روزنامه اطلاعات در مطلبی با عنوان "بازی با کارت برجام! " درباره نقش روسیه در مذاکرات برجان نوشت: دور دیگری از گفتگوهای برجام در وین آغاز شده است. آمریکاییها و سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان اذعان دارند که این گفتگوها بیحاصل نبوده و پیشرفتهایی داشته، بنابراین میخواهند فضای خبررسانی را همچنان «مثبت» و امیدوار به کسب نتیجه نهایی نگه دارند. اما این جمله که «زمان تنگ است» و مذاکره نمیتواند طولانی باشد و تا دیر نشده باید به توافق برسیم، سرخط آن را آمریکاییها میدهند، یعنی «ما نه میتوانیم و نه میخواهیم تا ابد معطل برجام و ایران باشیم.»
سوی دیگر این روش اطلاع دهی از سوی آمریکا و سه کشور متحد و همراه او (کشورهای اروپایی) این است که در صورت توافق، عملاً حصول نتیجه را ناشی از عقلانیت سیاسی و دیپلماسی غربی جلوه دهند و بهقول معروف اصل توافق را برای خود مصادره به مطلوب در راستای «صلح»جامعه ملل معرفی و تبلیغ کنند که سرانجام جمهوری اسلامی ایران به آن «تمکین» کرد!
براین مبنا تا اینجای کار همواره روزانه رسیدن به توافق نهایی را باز نگه میدارند و در هر اطلاعرسانی خود این عبارت را تکرار میکنند «در بسیاری از موارد توافق حاصل شده، اما چند مورد از موارد اصلی و بسیار مهم همچنان باقی ماندهاند که باید هرچه زودتر درباره آنها به اشتراک نظر و جمعبندی نهایی برسیم. اما ایران باید بداند که این گفتگوها تا ابد نمیتواند ادامه داشته باشد و باید ظرف چند هفته به نتیجه نهایی برسد!» «زمان تنگ است و مانمیخواهیم سیاست زمان باز برای گفتگوها را از ایران بپذیریم. ایران باید بداند که چند هفته دیگر بیشتر فرصت ندارد!» وزراء خارجه فرانسه و آلمان همین جملات را بعد از آنکه وزیر خارجه آمریکا، مدام آن را در اغلب مصاحبهها و یا سخنان رسانهای میگوید، تکرار میکنند!
اما وزارت خارجه ما چندان توجهی به آرایش و برنامهریزی خبردهی و تقابل رسانهای کشورهای غربی و خط ترسیمی آنها نمیکند؛ که براساس این خط سیاسی ـ خبری، اگر گفتگوهای وین به شکست بینجامد، مقصر آن ایران نامیده خواهد شد و با این مقدمات خبری، در صحنه بینالمللی و افکار عمومی هم در داخل ایران و هم در آمریکا و اروپا مورد پذیرش قرار خواهد گرفت و بهقول معروف، «جا میافتد»! اگر هم توافق حاصل شود آن را ناشی از سماحت نظری و سیاسی آمریکا و متحدان اروپایی آن در وین خواهند خواند که هم «اصول» منطقی خود و اصل «ایران فاقد سلاح هستهای» عدول نکردهاند، هم جمهوری اسلامی ایران را وادار به تمکین کردهاند!
چین و روسیه نیز هر یک منافع خود را در نظر دارند و البته در راستای همین منافع نمیخواهند، جمهوری اسلامی ایران را دلخور کنند؟ این مجموعه از نگاه تحلیلی به کنشها و واکنشها از ادامه گفتگوها در وین نشان میدهد که برجام، کارت مهمی برای بازیهای سیاسی شده است.
این نکته را در تجربه از گفتگوهای برجام، از آغاز آن تاکنون میتوان آموخت که همه کشورهای عضو آن با کارت «برجام» هم بازی سیاسی و هم اقتصادی میکنند تا محوریت تأثیرگذاری قدرت خود را محفوظ نگهدارند و البته ارتقاء دهند. اگرچه موضوع و موضوعیت آن پرونده هستهای ایران است؛ بهویژه که اساس توازن قدرت کشورهای آمریکا، چین و روسیه بسیار حائز اهمیت است. این هر سه کشور صاحبان حق «وتو» در شورای امنیت سازمان مللاند. در این شرایط است که همه با کارت برجام بازی «منفعتی» دارند.
چین و روسیه دوسویه بازی میکنند، از یکطرف خود را بسیار فعال برحصول به توافق نشان میدهند و از طرفی نماینده وزارت خارجه روسیه در این دور از گفتگوها در وین، لحظهای از محوری شدن در خبررسانی در حالیکه تا حدودی با حبس خبری و داغ نگه داشتن اطلاعرسانی مواجهیم، غافل نمیشود! و به قول ما ایرانیها پسرخاله مهربان و دلسوز شده است!
از مجموعه گفتهها و شنیدهها چنین برمیآید که «توافق» به دست خواهد آمد. سخنگوی وزارت خارجه ما، خطیبزاده، دیروز گفت «توافقها در «فاز فنی» تکمیل شدهاند. او اطلاع داد و تأکید کرد: «… در مذاکرات وین» بنبست لاینحلی نداریم، بسیاری از جداول و ستونهای آن آماده شده است و بخشی از پرانتزها پاکسازی شدهاند. درباره ایدهها نیز تاحدود بسیار زیادی توافقاتی انجام شده است و این ایدهها در حال تبدیل شدن به جملات و کلمات هستند. البته موضوعات کلیدی هستند که نیاز به اخذ تصمیمات خاص سیاسی دارد؛ بهویژه از طرف واشنگتن و آنها باید تصمیمات خود را درباره مسائل باقیمانده به ویژه موضوع رفع تحریمها اعلام کنند.»
مشکل مردم و رسانهها، که پل ارتباطی سیاستمداران با مخاطبان هستند، این است که اولاً، سیاستمداران یاد گرفتهاند «گرد» سخن بگویند، آنچنان که حتی بعد از تولد بچه، پرستار سیاسی واضح و روشن نمیگوید، «نوزاد سالم به دنیا آمده یا نه!» ثانیاً با همین شیوه تا امضاء رسمی توافق از سوی وزراء خارجه همچنان توپ را به زمین حریف «حوالت!» میدهند. لاجرم هم رسانهها و هم مردم همچنان در انتظار میمانند! این واقعیت حرفهای بودن دیپلماتها است.