فرارو- تام روگان؛ روزنامه نگار و ستون نویس روزنامه دست راستی امریکایی "واشنگتن اگزماینر"، در مه سال ۲۰۱۸ میلادی مقالهای جنجالی از او تحت عنوان "اوکراین باید پل کریمه پوتین را منفجر کند" در همان روزنامه منتشر شد. روگان در مقاله اشاره کرده بود که نیروی هوایی اوکراین باید پل کریمه را بمباران کرده و امریکا باید از آن حمایت کند. این مقاله واکنش شدیدی را در روسیه برانگیخت. سفارت روسیه در امریکا از تام روگان توضیح خواست و کمیته تحقیقات روسیه تحقیقات جنایی را علیه او آغاز کرد و وی را به "دعوت به تروریسم" متهم کرده بود.
با نزدیک شدن به زمان حمله "ولادیمیر پوتین" به اوکراین، اکثر متحدان غربی برای حمایت از کی یف و اطمینان بخشیدن به اعضای آسیب پذیر ناتو اقدام میکنند. با این وجود، آلمان رویکرد متفاوتی در پیش گرفته و منافع روسیه را بر منافع غرب ترجیح میدهد. برلین واقعیتی جدی را آشکار میسازد: آلمان در مواجهه با دو تهدید امنیتی مهم برای آمریکا و نظم بین المللی دموکراتیک پس از جنگ جهانی دوم یعنی چین و روسیه، دیگر متحد معتبری برای امریکا نیست. برای آلمان، گاز ارزان، صادرات خودرو به چین و حفظ آرامش پوتین به نظر مهمتر از همبستگی دموکراتیک با متحدان است. سرنوشت اوکراین بار سنگینی از مسئولیت را بر دوش آلمان قرار خواهد داد.
برلین از تامین تسلیحات به اوکراین امتناع میورزد و فعالانه مانع از ارسال تسلیحات از استونی به اوکراین شده است. در روزهای اخیر، بریتانیا تسلیحات ضد تانک را به اوکراین منتقل کرده و پروازهای اطلاعاتی مربوط به اوکراین را انجام داده است. با این وجود، در حالی که پروازهای اطلاعاتی از حریم هوایی آلمان مستقیمترین مسیر بین بریتانیا و اوکراین عبور کردهاند پروازهای تسلیحاتی در حال انحراف از مسیر بودهاند. وزارت دفاع بریتانیا این انحراف از مسیر را کم اهمیت جلوه داد و تایید کرد که به دنبال کسب مجوز پرواز نبوده است. با این وجود، نکته اینجاست: بریتانیا درخواست مجوز پرواز نکرد، زیرا آلمان را مجبور میساخت که این درخواست را بپذیرد یا رد کند. بریتانیا معتقد بود که این تصمیم برای دولت تازه آلمان به صدراعظمی "اولاف شولتز" دشوار خواهد بود.
نمونه دیگر رویکرد برلین به خط لوله "نورد استریم ۲" است که گاز روسیه را به اروپا انتقال میدهد. آلمان میگوید اگر این خط لوله تازه استانداردهای منطبق با استانداردهای اروپا و آلمان را رعایت نکند نمیتواند آغاز به کار کند. این خبر خوبی برای پوتین نیست، زیرا او خواستار افزایش صادرات گاز روسیه در شرایط فعلی است. در مقابل، روسیه سه ماه است که جریان رسیدن زغال سنگ حرارتی را به اوکراین قطع کرده است. پیام پوتین آشکار است: اوکراین بهتر است در وضعیت بد فعلی باقی بماند و آلمان بهتر است نورد استریم ۲ را تایید کند.
این باج خواهی پوتین با استفاده از انرژی نشان میدهد که چرا جمهوری خواهان و در ماه جاری دموکراتها از تحریم نورد استریم ۲ سخن گفتند، زیرا میدانستند پوتین از این خط لوله برای کسب وفاداری سیاسی در ازای تامین گرمایش در زمستان سرد اروپا استفاده خواهد کرد.
آنان میترسیدند که پوتین از نورد استریم ۲ برای جبران عرضه گاز و تامین میلیاردها دلار هزینه ترانزیت که در حال حاضر از اوکراین عبور میکند استفاده کند. با این وجود، به دلیل فشار آلمان بر دولت بایدن و دموکراتهای سنا، نورد استریم ۲ و پوتین راه نجاتی یافتند. اکثریت نمایندگان دموکرات هفته گذشته لایحه سناتور "تد کروز" برای اعمال مجدد تحریمها بر خط لوله را رد کردند و ۶۰ رای لازم برای تصویب به دست نیامد. آلمان یک برد بزرگ با هزینه ایالات متحده به دست آورد. با توجه به اصل اتحاد متقابل، مشخص نیست که بایدن در ازای این امتیاز داده شده چه چیزی دریافت کرده است.
