در کشور ما هر هفته از این اتفاقات داریم، مثلا همین هفته از داستان مهناز افشار، دختر محمدعلی رامین و رضا کیانیان گرفته تا جشنواره فجر، سحر قریشی، امیرتتلو، فدراسیون فوتبال و ...
به گزارش عصر ایران؛ در چند روز گذشته آهنگ جدید ستاره موسیقی پاپ ترکیه تارکان در دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی این کشور بسیار خبرساز و جنجالی شده است. آهنگ گچجک (میگذرد) از روز پنج شنبه ۲۸ بهمن پخش شده است و تا به امروز فقط در کانال یوتیوب تارکان بیش از ۲۰ میلیون بار دیده شده است.
اتفاقی که باعث شده این آهنگ جنجالی شود معنایی است که متن آهنگ در ذهن مخاطب ایجاد میکند. تکرار ترکیب گچجک، گدجک (می گذرد، میرود) باعث شده است که مخالفان اردوغان این ترکیب را به اردوغان و دوران او تعمیم دهند و با استفاده از این تکیه کلام بگویند که اشاره آهنگ تارکان به این دوران سیاسی ترکیه است.
با وجود آن که تارکان خود این فرضیه و یا استنباط را انکار کرده و گفته است که اشاره آهنگ او به دوران کرونا، قرنطینه، خستگی و دلزدگی مردم از زندگی در این زمانه است. البته در موزیک ویدئو تارکان هم هیچ اشاره سیاسی وجود ندارد و بیشتر بر محور زندگی اجتماعی دوران کرونا میچرخد.
اما انگار توضیحات تارکان و کلیپ آهنگ هم مخالفان و منتقدان سرسخت اردوغان را متقاعد نکرده و باز بر این تاکید دارند که آهنگ گچجک یک اعتراض سیاسی در قالب هنری است. مهرداد فرهمند (خبرنگار) در نوشتهای به این اتفاق اشاره کرده و نوشت:
«محمود چنار، منتقد موسیقی در یادداشتی در سایت گازته دووار (روزنامه دیوار)، ترانه تازه تارکان را «پاپ اعتراضی» لقب داد و نوشت که هر کس این ترانه را بشوند، «بی برو برگرد» در مییابد که سراینده اش بجز ویروس عالمگیر کرونا، توجه را به حکومت موجود و بحران اقتصادی نیز جلب کرده است که «در نتیجه سیاستهای این حکومت به بار آمده و مردم را به تنگ آورده است». آقای چنار تارکان را ستود که توانسته همزمان دو پیام را به مخاطب برساند. حال آنکه خود تارکان چنین ادعائی نکرده است.
سیاستمداران مخالف دولت بلافاصله وارد میدان شدند و ترانه تارکان را با ساز خود خواندند. برای نمونه، مرال آق شنر، رهبر حزب نیک، ترانه تارکان را در فضای مجازی همرسانی کرد و نوشت: «بیشترش رفت، چیزی نمانده». منظورش دولت رجب طیب اردوغان بود.
فائق اوزتراک سخنگوی حزب جمهوری خلق، بزرگترین تشکل سیاسی مخالف دولت در توییت خود از متن ترانه وام گرفت و با طعنه به دولت نوشت: «می رود، میرود، همان طور که آمد، میرود، هر چیزی پایانی دارد، این چله هم به سر میرسد».
در مقابل هم طرفدارن اردوغان این ارتباط را بی معنی دانسته و حتی به تمسخر گرفتهاند برای مثال، آلپای اوزآلان نماینده ازمیر در مجلس توییت کرد: «اپوزیسیونی را که امیدش تارکان باشد، این طوری مثل مرغداری نمیشود اداره کرد». یا حلیمه کوکچه، معاون شعبه حزب عدالت و توسعه در استانبول در توییتی نوشت: «این خل و چلهایی که دم گرفته اند: گچجک، گچجک، گمان میکنند دارند مخالفت میکنند در حالی که عقلشان آن قدر کور شده که نمیتوانند بفهمند از این کار بجز تضمین پیروزی اردوغان در انتخابات آینده، هیچ چیز دیگری بر نمیآید».
یک فضای دو قطبی بر سر آهنگ جدید تارکان درست شده است که انگار با حمایت یا مخالفت با همین آهنگ میخواهند تکلیف تمام اتفاقات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... کشور ترکیه را روشن کنند. آن هم در حد همین کنشهای مجازی. در حد یک توئیت یا یک پست اینستاگرامی و ...
بهرجهت از درون هر محتوایی، از یک آهنگ تا یک فیلم گرفته یا حتی یک جمله و کلمه، میتوان یک پیام یا مقصد دیگری را استخراج کرد، ولی نکته اصلی این است که هر جناح یا شخصی میخواهد آنرا به نفع خود قلمداد کند و این گونه است که تعریف هر چیزی تغییر میکند.
حتی یک آهنگ در مورد دوران کرونا میتواند نماد تغییر خواهی و اعتراض به اردوغان شود. علی الخصوص در جهان امروز که با این اتفاق فراگیر و غیر قابل کنترل شبکههای اجتماعی میتوان هر آنچه هست و نیست را دگرگون کرد. جهان پیچیدهای شده است.
احمد خاقان روزنامه نگار ترک با یادداشتی در روزنامه حریت این جبهه بندی بر سر ترانه تارکان را «دیوانه وار» توصیف کرده و نوشته است: «مخالفان دولت، یک ترانه را چنان جدی گرفته اند که انگار اگر تارکان سه تا ترانه دیگر بخواند، دولت سرنگون میشود ... اگر کسی بگوید از این ترانه خوشم نیامد، تکه تکه اش میکنند»؛ و در آخر با افسوس و ناراحتی اضافه کرده است: «در جایی از دنیا افتادهایم که از ستاره پاپ، چه گوارا میسازند».
خواستم بگویم آقای احمد خاقان کجای کاری؟ در کشور ما هر هفته از این اتفاقات داریم، مثلا همین هفته از داستان مهناز افشار، دختر محمدعلی رامین و رضا کیانیان گرفته تا جشنواره فجر، سحر قریشی، امیرتتلو، فدراسیون فوتبال و ...
باید با این روزنامه نگار ترک درد دل کنیم: «این دورانی که از دست آن مینالید، برای ما دیگر خاطره شده است.».
اما امیدوارم هنرمندان، روزنامه نگاران، روشنفکران و ... در ترکیه به این رویه اعتراض کنند تا شاید مثل ما برایشان عادی نشود.