سمن قناد، بازیگر و کارگردان تئاتر و دختر مجید قناد این روزها با نمایش «تملیخا» روی صحنه کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر است.
به گزارش خبرآنلاین، از او میپرسیم اگر ما به عنوان کسانی که کودکیشان در اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد گذشته است مجید قناد را با برنامههایی، چون «فیتیله، جمعه تعطیله» و تکیهکلام و حرکت خاص دستش هنگامی که میگفت «یه برنامه ببینیم» و... به خاطر میآوریم او بهعنوان دختر مجید قناد این هنرمند را چگونه به خاطر میآورد، میگوید: «آنچه برای همیشه در ذهنم مانده است تفکیکی است که او میان زندگی کاری و زندگی خانوادگیاش قائل میشد و زمانی است که به صورت جداگانه برای هر یک از اینها میگذاشت.»
این بازیگر تئاتر با اشاره به این که «خاطرم هست مثلا اگر قرار بود با هم به خرید برویم مسیری که در حالت عادی ۲۰ دقیقه طول میکشید، طی کردنش برای ما یک ساعت و نیم زمان میبرد»، ادامه میدهد: «چرا؟ چون بابا با همه بچههایی که به سراغش میآمدند میگفت و میخندید و عکس میگرفت و برایشان زمان میگذاشت. او این صبر و حوصله را هم برای این بچهها و هم برای ما در خانه، به خرج میداد و الان که وارد محیط کار حرفهای شدهام میفهمم که بهعنوان مثال وقتی خودم به خانه میرسم دلم میخواهد به هیچ چیز فکر نکنم و فقط استراحت کنم، اما او به خانه که میرسید با تمام آن خستگیها، با من و برادرم میگفت، میخندید، شوخی میکرد و؛ و همانقدر که لبخندزدن به بچههای خودش برایش مهم بود، لبخندزدن به بچههایی که در بیرون از خانه میدید هم برایش اهمیت داشت و درواقع این دو، برایش در یک پایه از اهمیت قرار داشت و همیشه توی جیبش پر از شکلات بود که اگر بچهای را میبیند دست خالی از کنارش نگذرد.»