یک هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، با اشاره به آخرین سرشماری کشور در سال ۹۵ ، گفت: تقریبا ۲۰ درصد گروه جمعیتی افراد بدون همسر را "مردان" تشکیل میدهند و در برابر هر «بیوه مرد» چهار یا پنج «بیوه زن» وجود دارد.
به گزارش ایسنا، دکتر محمد تقی کرمی قهی، در نهمین کنگره ملی آسیبشناسی خانواده و پنجمین جشنواره ملی خانواده پژوهی، اظهار کرد: مطابق با سرشماری سال ۸۵، آمار زنان بدون همسر بر اثر طلاق ۳۵۲ هزار و ۲۸۸ نفر بوده است که با رشد دو برابری طی پنج سال به ۷۱۲ هزار نفر در سال ۹۵ رسیده است. از سوی دیگر در سال ۸۵ آمار مردان بدون همسر بر اثر طلاق ۱۳۹ هزار و ۷۸۷ نفر بوده که در سال ۹۵ به ۳۹۹ هزار نفر رسیده است.
وی ادامه داد: آمارهای خام طلاق در ایران در فرآیند ۱۵ سالهای بیش از سه برابر افزایش داشته است که این آمار تغییر درشتی محسوب میشود و مصداق یک تغییر اجتماعی برجسته است. در این بین اما دو نگاه کلی نسبت به مساله طلاق وجود دارد. نگاه نخست طلاق را مسالهای اجتماعی میداند و نگاه دیگر طلاق را امری عادی و قابل توقعی میداند چراکه در مسیر صنعتی شدن افزایش آمار طلاق نیز طبیعی است.
این هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، با نگاهی به دو گفتمان یاد شده افزود: گفتمانی که طلاق را مساله جامعه ما میداند معتقد است که خانوادهها با طلاق در معرض خطر قرار میگیرند و از این رو باید نسبت به آن نگران بود و فکری برای آن کرد. در این راستا سیاست گذاران در برنامه ششم توسعه و در پیش نویس برنامه هفتم توسعه مساله کاهش نرخ طلاق و سپس کاهش نرخ رشد طلاق را مطرح کردهاند.
وی ادامه داد: پیشتر تصور میشد میتوان سالی پنج درصد طلاق را کاهش داد اما پس از عملی نشدن آن این طرح مطرح شد که سرعت رو به رشد نرخ طلاق را باید کاهش داد. گفتمان دیگر اما طلاق را مساله نمیداند و معتقد است چون طلاق را در مقایسه با ازدواج میسنجیم تصور میکنیم طلاق یک مساله است و باید برای آن نگران بود. حال اگر آمار را تغییر دهیم و نسبت طلاق را با خانوارهای موجود در نظر بگیریم؛ آمار طلاق نگران کننده نخواهد بود. در حالی که هر دو این گفتمانها مشکل دارند.
کرمی با بیان اینکه ما در یک بازی «مساله مندی» یا «مساله مند نبودن» طلاق، گروه هایی که درگیر وضعیت ترومای اجتماعی طلاق هستند نظیر زنان سرپرست خانوار و زنانه شدن فقر را نایده میگیریم، تصریح کرد: با نگاه بالینی و روانشناسانه به طلاق میتوان بخشی از آمار طلاق را کاهش داد اما روند افزایش طلاق چه به صورت مطلق و چه نسبی ادامه خواهد داشت چراکه جامعه در ابعاد ذهنی و عینی اقتضای طلاق را دارد و روز به روز طلاق افزایش خواهد داشت و اینکه بخواهیم با طلاق اصطلاحا « در اُفتیم» اتلاف وقت است.
وی در پایان سخنان خود تاکید کرد: باید در سطح سیاست گذاری یاد بگیریم برای دوران پس از طلاق چه کنیم و باید بیاموزیم چطور میتوان با طلاق زندگی کرد. دوگانه پیشگیری از طلاق یا انکار واقعیت طلاق هردو به شکست خواهند رسید.