها در فیلمهاست. بعضی معتقدند که با دست خالی چطور میتوان یک فیلم ساخت. اما من در پاسخ به این عده میگویم خود من سالهاست همین کار را میکنم یعنی مدتی در ساخت یک فیلم وقفه میاندازم، پولهایم را جمع میکنم و بعد شروع به کار میکنم؛ همان کاری که در سالهای 85 و 86 برای ساخت 2 فیلم خود با هزینه شخصیام کردم. با هزینه و دسترنج خود فیلم میسازم تا مجبور نشوم دروغ بگویم و کلاهبرداری کنم.
این امر توسط کارگردان صورت نمیگیرد
محمد تقی فهیم، منتقد و روزنامه نگار نیز دراین باره به ارائه صحبتهای مفصلتری در قیاس با کارگردانان و تهیهکنندگان میپردازد. او بر این باور است که نقش خریدن در سینما امری است که عمدتا توسط کارگردانان صورت نمیگیرد و بیشتر از سوی سرمایهگذاران یا تهیهکنندگان انجام میشود زیرا کارگردان مقام فرهنگی دارد و خود را در مقام اندیشه میبیند. اما وقتی نه تنها سینما که هر پدیده فرهنگی-اجتماعی به سمت ناسالم بودن میرود با محتوای غیرمرتبط با مسائل اجتماعی مواجه میشود و به هر عنصری دست مییازد تا حیات خود را تامین کند.
به گفته فهیم، در سینما نیز اوضاع به همین شکل است. وقتی ما با فقر مخاطب روبه رو هستیم و نمیتوان عملا از گیشه، سرمایه را برگرداند به هر خار و خاشاکی متوسل میشوند تا بتوانند سرمایه را برگردانند. در حالی که وقتی فیلمی در گیشه توفیق خوبی حاصل کند و مخاطب محور باشد، نه تنها به سمت فروش نقش نمیرود که از انحرافات جانبی نیز خودداری میکند. تصور من بر این است که چنین معضلی بیشتر در بخش خصوصی صورت میگیرد و بخشی از آسیب آن دامن بخش دولتی را نیز میگیرد. او ادامه میدهد: امروز نه تنها خریدن نقش در سینما مبدل به یک معضل شده است که سینما در بحث دستمزدها نیز با چنین مسالهای دست به گریبان است. متاسفم که بگویم امروز بخش زیادی از سینما به چهره محور بودن یک بازیگر متکی شده است.
درحالی که در این حیطه، روایت، چینش شخصیتها و روند داستانی عوامل مهمی به شمار میروند اما غالب شدن چهرهها در سینما این عوامل را درانزوا
فرو برده است. او به طور کلی، خرید و فروش نقش را یکی از مهمترین مفاسد پشت پرده سینما قلمداد میکند و میافزاید: از وقتی سینما در بخش خصوصی پررنگتر شد این ضعفها و آسیبها نیز شدت گرفت. متاسفانه فقط دلالان در سینما به این کار مشغول نیستند، برخی سایتها و حتی بعضی نشریات زرد سینمایی نیز خواسته یا ناخواسته این کار را انجام میدهند.
اما دامنه نقش خریدن تنها به پرداخت هزینههای مادی محدود نمانده است. نکته فاجعه بار این است که برخی از زنان و دختراني که به اصطلاح عاشق بازیگری هستند در ازای ایفای نقش در یک فیلم، تن به اعمال ناشایست میدهند. حتی طی سالهای گذشته شنیدم، دختر جوانی آلبوم عکسهای نامناسب از خود را در دست داشت و به دفاتر تهیه کنندگان میرفت. خب این واقعا فاجعه است. حالا ممکن است یک عده بیایند و بگویند برای گفتههایتان دراین ارتباط مدرکی بیاورید. مسلما مدرک مستندی در این زمینه وجود ندارد.
این منتقد چنین ادامه میدهد: به هرحال در زمینه خرید و فروش نقش، بودهاند برخی بازیگرانی که گفتهاند ما پول میدهیم و فلان نقش را میخریم. حالا از این گروه آنهایی که مستعدترند در سینما به عنوان چهرهای ماندگار برجای میمانند و آنهایی که از استعداد کافی بیبهره هستند و تنها پول دارند از این گردونه خارج میشوند. به خاطرم هست چند سال پیش با یکی از کارگردانان گفتوگو کردیم. به محض اینکه گفتوگو چاپ شد، فردا خبر دادند کسی میخواهد مرا جلوی روزنامه ببیند.
وقتی با آن فرد مواجه شدم، شروع كرد به فحاشی به کسی که با او گفتوگو کرده بودیم. علت را جویا شدیم. گفت من نمایشگاه اتومبیل دارم و روزی همین آدم به من مراجعه کرد و پیشنهاد بازیگری در سینما را داد، مشروط براینکه 2 ماشین در اختیارش بگذارم. من نیز پذیرفتم. اما حالا که فیلم اکران شده میبینم تنها در یک سکانس، نیم رخ من نشان داده میشود. این فرد شاکی 10 سال پیش ادعا میکرد که این شخص از او بابت ایفای نقش در یک فیلم، 8 میلیون تومان گرفته است. به هرتقدیر، این مسائل تبعات سینمای فاقد مخاطب است.
فهیم خاطرنشان میکند: هرچند تمام مواردی که به آن اشاره کردیم، معلولی بیش نیستند و ما باید به دنبال علت اصلی ناسالم شدن سینما بگردیم. تصور میکنم اتحادیه سینما و خانه سینما میتوانند در پیگیری این امر نقش بسزایی داشته باشند. در کشورهای دیگر، سریالهای پرفروش و پرطرفداری مانند لاست و فرار از زندان ساخته میشود و فروش مطلوبی هم میکند.
اما درایران، بخش زیادی از سینمای ما به چهرهها محدود مانده است. روی این اصل است که معتقدم خانه از پایبست ویران است و سینمایی که باید از خصایص انسانی بهرهمند شود با چنین موردهایی رو به زوال میرود.