زنی که متهم است در پی عشق ممنوعه نقشه قتل شوهرش را طراحی و با همدستی مردی اجرا کرده، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.
به گزارش شرق، متهم که زنی جوان است، در ابتدا خودش موضوع شلیک به شوهرش را به پلیس گزارش داد و مدعی شد از علت قتل شوهرش خبر ندارد؛ اما تحقیقات مأموران چیز دیگری را نشان داد و در نهایت زن را پای میز محاکمه کشاند.
براساس مدارک موجود در پرونده این قتل یک سال قبل اتفاق افتاد. زنی به پلیس گزارش داد فردی شوهرش به نام احمد را با گلوله کشته است. زمانی که مأموران به محل رفتند، متوجه شدند قتل کار یک آشناست. وقتی سحر -همسر مقتول- مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: همسرم ماشین را از پارکینگ بیرون آورد تا سر کار برود؛ اما یکدفعه صدای شلیک گلوله را شنیدم. وقتی بیرون آمدم، دیدم مردی کنار خیابان با اسلحه ایستاده است. من آن مرد را هرگز ندیده بودم، بعد هم فرار کرد. بررسیهای مأموران نشان داد سحر دروغ میگوید و با مردی رابطه دارد و با شوهرش هم اختلافاتی داشته است. بهاینترتیب سحر بازداشت شد. او اعتراف کرد قتل را مردی به نام کورش انجام داده است.
این زن گفت: کوروش را از طریق فضای مجازی شناختم. با هم رابطه عاشقانه داشتیم. کورش وقتی فهمید احمد اعتیاد دارد و من را اذیت میکند، پیشنهادم برای قتل احمد را قبول کرد و او را به قتل رساند. بهاینترتیب کورش نیز بازداشت شد.
متهم گفت: من با سحر از طریق فضای مجازی آشنا شدم و کمکم به او دل بستم و عاشقش شدم. وقتی فهمیدم او متأهل است که مدت زیادی از رابطه ما گذشته بود. سحر به من گفت شوهرش او را خیلی اذیت میکند، اعتیاد دارد و او را کتک میزند. سحر از من خواست کمک کنم شوهرش را بکشد. من آنچنان به سحر دل بسته بودم که نمیدانستم باید چه کنم. در نهایت تصمیم گرفتم احمد را بکشم. به شهرستان رفتم و از طریق یکی از دوستان سلاحی خریداری کردم و به تهران آمدم. در تهران طبق قراری که با سحر داشتم، شوهرش را به قتل رساندم و فرار کردم.
بعد از گفتههای متهمان و تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. سحر به اتهام معاونت در قتل و احمد به اتهام قتل پای میز محاکمه رفتند. در جلسه رسیدگی به این پرونده اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه ایستاد و با قبول اتهامش گفت: من به درخواست سحر تصمیم گرفتم شوهر او را به قتل برسانم؛ اما آن روز وقتی شوهرش را دیدم، پشیمان شدم؛ ولی به خاطر مصرف مواد و خوردن مشروب حالت عادی نداشتم؛ بههمیندلیل بیهدف شلیک کردم و گلوله ناخواسته به سینه مقتول برخورد کرد و منجر به قتل شد. من از کاری که کردهام خیلی پشیمان هستم و از اولیایدم درخواست بخشش دارم. فکر میکردم با انجام این کار به سحر کمک میکنم تا از این زندگی خلاص شود؛ اما اوضاع برای او و من بدتر شد. اشتباه کردم.
سپس سحر که متهم به معاونت در قتل است، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: از دست اذیت و آزارهای شوهرم خسته شده بودم و نمیدانستم چطور میتوانم از این زندگی نجات پیدا کنم. چند بار درباره این اختلافها با خانوادهام صحبت کردم؛ اما آنها از من خواستند فرصتی دوباره به شوهرم بدهم تا شاید دست از رفتارهایش و مصرف مواد بردارد؛ ولی بیفایده بود تا اینکه بعد از آشنایی با احمد از او درخواست کمک کردم. حالا پشیمانم. باید مشکل زندگیام را از راه قانونی حل میکردم. من از خانوادهام درخواست بخشش دارم و از دادگاه میخواهم به من کمک کند. بنا بر این گزارش در پایان هیئت قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.