دور جدید مذاکرات برای احیای برجام در شرایطی آغاز میشود که دیگر نامی از معماران این توافق، یعنی حسن روحانی، محمدجواد ظریف و عباس عراقچی در میان نیست. از آن سو هم نه باراک اوباما رئیس جمهور است، نه جان کری وزیر خارجه. هدایت مذاکراتی را که قرار است امروز در وین آغاز شود علی باقریکنی معاون سیاسی وزارت خارجه بر عهده دارد و پرونده زیر نظر حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه اداره میشود.
به گزارش دنیای اقتصاد، برجام پس از مذاکراتی فشرده که نزدیک به دو سال به طول انجامید، در تیرماه ۱۳۹۴ به امضای ۶ قدرت جهانی و ایران رسید. با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۱۶ و خروج باراک اوباما از کاخ سفید، پایههای برجام لرزان شد و اطرافیان تندروی او و همچنین لابی صهیونیستها و لابی اعراب به شدت ترامپ را تشویق به خروج از برجام کردند. شخص ترامپ نیز علاقهای به توافقی که در دولت اوباما امضا شده بود، نداشت و سرانجام در ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۷، دولت وی به طور رسمی از برجام خارج شد. به دنبال این تصمیم ترامپ، ایران یک سال به برجام پایبند بود و «صبر استراتژیک» پیشه گرفت تا شاید اروپاییها جای خالی آمریکا در برجام را پر کنند. اما سرانجام انفعال و بیعملی اروپاییها برای تضمین منافع اقتصادی برجام برای ایران، تهران را به این نتیجه رساند تا برای متوازنسازی این توافق به طور گام به گام از تعهداتش ذیل این توافق عقبنشینی کند. از آن سو ترامپ امید داشت تا با فشار سنگین اقتصادی به ایران، تهران را ناچار کند تا از نقطه ضعف و از سر ناچاری با او وارد معامله و مذاکره شود.
اما مقاومت تهران تا انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته آمریکا ادامه داشت، انتخاباتی که نتیجه آن خروج ترامپ از کاخ سفید و قدرت گرفتن جو بایدن بود؛ رئیسجمهوری که در جریان مبارزات انتخاباتی وعده بازگشت به برجام را داده بود. به این ترتیب آمریکاییهایی که میز مذاکره را ترک و عهدشکنی کرده بودند، به پای میز مذاکره بازگشتند. ۶ دور مذاکره برای بازگشت طرفین به برجام در ماههای آخر دولت روحانی و به ریاست عباس عراقچی ناتمام ماند. در این میان ابراهیم رئیسی کلید پاستور را از حسن روحانی تحویل گرفت. تیم رئیسی از روز به قدرت رسیدن مشغول مطالعه پرونده برجام و بررسی سیاستهای خود در قبال آن بودند؛ اتفاق مشابهی که پس از به قدرت رسیدن بایدن هم رخ داد و آنان حدود ۱۰۰ روز پرونده برجام را مورد بررسی قرار دادند.
امروز و در این فضا، آمریکا به میز مذاکره بازگشته و قرار است مذاکرات احیای برجام بدون حضور معماران آن در وین از سرگرفته شود؛ مذاکراتی که سرنوشت آن میتواند بر مسائل اقتصادی، سیاسی و امنیتی نه تنها ایران، که کل منطقه تاثیرگذار باشد.
امروز دوشنبه هشتم آذرماه، هتل کوبورگ وین میزبان مذاکرات ایران و گروه ۱+۴ شامل آلمان، فرانسه، روسیه، چین و انگلیس برای رفع تحریمهای آمریکاست؛ مذاکراتی که فضای آن نسبت به ۶ دور قبلی که در گراند هتل وین برگزار شده بود، متفاوت است و دیگر نام افرادی چون محمدجواد ظریف یا عباس عراقچی در تیم مذاکراتی به چشم نمیخورد. این بار علی باقری، معاون سیاسی وزیر خارجه، ریاست هیات ایرانی را بر عهده دارد. همچنین به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، رابرت مالی نماینده ویژه این کشور در امور ایران نیز ریاست هیات آمریکایی را در این مذاکرات به صورت غیرمستقیم به عهده خواهد داشت. سرویس اقدامات خارجی اروپا نیز در بیانیهای نوشت که انریکه مورا به نیابت از جوزپ بورل این مذاکرات را ریاست خواهد کرد.
