جامعه ایران با توجه به مشکل کمبود آب از گذشتههای دور راهکارهای مختلفی برای مدیریت منابع آب تعریف کرده است. مهمترین تدبیر فنی، چهل هزار حلقه قناتی بوده است که پیشینیان ما از چهار هزار سال قبل تا به امروز حفر کردهاند.
به گزارش ایران، از میان تدابیر حقوقی نیز میتوان به طومار شیخ بهایی بهعنوان سند مکتوبی برای مدیریت حوضه آب زایندهرود اشاره کرد.طومار شیخ بهایی، بهعنوان سندی حقوقی برای تقسیم آب بین ساکنان ۷ بلوک آبخور (شامل ۲۷۰ سهام جزئی و ۳۳ سهم کلی) در نظر گرفته شده بود.
در این طومار، از ۷۵ روز پس از نوروز تا آخر آبان ماه به مدت ۱۶۰ روز تقسیم آب تعریف شده و در فصل سرد که بارندگیها کافی و مناسب بوده بهرهبرداری به شکل آزاد در نظر گرفته شده است.
این طومار با مدیریت منابع موجود در آن زمان و حق برداشت به میزان تعیین شده، تعارض را به حداقل رسانیده و مسأله بهرهبرداری از آب را مدیریت میکرده است.
اگرچه نظامهای مالکیت بر منابع آبی، از سوی مردم بدون نقص نبوده و تنشها و تعارضات را از بین نبرده است؛ اما شاید طرح این سؤال ضروری باشد که آیا مالکیت و نمایندگی دولت بر منابع آبی توانسته است این تنشها را مدیریت کند؟
آیا دولتها در مدیریت و زمانبندی برداشت این منابع موفق بودهاند؟ آیا به مشارکت گرفتن مردم و تقویت اعتماد و سرمایه اجتماعی راهی مناسب برای مدیریت منابع آبی است؟ وقتی نظام مالکیت و بهرهبرداری توسط خود مردم اداره شود آیا نتایج بهتری را شاهد نخواهیم بود؟
گفتنی است شیخ بهایی در سال ۱۰۰۰ شمسی درگذشته است.