فرارو- این فیلم داستان پرماجرایی دارد و از آدمربایی فضایی تا اتفاقات رازآمیز و موضوعات خانوادگی را در آن میشود دید. شروع داستان فیلم خیلی پیچیده و پرحادثه است. در سال ۱۹۹۷ دختر جوانی به اسم آرورا (با بازی کامیل راو) برای تماشای ستارهها به همراه مادرش به جنگل میروند و در آنجا چادر میزنند. اما ناگهان اتفاق عجیبی میافتد. نورهای درخشانی از آسمان پایین میآیند و مادر آرورا احساس میکند که باید به سمت عمق جنگل برود.
به گزارش فرارو؛ مادر آرورا آن شب ناپدید میشود و دیگر هیچ کس او را نمیبیند. آرورا میماند با تنهایی و خاطرۀ دردناک و گیجکنندۀ آن شب عجیب. حالا بیست سال از آن ماجرا گذشته و آرورا باور دارد که فضاییها مادرش را دزدیدهاند. او یک روز در یک کتابفروشی با ناتالی (امانوئله کریکی) آشنا میشود؛ زن مهربانی که زخم روحی آرورا را خیلی خوب درک میکند. ناتالی آرورا را دعوت میکند که به یک گروه معتقدان به وجود آدم فضاییها بپیوندد. رهبر این گروه شخص مرموزی به اسم اِلیس (آنتونیا زگرس) است.
به نظر میرسد الیس جواب سوالهایی را که یک عمر در ذهن آرورا بودهاند میداند. اما آیا میشود به وعدههای او اعتماد کرد؟
اولین چیزی که دربارۀ این فیلم علمی تخیلی باید گفت این است که هم از نظر بصری و هم از نظر صدا فوقالعاده و خیالانگیز است. در سراسر فیلم احساسی وهمآور و غریب جریان دارد که بیننده را کاملاً مسحور خودش میکند. موسیقی آلن هووارث لحن تاریک فیلم را شدت بخشیده و ما را بیشتر در عمق مهگرفته و وهمناک فیلم فرو میبرد.
علاوه بر موسیقی متن، هشت ترانه هم در فیلم هست که پنج تای آنها مخصوص این فیلم ساخته شدهاند؛ ترانههایی که با سازهای الکترونیک سرزنده و مهیجشان خیلی خوب با موسیقی هووراث جفت شدهاند.
جفرسون مونئو، کارگردان و فیلمنامهنویس، رویکرد خیلی خاصی به موضوع فیلمش داشته است. او میگوید خودش در کودکی تجربۀ مشاهدۀ یک امر فرازمینی را داشته و همیشه دوست داشته فیلمی دربارۀ کسی بسازد که هیچ کس داستانش را باور نمیکند. از این جهت یک جور بار اخلاقی هم در فیلم هست که ما را متوجه این مسئله میکند که نباید عقاید مردم را هرچقدر که احمقانه به نظر برسند کاملا نادیده گرفت و تمسخر کرد.
اگر این فیلم کاوش عمیقتری در زندگی و احوالات آرورا میکرد و مثلا بیشتر به این موضوع میپرداخت که زندگی آدمی که چنین تجربۀ استثناییای داشته چگونه است و چگونه با شکاکیت دیگران مواجه میشود، حتما جذابیت بیشتری پیدا میکرد. «طلوع کیهانی» بیشتر با برخوردها و رویدادهای بیرونی زندگی آرورا سر و کار دارد تا آنچه که درون ذهن او میگذرد.
با اینحال آنقدر ویژگیهای مثبت در فیلم هست که جذابیت و عمق لازم را به آن ببخشند. این فیلم در تمام لحظاتش سرگرمکننده و تاملبرانگیز است و واقعا یک نمونۀ خلاقانه و بدیع در ژانر خودش به حساب میآید.
- کارگردان و فیلمنامهنویس: جفرسون مونئو (Jefferson Moneo)
- بازیگران: کامیل راو (Camille Rowe)، امانوئله کریکی (Emmanuelle Chriqui)، آنتونیا زگرس (Antonia Zegers)