زیر سقف کوتاه خانههای فقیر روستایی، چه بسیار قصه دخترکانی را میتوان شنید که زود بزرگ میشوند، خیلی زودتر از همسن و سالهایشان در دیگر نقاط و در پیمودن این مسیر ناخواسته حتی از شناسنامههایشان پیشی میگیرند.
به گزاش ایرنا، زندگی روستاییان محروم، گاه مصائبی سختتر از تنگنای نداری هم دارد و کودکان آنان زیر سایه فقر، دردی فراتر از محرومیت را حس میکنند.
پشت برخی از این دیوارها، دخترکانی میزیند که کودکی نکرده، یکباره به بزرگسالی پیوند خورده و ناگزیر شده اند که با دستهای کوچک خود با فصل هولناک مسوولیتهای بزرگسالانه زندگی زناشویی، دست و پنجه نرم کنند.
آنسوی این چینههای کوتاه و بلند، دخترانی خردسال به خاطر اجبار و نهیب دردآور والدین کمفرهنگ و تنگدست خود، خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکنی به بزرگسالی پرتاب میشوند که "زهرا"، اهل یکی از روستاهای شهرستان کاشمر در جنوب غربی خراسان رضوی، تنها یکی از آنهاست. او اکنون ۲۰ ساله است، اما شبیه هیچیک از دختران شاد و سرزنده ۲۰ سالهای که تصور میکنید، نیست.
خبرنگار ما در کاشمر به سختی موافقت او را برای مصاحبه جلب کرد، زیرا او بر اساس تجربه خود، دیگر به هیچکس اعتماد نداشت.
حتی شرط گذاشت که اسم و عکسی از او در گزارش نباشد، سپس با اشک فروریخته از بغضی کهنه، گفت: ۱۳ ساله بودم که به اجبار پدر پای سفره عقد یکی از پسران روستا، که چهار سال از من بزرگتر بود نشستم تا پیمان زناشویی برایم بسته شود.
زهرا افزود: پدر و مادرم سخت باور دارند که دختر را باید زود شوهر داد و همین باعث شد تا قبل از ثبت خاطرهای ماندگار در ذهن و جانم از روزهای شاد و سازنده کودکی، دغدغههای جدی و گاه خردکننده زندگی زناشویی بر سرم آوار شود.
این جوان روستایی که اکنون وظایف مادری وتر و خشک کردن و تربیت دو فرزند دامنش را گرفته است، ادامه داد: چنین فرهنگی در بسیاری از خانوادههای روستایی با قوت جریان دارد بطوری که اگر حتی اندک زمزمه مخالفتی با ازدواج از کودک تحت اجبار شنیده شود نه تنها والدین بلکه دیگر اقوام و همسایگان و حتی اهالی دور و نزدیک در روستا به شدت موضع گرفته و روز و شب تو را سرزنش و توبیخ میکنند، جریانی پرفشار از شماتت و آزار روحی روانی که تا پای سر سفره عقد ننشینی، بیوقفه ادامه دارد.
وی که شوهرش او را از ادامه تحصیل منع کرده است، گفت: همسر ۱۷ سالهام که دست بزن هم دارد و یافتن بهانه برای برای کتک زدنم برایش سخت نیست.
همان بچهای است که تا یک روز پیش از عقد و عروسی شاهد بازیهای او در کوچه با دوستانش بودم به طوری که حتی در خیالم هم نمیگنجید قرار است زیر یک سقف نقش شوهرم را ایفا کند.
پدیده رنجآور کودکهمسری داستانی کهنه، اما همچنان جاری و به شکلی تعجبآور گسترده در روستاهای کاشمر است چنانکه معاون آموزش متوسط اداره آموزش و پرورش این شهرستان گفت: ۹۰ درصد کودکهمسران، دانشآموزان مدارس روستایی هستند.
عزتالله طاهریان افزود: بررسیها نشان داده که درصد قابل توجهی از موارد ترک تحصیل دانش آموزان ظرف سالهای اخیر با کودک همسری پیوند خورده است.
وی ادامه داد: بر این اساس افزون بر ۵۰ درصد دانشآموزان ترک تحصیل کرده در کاشمر فراتر از اختیار خود گرفتار معضل کودکهمسری شده و به همین دلیل بطور ناخواسته از ادامه تحصیل بازماندهاند.
معاون آموزش متوسط اداره آموزش و پرورش کاشمر گفت: سطح تحصیلات اغلب دختران روستایی این شهرستان در حالی بالاتر از همسرانشان است که شوهران آنها از ادامه تحصیل این بانوان پس از ازدواج ممانعت میکنند.
وی افزود: مدیران آموزش و پرورش کاشمر بارها و به دفعات برای اصلاح این وضعیت با مسوولان دهیاریها و اعضای شوراهای روستایی نشست گذاشته و گفتگو کردهاند که بعضا نتیجه مثبت داشته و باعث بازگرداندن برخی از این کودکهمسران به کلاس درس برای ادامه تحصیل شده است.