مذاکراتی که به گفته مقامات ایرانی تمرکز آن باید بر لغو تحریمهایی باشد که به صورت یکجانبه و غیرقانونی و بعد از خروج دونالد ترامپ از برجام توسط ایالات متحده بر ضد مردم ایران اعمال شده است. در این خصوص روز جمعه گذشته حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد که اگر طرفهای مقابل آماده بازگشت به تعهدات کامل خود و رفع تحریمها باشند، دستیابی به یک «توافق خوب و حتی فوری» امکانپذیر است. وی همچنین گفت که باید تضمین جدی و کافی وجود داشته باشد تا آمریکایی که به آن اعتمادی وجود ندارد دوباره از برجام خارج نشود. البته اهداف مذاکراتی آمریکا با ایران تفاوتهای بسیاری دارد و در این خصوص سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اخیرا گفته است که تمرکز این کشور روی نخستین گام است و آن بازگشت برنامه هستهای ایران به محدودیتهای مشخص شده است و بار دیگر ایران به شکل دائمی و قابل راستیآزمایی، از دستیابی به تسلیحات هستهای منع شود.
بنابراین با در نظر گرفتن دستورکارهای متناقض و رویکرد متفاوت تهران و واشنگتن در قبال این گفتوگوها، اکنون چشمانداز مذاکرات با ابهاماتی روبهرو شده است.
این مذاکرات که بیش از پنج ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران و روی کار آمدن ابراهیم رئیسی متوقف شده بود، اکنون در شرایطی آغاز میشود که سناریوهای متفاوتی برای آن در نظر گرفته میشود. برخی از توافق موقت یا مذاکره کم در برابر کم سخن میگویند؛ در این خصوص اخیرا پایگاه خبری اکسیوس خبر داد توافق موقت در دستور کار دولت جو بایدن قرار گرفته است. دو منبع آمریکایی به این پایگاه گفتهاند این ایده از سوی آمریکاییها در دیدار جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا با همتای اسرائیلی خود مطرح شد.
به گزارش «ایرنا»، توافق موقت به صورت خلاصه شامل موارد زیر میشود؛ بر اساس پیشنهاد و توافق به عمل آمده بین دو کشور اروپایی «فرانسه-آلمان» با آمریکا: ۱- رئیسجمهور آمریکا «جو بایدن» با استفاده از اختیارات قانونیاش تحریمهای ایران را هر سه ماه یکبار به حالت تعلیق درآورده و ایران میتواند به بخشی از منابع ارزی بلوکه شده خود برای تامین کالاهای اساسی یا همان حقوق بشری دسترسی پیدا کرده، امکان فروش نفت را به دست آورده و از تجارت آزاد بر اساس تبادلات بانکی آزاد برخوردار میشود. به بیانی دیگر بخش اعظم تحریمهای اقتصادی ناشی از برنامه اتمی علیه ایران معلق میشود. ۲- ایران برنامه اتمی خود را در همین نقطهای که هست متوقف میکند، ذخایر اتمی مازاد بر نیاز خود را به فروش رسانده، از غنیسازی مازاد بر غنیسازی صنعتی خودداری کرده و روند بازرسیهای بازرسان آژانس بینالمللی هستهای را به قبل از کاهش تعهدات بازمیگرداند. ۳- این توافق موقت تا پایان دوره ریاست جمهوری جو بایدن ادامه مییابد و در صورت پیروزی دموکراتها در انتخابات آتی ریاستجمهوری آمریکا، ایران و این کشور در چارچوب ۱+۵ برای توافق اتمی جدید یعنی «توافق اتمی۲» وارد گفتوگو میشوند اما اگر جمهوریخواهان به قدرت رسیدند آنگاه دو طرف بر اساس وضعیت موجود برای اتخاذ تصمیمات مقتضی اقدام میکنند.
