سالها پیش عادل فردوسیپور در برنامههای نود مکررا از مدیران فوتبال میخواست همه تیمهای فوتبال ایران را به یک چشم نگاه کنند. عادل یک جمله مهم داشت که از هر مدیری که بابت اتفاقات مربوط به سرخابیها میآورد روی خط میپرسید: «آیا اگر فلانی توی تیم استقلال یا پرسپولیس نبود باز هم همین تصمیم را میگرفتید؟» مدیر مربوطه با قدرت پاسخ میداد بله، اما همان موقع و همین امروز مشخص شده چنین ادعایی هیچوقت صحت نداشته است.
سرخابیها هرچقدر از جهات گوناگون در سالهای گذشته مظلوم واقع شدند از حیث توجه فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و کمیتههای انضباطی سود بردهاند. این دو تیم بعد از انقلاب اموالشان را از دست دادند، نامشان تغییر پیدا کرد، با تصدیگری دولتی تا مرز ورشکستگی و انحلال پیش رفتند، حق پخششان را ندادند، درحالیکه میتوانستند در آسیا آقایی کنند به جایی رسیدند که افتخارشان شد کمتر گل خوردن جلوی تیم عربستانی و... در عین حال تاریخچه پروندههای انضباطی سالیان گذشته نشان میدهد این دو تیم به واسطه داشتن نفوذ در بین ارکان فوتبال و پشتوانه هواداران در بسیاری از مواقع از مجازات قسر در رفتهاند یا امتیازات خوبی به دست آوردهاند. در این میان اتفاقاتی نظیر دو محرومیت سنگین پیام صادقیان یا محمدرضا خانزاده برای پرسپولیس و محرومیت مهدی رحمتی به خاطر یک عکس، بیشتر افراطی بودند نتیجه تفریطهای سابق.
سالها پیش عادل فردوسیپور در برنامههای نود مکررا از مدیران فوتبال میخواست همه تیمهای فوتبال ایران را به یک چشم نگاه کنند. عادل یک جمله مهم داشت که از هر مدیری که بابت اتفاقات مربوط به سرخابیها میآورد روی خط میپرسید: «آیا اگر فلانی توی تیم استقلال یا پرسپولیس نبود باز هم همین تصمیم را میگرفتید؟» مدیر مربوطه با قدرت پاسخ میداد بله، اما همان موقع و همین امروز مشخص شده چنین ادعایی هیچوقت صحت نداشته است.
در همین چند روز گذشته و با حجم اتهاماتی که مدیران رسانهای سرخابیها نثار هم میکنند میتوان فهمید که این دو تیم کجاها از عدالت فرار کردهاند. استقلالیها میگویند پرونده طارمی چه شد و پرسپولیسیها میگویند ۶ امتیازی که قرار بود به خاطر شکایت مرفاوی کسر شود کجا رفت؟ آبیها به بازی سوپرجام اشاره میکنند و سرخها به بازی کردن پاتوسی. یکی میگوید جام اسنپی، یکی میگوید دعوای فرودگاه. یکی میگوید مجوز حرفهای آن یکی جواب میدهد نادیده گرفتن شکایت نساجی. این مجادله پینگپنگی میتواند همینطور ادامه پیدا کند و تمام این نوشته را به خودش اختصاص دهد.
فدراسیون فوتبال، سازمان لیگ و کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال به دلیل نداشتن یک رویه مشخص در مواجهه با این دو تیم بارها و بارها نقض قانون کردهاند. به خاطر فشار هواداران روز و ساعت بازیها و کل جدول را به هم ریختهاند. مدیران دو باشگاه بارها و بارها تمام ارکان فوتبال کشور و سایر تیمها را صرفا به خاطر عدم موفقیت خودشان زیر سوال بردهاند، بدترین تهمتها را به داوران زدهاند و با واکنشی مواجه نشدند. دست پیش گرفتن برای پس نیفتادن بزرگترین استراتژی مدیران، مربیان و چهرههای رسانهای این دو باشگاه بوده است.
حالا معلوم نیست چند روز است این دو تیم و مخصوصا مدیران رسانهایشان دقیقا به چه چیزی اعتراض دارند. تنها فایده این مجادله سخیف مجازی رو شدن لطفهایی است که در سالهای گذشته به این دو تیم صورت گرفته است. در این بین اگر واقعا اعتراض بحقی هم وجود داشته باشد آن اعتراض سایر تیمهای لیگ برتری است که باید پای درددلشان در این سالها نشست. تیمهایی که زمین، روز، ساعت و حتی داوربازیهاشان به خاطر اعتراض سرخابیها عوض شده. بازیکنانشان خیلی راحتتر محروم شدند و خیلی سادهتر در زمین بازی کارت گرفتند. اگر لازم شده سه روز، سه روز بازی کردند تا شرایط بهتری برای سرخابیها فراهم شود. رسیدگی به شکایتهاشان به دلیل نبود پشتوانه رسانهای با تاخیرهای طولانیمدت مواجه شده و گاهی اوقات اصلا مورد رسیدگی قرار نگرفته.
گاهی اوقات مدیران برخی تیمها مثل تراکتورسازی با احتساب همین موارد بزرگنماییهایی انجام میدهند و گاهی هم مدیران سایر تیمها اتهامهایی به سرخابیها وارد کردهاند که نسبتی با واقعیت ندارد. با این حال نباید فراموش کرد که بالاخره این دو تیم بیشتر مورد توجه بودهاند و از همین راه هم برای امتیاز گرفتن از مدیران فوتبال و ارکان قضایی سود بردهاند. شاید اگر همان سالهایی که عادل فردوسیپور با تاکید به یاد مدیران میآورد که قرار گرفتن سرخابیها در یک سر پروندههای واصله روی نتایج آرا تاثیر میگذارد، گوش شنوایی پیدا میشد و از جایی به بعد تنها قانون مرجع رسیدگی به دعواها، درخواستها و رخدادها قرار میگرفت نه رنگ لباس، امروز اوضاع بهتر میبود.