فرارو- پلیس رفته بود که سارقی را در واحد شماره ۶ یک ساختمان در خیابان قزوین، تهران بازداشت کند، اما پس از گرفتن حکم و ورود به خانه با صحنه قتل و شکنجه مواجه شد. آنچه که پلیس از لحظه ورود به خانه روایت میکند این است که آنها زنی با دست و پای بسته و عریان در پذیرایی خانه و زن دیگری را با همین وضعیت در کمد دیواری پیدا کردند.
به گزارش فرارو، پس از آن پلیس به بوی تعفن خانه شک میکند. اتاق خوابها را میگردند و با جسد زنی ۳۰ ساله مواجه میشوند. موضوع را که از دو زن زندانی جویا میشوند، آنها میگویند که مردی به نام سعید او را کشته و پلاستیک پیچ کرده است.
با رسیدن پزشکی قانونی، جسد از میان ۲۷ دور پلاستیک مشکی و یک دور ملحفه بیرون کشیده میشود. در نهایت هم اعضای پزشکی قانونی متوجه جراحت روی پیشانی و زیربغل جسد میشوند، اما جواب نهایی را به بررسیها بیشتر موکول میکنند.
در ادامه پلیس جستجو برای دستگیری متهمی به نام سعید را آغاز کرد. آنها توانستند سعید متولد ۶۷ را که متهم پرونده بود را بازداشت کنند. پس از آن هم پلیس دو مضنون دیگر پرونده -که خواهر و برادر بزرگتر سعید بودند- را بازداشت کرد.
اما سعید در تحقیقات اتهام بازداشت دو دختر ۲۰ و ۲۱ ساله و قتل زن ۳۰ ساله را رد کرد.
او مدعی است که شراره و فتانه به او دل بسته بودند و او کسی را محبوس نکرده است. سعید اتهام قتل را هم به گردن یکی از دختران زندانی انداخته و گفته که شراره به مقتول حسادت میکرد، برای همین او را کشته است.
طبق گفتههای دو دختر محبوس و تحقیقات پلیس از متهم، سعید برای یک مهانسرا حوالی میدان راه آهن کار میکرد. او که در ایستگاه و حوالی میدان برای مهمانسرا مسافر میگرفت، به دختران فراری میگفت که مهمانسرا به دختران فراری اتاق نمیدهد و یک شب می توانند در منزل او استراحت کنند. او با همین حربه دختران فراری را به خانهاش میکشاند.
رئیس پلیس پایتخت هم احتمال داده که تعداد دختران فراری فریب خورده توسط سعید بیش از اینها باشد.
علاوه بر این پلیس حوالی خانه او دو جسد دیگر پیدا کرده و در حال بررسی موضوع است که آیا این دو قتل هم به سعید مربوط است یا خیر.
شراره که حدود ۸ ماه با وضعیت نامناسب و هولناک در داخل کمد دیواری زندانی بوده، درباره این اتفاقات روایت تکان دهندهای دارد. او میگوید که فرزند ناخواسته پدر و مادرش بوده و رابطه خوبی با آنها نداشته است. در نهایت هم پول هایش را جمع کرده بود تا عازم ترکیه شود. برای همین از اسلامشهر به تهران آمده بود، تا از بانک پول برداشت کند. اما بد موقع بوده است و بانکها تعطیل بودند.
او گفته که آن شب، چون پولی نداشت مجبور شده که در تهران بماند. همان شب سیاه هم در میدان راه آهن با سعید مواجه می شود و به پیشنهاد او به خانه آنها می رود. اما ۸ ماه در کمد زندانی می شود.
البته شراره میگوید که به شیشه اعتیاد دارد و در این مدت سعید مواد مورد نیازش را تامین کرده و یک وعده هم غذا به او داده است.
فتانه قربانی دوم ماجرا است. او هم گفته که رکورددار حبس در این خانه است و سه سال است که سعید او را در این وضعیت نگه داشته. فتانه همین حالا هم به شدت از سعید میترسد و دلهره دارد پس از آزادی نشانی اش را پیدا کند و کشته شود.
او هم همچون شراره با خانواده اش رابطه نزدیکی نداشته است و میگوید که پدرش او را مجبور میکرده برای تامین مواد مخدر کار کند. برای همین از خانه فرار کرده است. پس از آن هم در میدان راه آهن با سعید روبرو شده است.
قربانی دوم گفته که سعید از او فیلمهای سیاه گرفته و تهدید کرده که اگر فرار کند فیلمها را پخش میکند.
فتانه در مورد قتل زن ۳۰ ساله توسط سعید میگوید که یک روز صدای فریادهای دختر جوان را شنیده اند که کمک میخواسته، اما کاری از دست شان بر نیامده است. در همان لحظه سعید از خواهرش پیچ گوشتی خواسته، اما بعد از رسیدن پیچ گوشتی دیگر صدای دختر جوان را نشنیده اند.
طبق روایت او، دو سه ماهی جسد در حمام نگهداری میشده، اما بعد به اتاق خواب منتقل شده است.
در این مدت هم سعید عود روشن میکرده تا بوی تعفن بیرون نرود.
البته خواهر سعید هم که به اتهام معاونت در قتل بازداشت شده، حرف های فتانه را تایید کرده است.