برخی نیز میگویند که سناریوی محتمل دیگر در صورت به نتیجه نرسیدن این گفتوگوها، گزینه صلح مسلح است. در چنین شرایطی از یکسو آمریکا برای ایران خطقرمزهایی مشخص میکند که به عنوان مثال تهران ظرفیت بالقوه هستهایاش را بالفعل نکند و به سمت ساخت سلاح هستهای نرود. هرچند ایران بارها اعلام کرده که نمیخواهد به دنبال ساخت سلاح برود و مقام معظم رهبری نیز ساخت و استفاده از سلاح اتمی را ممنوع اعلام کردهاند؛ اما به هر حال در این گزینه چون ایران از نقطه گریز هستهای عبور کرده و آن را از یک سال به یک ماه کاهش داده این سناریو برای واشنگتن مطرح است و مدعی هستند که در صورت در پیش گرفتن این روند از سوی ایران، آنها به این کشور حمله نظامی خواهند کرد. مقامات ایران نیز در مقابل گفتهاند که اگر حمله نظامی صورت بگیرد آنها نیز به اهداف آمریکا در منطقه و بیرون از آن حمله خواهند کرد. بنابراین عواقب ناشی از پاسخ ایران، آمریکا را به تامل وامیدارد که این گزینه را از ذهن خارج کند. در نتیجه میتوان گفت که طرفین یکدیگر را تهدید میکنند و در تهدید متقابل به نقطه توازن میرسند.
مساله دیگر اینکه در مقطع فعلی به نظر نمیرسد که آمریکا حتی با پشتیبانی متحدان منطقهایاش چون تلآویو بخواهد در صورت عدماجماع در مذاکرات پیش رو، گزینه نظامی را علیه ایران دنبال کرده یا از آن حمایت کند. در این رابطه اخیرا روزنامه نیویورکتایمز در گزارشی نوشت که بهرغم ترور محسن فخریزاده از چهرههای اصلی برنامه هستهای ایران و انفجار و خرابکاریهایی در چهار سایت هستهای ایران از سوی اسرائیل، مقامهای آمریکایی به همتایان اسرائیلی خود گفتهاند که حملات مرتب به تاسیسات ایران شاید از نظر تاکتیکی رضایتبخش باشد، اما در نهایت نتیجه معکوس داشته است؛ چرا که ایران تاسیسات خود را سریعتر و پیشرفتهتر از قبل بازسازی کرده است.
همچنین از آنجا که آمریکا میخواهد از منطقه خارج شود و تا به امروز نیز بخش عمدهای از نیروهای خود را از منطقه خارج کرده، بنابراین حتی در صورت تمایل اسرائیل، واشنگتن احتمالا با ورود به گزینه نظامی موافقت و همراهی نخواهد کرد و محتملترین گزینه فعلا رسیدن به توافق در مذاکرات پیش رو است.
در منطقه نیز به نظر میرسد وضعیت به گونهای نیست که کشوری خواهان درگیری نظامی در ایران باشد. شاهد آن نیز بهبود روابط تهران با ریاض و ابوظبی بعد از سالها تنش است. در این خصوص ایران تاکنون ۴ دوره گفتوگو با مقامات عربستان سعودی به میزبانی بغداد انجام داده و اخیرا نیز در ادامه تماسها میان ایران و امارات که از اواخر سال ۲۰۱۹ وارد فاز تنشزدایی شده است، چهارشنبه هفته گذشته علی باقری، معاون سیاسی وزیر خارجه ایران با انور قرقاش، مشاور دیپلماتیک رئیس این کشور دیدار و درخصوص روابط دوجانبه و منطقهای گفتوگو کرد. این نخستین سفر رسمی یک مقام بلندپایه ایران به امارات پس از یک دوره تنش در روابط است. این سفر در آستانه مذاکرات هستهای ۸ آذر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
تیم مذاکرهکننده ایران برای رفع تحریمها که از روز گذشته به سرپرستی علی باقری کنی راهی وین شده، متشکل از جمعی از برجستهترین کارشناسان و مسئولان در حوزههای مختلف حقوقی، بانکی و انرژی هستند.