طاهریان به موانع فراروی این تلاشهای فرهنگی و مسوولانه نیز اشاره و بیان کرد: والدین و بزرگان تصمیمگیر در خانواده برخی از چنین دخترانی، با این استدلال که فرزندشان ازدواج کرده، اصرار بر ترک درس و مدرسه از سوی آنها داشته و مانع ادامه تحصیل دختران میشوند که این معضلی جدی است.
وی گفت: بیشترین آمار کودکهمسری در روستاها دامنگیر دانشآموزان پایههای تحصیلی ششم، هفتم و هشتم است که چنین مواردی در شهرها بسیار کمتر است.
معاون آموزش متوسط اداره آموزش و پرورش کاشمر افزود: اگر دانشآموزی ممانعت همسرش را از ادامه تحصیل وی گزارش نماید، مسوولان این اداره بطور قطع اقدام به پیگیری موضوع میکنند تا فرد به اجبار محروم شده از تحصیل را به مدرسه بازگردانند.
وی ادامه داد: چنین اقداماتی برای کاستن از آمار ترک تحصیل با وجود پیگیریهای مکرر مسوولان، به خاطر ترس و واهمه دختران ازدواج کرده از شوهرانشان کمتر به نتیجه مطلوب و بازگرداندن آنها به درس و مدرسه میانجامد.
طاهریان به سابقه فعالیت مدرسه ویژه افراد متاهل در کاشمر اشاره و بیان کرد: این مدرسه به دلیل آسیبهایی که داشت اکنون تعطیل شده است، اما دانشآموزان متاهل مایل به ادامه تحصیل باید تعهد بدهند که در محیط مدرسه همانند دانشآموز عادی و غیرمزدوج رفتار کرده و با دیگر دانش آموزان در خصوص ازدواج نکنند.
وی گفت: بر این اساس اگر دانشآموز متاهل سبب خلل در روند تحصیل دیگر دانشآموزان شود به مرخصی خواهد رفت تا حضورش در فضای مدرسه به موعد امتحان محدود شود.
اگر وضعیت حضور و رفتار دانشآموزان متاهل در مدرسه مطلوب و بدون مشکل باشد حتی برای ادامه تحصیل به مدارس بزرگسالان نیز هدایت میشوند.
معاون آموزش و پرورش کاشمر افزود: گرچه بسیاری از دانشآموزان متاهل شاغل به تحصیل، ازدواج خود را پنهان کرده و آن را اعلام نمیکنند، ولی بررسیها نشان داده که هماینک ۱۰ درصد دانشآموزان مقطع متوسطه در این شهرستان متاهل هستند.
تلاشها و تجارب مسوولان و فعالان فرهنگی اجتماعی برای آگاهی بخشی افکار عمومی نسبت به پیامدهای ناصواب کودک همسری، ازدواج زودهنگام و اجباری نشان میدهد سایه سنت و تاثیر فرهنگ جاری موید کودک همسری بسیار سنگین و موثرتر از اینگونه فعالیتهای اصلاحی است، زیرا این پدیده نامطلوب فرهنگی اجتماعی، همچنان بطور زیرپوستی رواج داشته و بعضا در حال گسترش هم هست.
یک روانشناس اجتماعی، "کودکهمسری" را از منظر دانش روز و علوم اجتماعی، شامل آن دسته از روابط زناشویی تعریف میکند که در آن سن یکی از همسران و یا هر دوی آنها زیر ۱۸ سال باشد.
احمد اکبری، سن ازدواج را مبتنی بر سه عامل "بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی" عنوان و بیان کرد: بر اساس پژوهشهای آماری، بهترین سن ازدواج در شرایط کنونی بین ۲۸ تا ۳۲ سالگی است.
وی افزود: همین پژوهشها نشان داده ازدواج در نوجوانی و یا پس از ۳۵ سالگی، بیشتر از ازدواج در بازه زمانی مورد اشاره در معرض خطر جدایی قرار دارد.
این مدرس دانشگاه کاشمر ادامه داد: با وجود همه این تعاریف و پژوهشهای علمی، هماینک ازدواج زودهنگام در برخی شهرها به نوعی از تفاخر و ارزش اجتماعی مبدل شده است.
وی "فقدان قوانین لازم و روشن، جریانهای فرهنگی، باورهای فردی، اعتقادات مذهبی و شرایط اقتصادی" را از علل ازدواج زودهنگام ذکر و بیان کرد: بر این اساس نمیتوان همه موارد ازدواج زودهنگام و کودکان را نتیجه تصمیم والدین یا سرپرستان آنها قلمداد کرد.
اکبری گفت: رخداد کودکهمسری در برخی موارد ناشی از انتخاب خود فرد کم سن و سال و تصمیمهای فردی است و یا میتواند راه و روشی برای اعلام یا اعمال استقلال شخصی، بهانهای برای ترک زندگی با والدین و اعضای خانواده در یک خانه، فرار از شرایط دشوار، فقر ناامیدکننده و یا حتی ناشی از خشونت خانوادگی باشد.
