یک تحلیلگر مسائل سیاسی کشور درباره ریشههای بحران آب در کشور گفت: مسیری که در چند دهه گذشته طی شده، اکنون شرایطی را بوجود آورده که بازگشت به نقطه آغاز را بسیار پرهزینه خواهد کرد.
به گزارش ایسنا، عباس عبدی درباره ریشههای شکل گیری بحران آب و پیامدهای آن بر زندگی مردم، اظهار کرد: کارخانه فولاد حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال مصرف میکند. با توجه به مصرف این حجم از آب، این کارخانه باید کنار خلیج فارس احداث میشد. اکنون بازگشت به نقطه آغاز نیاز به سرمایه گذاری عمده مالی و مهمتر از آن سرمایه گذاری سیاسی برای جلب اعتماد و مشارکت عمومی مردم در مدیریت جامعه دارد.
عبدی تاکید کرد: راه حل چالش محیط زیست و افزایش آگاهی عمومی مردم در این زمینه، با مشارکت دادن جامعه و نمایندگان واقعی آنها که مشکلات مردم را دنبال میکنند، مرتبط است.
متن مصاحبه با عباس عبدی درباره چگونگی حل بحران آب و نحوه مواجهه با اعتراضات مردمی به شرح زیر است:
با توجه به اینکه بر اساس اعلام خود مسئولان در حال حاضر ۱۶ استان درگیر مساله کم آبی هستند، حاکمیت برای کنترل شرایط و جلوگیری از تبدیل اعتراضات به ناآرامیها چه باید بکند؟
فرض کنید مشکل کمبود نان یا گندم پیش بیاید. برای حل این مشکل همه امکانات بسیج میشوند تا با واردات گندم، نان مردم تامین شود، و این شدنی است. ولی امکان حل مشکل آب بویژه آب کشاورزی بدینگونه وجود ندارد. مسیری که در چند دهه گذشته طی شده است، شرایطی را بوجود آورده که بازگشت به نقطه آغاز بسیار پرهزینه است.
کارخانه فولاد حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال مصرف میکند. با توجه به مصرف این حجم از آب، این کارخانه باید کنار خلیج فارس احداث میشد که طرح اولیه آن هم همین بوده است، ولی در اصفهان ایجاد شده است و الان اگر بخواهند این کارخانه را به مکان درست و منطقی خود یعنی ساحل خلیج فارس بازگردانند، میلیاردها دلار هزینه خواهد داشت. نتیجه اینکه بازگشت از این مسیر خیلی سخت است.
از سوی دیگر دادن وعده حل مشکلات نیز مساله ای را حل نخواهد کرد. زیرا با توجه به شرایط حکومت و مردم معلوم نیست که جامعه و مردم وعدههای داده شده را قبول کنند؛ بنابراین وضع همینگونه خواهد ماند و شاید با برخی وصله پینه بشود مشکلات و دردها را بصورت موقتی تسکین داد، ولی بازگشت به نقطه آغاز نیاز به سرمایه گذاری عمده مالی و مهمتر از آن سرمایه گذاری سیاسی برای جلب اعتماد و مشارکت عمومی مردم در مدیریت جامعه دارد که فکر نمیکنم به این شرایط و نگاه رسمی محقق شود.
با توجه به سوءاستفادههای جریانهای خارجی، احزاب و رسانهها چگونه باید عمل کنند که مساله محیط زیستی به چالش امنیتی تبدیل نشود؟
سوءاستفادههای جریانهای خارج از کشور از اتفاقات داخل کشور تمام شدنی نیست. ممکن است ایران هم از اتفاقات کشورهای رقیب یا دشمن بهره برداری کند. اصولا حکومت نباید عملکرد خود را با این بهره برداریهای خارجی مرتبط کند، چون بهره برداری خارجی که در دست ما نیست. برنامه ریزی حکومت باید مستقل و برای بهبود رفاه جامعه خودش باشد.
تا وقتی نگاه حکومت به خارج باشد و آنها را به سوء استفاده متهم کند، خواسته یا ناخواسته نگاه مردم و مخالفان را هم به خارج سوق میدهد و جامعه و مردم را به این نتیجه میرساند که آنها هم باید از طریق خارج از کشور مسائل خود را حل کنند.
این سوال را باید به این شکل تغییر داد که حکومت برای حل مسائل مردم خود باید چه شیوههایی اتخاذ کند؟ چون مردم اگر با حکومت باشند مسالهای به نام چالش امنیتی نخواهیم داشت.
برای ارتقای سطح آگاهی مردم درباره این چالش محیط زیستی چه باید کرد؟
ما وقتی بحث از لزوم افزایش سطح آگاهی درباره مسائل زیست محیطی میکنیم همیشه ذهن ما به سمت آموزش میرود. البته این درست است و بدون آموزش، آگاهی افزایش نمییابد، اما بخش کوچکی از آگاهی جمعی مربوط به آموزش است و بخش عمده آن محصول مشارکت اجتماعی و حضور جمعی در تصمیمات و تجربه زیسته ما است. بگذارید در این زمینه مثالی بزنم. بخشی از اصولگرایان قبل از اینکه دولت را به دست بگیرند، خیالبافی کرده و میگویند با آنقدر پول ریختن در بازار میشود که قیمت دلار را کنترل کرد. یا با فلان رقم اندک میشود شغل ایجاد کرد. من نمیگویم همه این ادعاها متقلبانه بوده است، بلکه بخشی از این اظهارات محصول ناآگاهی است، چون آنها در اداره دولت مشارکت نداشته اند.
وقتی جامعه را کنار بگذارید و در تصمیمات مشارکت ندهید، آگاهی عمومی که مفید و با واقعیت مطابق باشد به سوی صفر میل میکند. در این شرایط افراد بیرون از میدان عمل، اظهارات اشتباه مطرح میکنند و وقتی سر کار میآیند متوجه میشوند که اشتباه میکردند؛ بنابراین راه حل چالش محیط زیست و افزایش آگاهی عمومی مردم در این زمینه، با مشارکت دادن جامعه و نمایندگان واقعی آنها که مشکلات مردم را دنبال میکنند مرتبط است.