با مذاکرهکنندگان کشورمان در گفتوهای وین آشنا شوید:
مهدی صفری، معاون دیپلماسی اقتصادی
رضا نجفی، معاون امور حقوقی و بین المللی
ابراهیم شیبانی، رییس کمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی
علی فکری، معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی و رییس کل سازمان سرمایه گذاری
احمد اسدزاده، سرپرست معاونت بین الملل و بازرگانی وزارت نفت
غلامرضا پناهی، عضو هیات عامل و معاون امور ارزی و بین الملل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران؛ مذاکرات وین در شرایطی آغاز میشود که کارگزاران دیپلماتیک و رسانههای آمریکایی نسبت به آینده مذاکرات بدبینی خود را مطرح کرده و از سازوکارهای تهدید برای وادارسازی ایران به مذاکرات سازنده بهره گرفتهاند. واقعیت آن است که سیاست تهدید در شرایط موجود که ایران با تحریمهای اقتصادی فراگیری روبهرو شده و انعطاف محدودی از سوی آمریکاییها وجود دارد، اثربخش نخواهد بود. آمریکا از الگوی فشار مضاعف با هدف محدودسازی مطالبات ایران بهره گرفته در حالی که وزیر خارجه ایران نیز با انتشار پیام ویدئویی به این موضوع اشاره دارد که برای دستیابی به توافقی سازنده، منصفانه و عادلانه رهسپار وین خواهد شد. تروئیکای اروپایی تلاش دارد تا محدودیتهای بیشتری را در برابر تهران اعمال کند؛ انگاره تروئیکای اروپایی بر کاهش قابلیت ابزاری و ذخایر هستهای ایران بوده است. در چنین شرایطی امکان نقشیابی سازنده ایران و تروئیکای اروپایی تاحدی دشوار به نظر میرسد. حضور مقامات عالی وزارت خارجه بیانگر آن است که ایران از انگیزه لازم برای چانهزنی، عملگرایی و انعطافپذیری متقابل برای حل مشکلات ایجاد شده برخوردار است. واقعیت آن است که سیاست حداکثرسازی فشار اقتصادی آمریکا علیه ایران تاکنون مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیاری را برای جمهوری اسلامی به وجود آورده است. به همان گونه که ضریب عدماطمینان قدرتهای بزرگ نسبت به میزان کنش همکاریجویانه ایران نیز کاهش پیدا کرده است.
در فضای موجود، ایران تلاش دارد تا همکاریهای سازنده را بر اساس مشارکت متقابل پیگیری کند و الگوی صفر در برابر صفر را بر اساس راستیآزمایی متقابل پیگیری خواهد کرد. چنین رویکردی میتواند ضریب اطمینان متقابل تمامی بازیگران فعال در مذاکرات وین را در وضعیت اقناع قرار دهد. اقناعسازی ایران مربوط به شرایطی است که فشار حداکثری کارکرد خود را در ارتباط با ایران از دست داده و بر این اساس ایران بتواند مانند ۲۰۱۵ تعهدات پیشین خود را به اجرا بگذارد. نقشیابی ایران در مذاکرات وین بر اساس هیچگونه پیششرطی نبوده است. جمهوری اسلامی ایران برای بازگشت به تعهدات خود باید خود را در فضای اقتصادی و همچنین الگوی رفتاری ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ تعریف کند. در غیراین صورت طبیعی است که ایران قادر به انعطافپذیری در برابر انتظارات و مطالبات آمریکا و تروئیکای اروپایی نخواهد بود. طبیعی است که مذاکرات دور نخست کوبورگ با چالشهایی همراه خواهد بود اما واقعیت این است که تهران، واشنگتن و پایتختهای اروپایی در این دوره از مذاکرات دارای گزینههای جانشین نیز هستند.
دکتر رحمن قهرمانپور، پژوهشگر مسائل بینالملل؛ اگر مذاکراتی که هشتم آذر ماه در وین از سرگرفته میشود به مسائلی که در گذشته محل اختلاف بوده و مواضع هر دو طرف راجع به آنها اعلام شده معطوف شود، پیشرفت زیادی حاصل نخواهد شد. چرا که هم ایران و هم آمریکا پیشتر موارد اختلافی را مطرح و چانهزنیهای لازم را انجام دادهاند. در سیاست به این مساله «سطح استراتژیک» میگویند و اگر مذاکرات هشتم آذر معطوف به سطح استراتژیک و مسائلی باشد که از گذشته مطرح بوده و است احتمالا پیشرفت چندانی حاصل نخواهد شد.
به عنوان مثال، دادن تضمینهای عینی و ملموس، لغو همه تحریمها و موضوعاتی نظیر این موارد، موضوعاتی اختلافی و استراتژیک هستند که همه طرفها پیشتر مواضعشان را در این رابطه اعلام کردهاند. بنابراین اکنون نیز بعید است که در مذاکرات هر یک از طرفین و به طور مشخص آمریکا و ایران بخواهند مواضعشان را به صورت اساسی تغییر دهند. هر چند ممکن است دو طرف به لحاظ تاکتیکی انعطاف به خرج دهند اما احتمال اینکه از مواضع بنیادین و استراتژیک خود کوتاه بیایند خیلی کم است. در نتیجه اگر مذاکرات معطوف به مسائل کلان استراتژیک و مورد اختلاف بنیادین شود احتمال پیشرفت آن خیلی کم است.