وی افزود: عمدهترین علت ازدواج زودهنگام در دخترها را میتوان تبعیض جنسیتی عنوان کرد که خود محصول فرهنگهایی است که زنان و دختران را بیارزش میدانند.
این صاحبنظر آموزش فلسفه برای کودکان در حوزه تعلیم و تربیت کاشمر مطرح کرد: برخی والدین گمان میکنند که اگر دختر دیر ازدواج کند، حرف شنویش از والدین کاهش پیدا کرده و دیگر نمیتوان او را کنترل کرد.
البته این نگرانی در مورد پسران هم وجود دارد، ولی آزادی پسران در خانواده بیشتر از دختران است.
اکبری، همچنین به گناه افتادن جوانان و وارد شدن به روابط نامشروع و افکار گناهآلود را یکی از نگرانیهای اصلی جوامع مذهبی دانسته و گفت: اغلب ازدواجهای زودهنگام در خانوادههای فقیر اتفاق میافتد.
این خانوادهها برای کاهش هزینههای زندگی، به دست آوردن مقداری پول و فرار از چرخه فقر ترجیح میدهند فرزاندانشان در همان کودکی ازدواج کنند.
وی تصریح کرد: فشارهای اقتصادی در خانوادههای پرجمعیت باعث میشود والدین سریعتر به این فکر بیفتند که دختر خود را به خانه شوهر بفرستند تا بار هزینه زندگیشان کاهش پیدا کند.
همین مساله عامل ازدواج با مردان سن بالا نیز میشود، پس دختران در سن پایین حتی خود را به عقد با مردان مسن با تمکن مالی در میآورند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به پیامدهای ازدواج زودهنگام تصریح کرد: روانشناسان تا حدود ۱۸ سالگی را دوره نوجوانی میدانند؛ یعنی فرد پایینتر از ۱۸ سال هنوز وارد دوران بزرگسالی نشده است.
در این سن فرد هنوز به ثبات فکری و هیجانی نرسیده و نمیداند از خود، دنیا و زندگی چه میخواهد و طبعاً در چنین شرایطی نمیتواند در انتخاب همسر بهدرستی عمل کند.
اکبری اظهار کرد: یکی از مهمترین تبعات نامطلوب ازدواج زودهنگام در دخترانی دیده میشود که قبل از بلوغ جسمی، باردار میشوند و این امر باعث افزایش خطر مرگ و میر مادر و نوزاد میشود، آنها در برابر عفونتهای مقاربتی آسیبپذیرتر هستند؛ زیرا این افراد برای محافظت از خود در برابر بیماریهای مقاربتی و بارداری آموزش ندیدهاند.
وی با بیان اینکه یکی از پیامدهای اصلی ازدواج زودهنگام بازماندن از تحصیل است، افزود: ازدواج زودهنگام میتواند به فرزندآوری نیز ختم شود، در نتیجه امکان تحصیل به ویژه برای دختران از بین میرود و این به معنی محدود شدن فرصتهای رشد فردی و نداشتن مهارتهای لازم برای فرزندپروری است.
اکبری، همچنین طلاق یا طلاق عاطفی را از دیگر پیامدهای ازدواج زودهنگام دانست که نارضایی زناشویی را برای طرفین به ارمغان آورده است.
از طرف دیگر هنگامیکه زوجین در سن پایین ازدواج کرده و بچهدار شوند، بلوغ کافی برای تربیت فرزند را نخواهند داشت و بنابراین هم خود و هم فرزندانشان دچار مشکلاتی خواهند شد.
والدین باید به خاطر داشته باشند ازدواجهای زودهنگام چه بسا بیشتر از ازدواجهای دیرهنگام بر روح و روان و جسم فرزندانشان آسیب وارد میسازد؛ آسیبهایی که گاه تا پایان عمر فرد را رها نمیکند و فرد تعامل عادی خود را با محیط طبیعی، همسالان و خانواده از دست میدهد.
بارداری زودرس برای کودکی که خود هنوز کودکیهای درونی و بیرونیاش فروکش نکرده مانند سمی است که ذرهذره جسم و جان کودک را تحلیل میبرد و چنین شخصی نمیتواند مادر خوبی برای فرزند خود باشد.
محرومیتهای تحصیلی و به عهده گرفتن مسوولیتهایی که فراتر از توان زوجین کم سن و سال است، منجر به بروز خشونت میشود. باید جلو وقوع ازدواجهای عرفی در سن پایین گرفته شود.
هرچند طبق قانون کودکان زیر ۱۳ سال نباید مجوز ازدواج دریافت کنند؛ اما هستند مکانهایی که پول بیشتر را دستمایه نقض قانون میکنند و ادعایشان جلوگیری از فساد در جامعه است.
مرکز شهرستان ۱۳۸ هزار نفری کاشمر در ۲۲۸ کیلومتری جنوب غرب مشهد واقع است.
این شهرستان مرکب از ۲ بخش و ۳۵ روستا است و ۳۸ هزار نفر از جمعیت آن در نواحی روستایی سکونت دارند.