دموکراتها میگویند که تحریم نورد استریم ۲ ضروری نیست، زیرا اگر روسیه به اوکراین حمله کند، آلمان از این خط لوله بهره برداری نخواهد کرد. با این وجود، آلمان در چنین مسیری قرار نگرفته است. وزیر دفاع دولت آلمان در پاسخ به سوالی درباره تعلیق نورد استریم ۲ پاسخ داده بود:"ما نباید نورد استریم ۲ را به این درگیری (بحران اوکراین) بکشانیم. " "آنالنا بائربوک" وزیر امور خارجه آلمان ممکن است با خط لوله مخالفت کند، اما او صدایی تنها در کابینه شولتز است و سایرین با وی همنظر نیستند. شولتز خواستار یک "آغاز تازه" با روسیه پوتین شده است. هم چنین، آلمان هدف گذاری هزینههای دفاعی ناتو یعنی ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را کنار گذاشته است و تنها ۱.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای ناتو هزینه میکند و اجازه داده تا تحقیقات تسلیحات شیمیایی روسیه در خاک آن کشور انجام شود. چنین تحقیقاتی از کارزارهای ترور مانند آن چه که "الکسی ناوالنی" رهبر مخالفان روسیه و یک مامور سابق بریتانیا را هدف قرار داد پشتیبانی میکند.
شولتز همچنین متعهد شده است که وضعیت ناظر آلمان را در معاهده منع تسلیحات هستهای تداوم بخشد و تنها به طور مبهم از بازدارندگی هستهای ناتو حمایت کند. این امتیازی است که پوتین مدتها به دنبال آن بود.
سپس نوبت به رویکرد آلمان در قبال چین میرسد. اندکی پیش از به قدرت رسیدن، دولت بایدن از "آنگلا مرکل" صدراعظم وقت درخواست کرد که توافق تجاری اتحادیه اروپا و چین را به تاخیر بیندازد. مرکل، اما با تسریع مذاکرات برای دستیابی به توافق پیش از روی کار آمدن بایدن پاسخ داد. محبت حزب کمونیست چین به مرکل به اندازهای زیاد بود که پس از پایان دوره صدراعظمی مبلغان آن حزب برای ادای احترام به مرکل تابلویی را طراحی کردند. به نظر میرسد که شولتز مصمم به کسب افتخاری مشابه از سوی چینیها است! شولتز اخیرا در پاسخ به این پرسش که آیا از تحریم دیپلماتیک بازیهای المپیک زمستانی پکن در فوریه حمایت میکند گفت:"ما فکر میکنیم مهم است که هر کاری که میتوانید انجام دهید تا کشورهای جهان در سطح بین المللی با هم همکاری کنند و هر اقدامی که در هر موردی انجام میدهید باید با دقت انجام شود". به زبان سادهتر پاسخ او "نه" بود.
به نظر میرسد که شولتز متعهد به حفظ صادرات سالانه ۱۵۰ میلیارد دلاری آلمان به چین به هر قیمتی شده است. این موضوع اخیرا برای لیتوانی آشکار شد. لیتوانی که به خاطر اجازه دادن به تایوان برای افتتاح دفتر نمایندگی از جنگ تجاری چین رنج میبرد. کسب و کارهای آلمانی به جای حمایت از همسایه دموکراتیک خود، به لیتوانی هشدار میدهند که یا در برابر خواستههای چین تسلیم شود یا سرمایه گذاری آلمان در آن کشور به حالت تعلیق در خواهد آمد. اینجا قلمرویی است که صادرات فولکس واگن در آن حرف اول را میزند و نسل زدایی اویغورها، نابودی دموکراسی هنگ کنگ و امپریالیسم نظامی چین در آن در حاشیه قرار دارد. حتی زمانی که آلمان وانمود میکند به نظم بین المللی دموکراتیک اهمیت میدهد فقدان علاقه واقعی آن به سرعت آشکار میشود. آلمان اخیرا یک کشتی جنگی را در دریای چین جنوبی مستقر کرده جایی که چین آن را به عنوان استخر شنای خصوصی خود قلمداد میکند.
با این حال، همزمان برلین از پکن التماس کرد که به کشتی آن کشور اجازه دهد به سوی بندر شانگهای حرکت کند. چین این درخواست را رد کرد. تجربه آلمان در دریای چین جنوبی را با تجربه فرانسه که زیردریاییهای هستهای را برای آموزش همتایان اش در نیروی دریایی امریکایی به منظور تمرین نبرد با یک دشمن پیشرفته اعزام کرده مقایسه کنید.
بایدن معتقد است که آلمان یکی از مهمترین متحدان آمریکاست. با توجه به سیاستهای برلین در قبال دو دشمن برجسته این کشور یعنی روسیه و چین، دشوار بتوان تصور کرد که بایدن در ماههای آینده نظرش را تغییر نخواهد داد.
منبع: وال استریت ژورنال