اما اگر گفتوگوها روی مسائل تاکتیکی و برنامههای عملیاتی یا اقدام در برابر اقدام به صورت جزئی متمرکز شود در چنین شرایطی شاید شاهد آن باشیم که سنگبنای یک توافق گذاشته شود. به این معنا که اگر طرف آمریکایی و به طور مشخص طرف ایرانی بگوید که مطالبات و خواستههای روشن، عینی و جزئیاش کدام است شاهد فصل جدیدی در روند مذاکرات خواهیم بود. برای مثال در این صورت تهران میتواند بگوید در ازای فروش 2 میلیون بشکه نفت در روز و تحویل گرفتن پول آن در داخل کشور، غنیسازی اورانیوم ۲۰درصدی را کنار خواهد گذاشت. موارد بسیاری است که ایران میتواند در قبال گرفتن امتیاز از آمریکا مطرح کند و اگر واشنگتن در انجام تعهداتش کوتاهی کرد تهران نیز دیگر به آن تعهد پایبند نباشد.
در نتیجه با هدف موفقیت مذاکرات، تیم مذاکرهکننده هستهای باید تا حد زیادی بر مسائل عینی، عملیاتی و قابل اجرا و همچنین امتیازاتی که میتوان از طرف مقابل گرفت تاکید کند و روی مسائل اختلافی بحث شده در گذشته تمرکز کمتری داشته باشد.
دکتر نادر انتصار، استاد دانشگاه آلابامای جنوبی؛ درخواستهای ایران و آمریکا از یکدیگر در رابطه با مذاکرات برجامی بسیار متفاوت است؛ ایران گفته که هدفش لغو همه تحریمها در این گفتوگوهاست که البته اخیرا اعلام کرده مدنظرش تحریمهای برجامی است. در مقابل آمریکا گفته که نمیتواند همه تحریمها را یکجا لغو کند. هرچند اگر مذاکرات ادامه پیدا کند این احتمال وجود دارد که آمریکا بپذیرد تحریمهای برجامی را لغو کند. البته حتی اگر تهران و واشنگتن به چنین توافقی دست پیدا کنند این یک توافق موقت خواهد بود؛ زیرا در سنای آمریکا چند لایحه تصویب شده که به محض آنکه جو بایدن با ایران به توافقی دست یافت از اجرای آن جلوگیری کنند. همچنین در انتخابات میاندورهای ایالات متحده که سال آینده برگزار میشود احتمالا حزب دموکرات اکثریت را در سنا از دست خواهد داد که این مساله نیز برای اجرای تعهدات احتمالی شکلگرفته بین ایران و آمریکا مشکلساز خواهد شد. بنابراین در حال حاضر دو طرف چاره دیگری جز توافق موقت نخواهند داشت و اگر به این توافق کم در برابر کم هم نرسند احتمالا هم تهران و هم واشنگتن تلاش میکنند از همان اهرمهایی که داشتند علیه یکدیگر استفاده کنند. این توافق موقت نیز باید به گونهای باشد که به محض آنکه طرف مقابل بار دیگر از تعهداتش شانه خالی کرد، ایران نیز اقداماتی که در راستای این توافق انجام داده را بازگرداند. همچنین باید اروپا را آگاه کرد که اگر واشنگتن بار دیگر بخواهد زیر توافق بزند ایران هم بلافاصله تعهداتی که پذیرفته را نادیده میگیرد. در عین حال هم ایران و هم طرف غربی باید دریابند که اگر توافقی صورت بگیرد متوازن خواهد بود و مانند برجام یکطرفه نخواهد بود تا آمریکا هرطور که خواست رفتار کند. در این بین احتمال به نتیجه نرسیدن گفتوگوها را نیز نباید از نظر دور داشت؛ چرا که احتمال به نتیجه نرسیدن هر مذاکره و گفتوگویی وجود دارد. همچنانکه در دوره دونالد ترامپ گفتوگوهای واشنگتن-پیونگیانگ به هیچ نتیجهای نرسید. حال باید ببینیم که تیم جدید مذاکراتی ایران چگونه عمل خواهد کرد و در مقابل آمریکا و دیگر طرفین چه امتیازاتی به ایران خواهند داد. بنابراین در مقطع فعلی هنوز این مذاکرات که قرار است اولین دور گفتوگوها از سوی تیم هستهای دولت جدید ایران باشد مانند یک هندوانه دربسته است و نمیتوان راجع به آن خیلی صحبت کرد.
در خصوص گزینههای دیگر در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات همچون گزینه نظامی علیه ایران باید توجه داشت که آمریکا برنامهای برای پیشبرد گزینه سختافزاری علیه ایران ندارد. درواقع اگر ایالات متحده بخواهد علیه ایران وارد جنگ شود باید از بمب اتم استفاده کند که در این صورت دنیا وارد جنگ جهانی سوم خواهد شد. بنابراین صحبت از گزینه نظامی علیه ایران چه از سوی مقامات آمریکا و چه از سوی مقامات رژیم اسرائیل فقط یک تهدید است و در مقطع فعلی با توجه به شرایط آمریکا و شرایط منطقه این تهدید عملیاتی نخواهد شد. تلآویو هم بدون حمایت واشنگتن دست به این اقدام نخواهد زد زیرا میداند خطرات و پیامدهای آن برایش بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین به نظر من گزینه نظامی مستقیم علیه ایران منتفی است و احتمالا رژیم اسرائیل به خرابکاری علیه برخی سایتها و تاسیسات ایران ادامه خواهد داد.
دکتر کاوه افراسیابی، استاد دانشگاه بوستون آمریکا؛ مذاکرات پیشرو با ابهاماتی مواجه است و برخی گمانهزنیها نیز مبنی بر آن است که شاید این مذاکرات نتیجه ملموسی در پی نداشته باشد. البته به نتیجه نرسیدن گفتوگوها، هم برای تهران و هم برای واشنگتن دردسرهایی را به دنبال دارد. در چنین وضعیتی اگر پیشبینی این باشد که مذاکرات هشتم آذر به نتیجه قابل قبولی نخواهد رسید، یکسری دستورکارها و برخی تغییرات در استراتژی دو کشور میتواند طرفین را از رسیدن به این نقطه دور کند. از جمله اینکه در حال حاضر از سوی جمهوری اسلامی ایران یک دیپلماسی هستهای خلاقتر موردنیاز است.
به نظر من اگر تهران تا حدی از خود انعطافپذیری نشان دهد به عنوان مثال با تمدید برخی از ضربالاجلها موافقت کند، آسیبی متوجه کشور نخواهد شد. از سوی دیگر دولت جو بایدن تحت فشار سیاسی داخلی از سوی جمهوریخواهان که مخالف برجام هستند قرار دارد و برای آنکه بتواند به توافق بازگردد باید نشان دهد که دستاوردهایی از گفتوگو با ایران داشته است. در این شرایط عملگرایی از سوی تهران و واشنگتن میتواند به یک توافق ملموس منجر شود که این امر در راستای منافع هستهای و ملی ایران خواهد بود.
دکتر رضا نصری، حقوقدان بینالملل؛ موفقیت مذاکرات تابع فاکتورهای متعددی است؛ برخی از این فاکتورها تحت کنترل دولت ایران است یا دستکم تهران میتواند روی آنها تاثیر بگذارد و برخی دیگر از حیطه کنترل ایران خارج است. اما در مجموع رعایت چند نکته میتواند به موفقیت مذاکرات کمک کند. از جمله اینکه طرفین تلاش کنند دینامیک مذاکرات را از یک دینامیک مبتنی بر «اهرمسازی متقابل» به یک دینامیک مبتنی بر «همکاری و تنشزدایی عملگرایانه» تبدیل کنند. حقیقت این است که امروز هیچیک از طرفین حاضر نخواهند شد در برابر اهرمسازی طرف مقابل امتیاز واگذار کنند؛ حال اینکه هر کدام مصمم است در برابر اهرمسازی دیگری اقدامات متقابل انجام دهد تا همواره دست بالا را داشته باشد! در چنین فضایی، رسیدن به توافق میسر نخواهد شد و بنابراین تغییر این دینامیک به نظر ضروری است. متاسفانه، عدهای در ایران معتقدند طرف مقابل دیگر نمیتواند فشار جدیدی بر فشارهای کنونی بیفزاید که این تحلیل درست نیست و مستعد دامن زدن به سوءمحاسبه و تصمیمات زیانبار است. حتی اگر بر فرض محال طرف مقابل دیگر نتواند به فشارها بیفزاید، تداوم فشارهای اقتصادی کنونی با گذر زمان به صورت فزاینده به تار و پود کشور آسیب خواهد زد و از این رو برطرف کردن تحریمها باید در صدر اولویتها باشد.