سایت مدارا نوشت: حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده پیشین مجلس و رییس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس دهم در مورد حمله سایبری صورت گرفته طی روز گذشته، گفت: «واقعیت این است، کسانی که کشور را به سمت امنیتیتر شدن پیش بردند، امکانات لازم جهت حفظ امنیت کشور را فراهم نکردهاند. این مهمترین مشکلی است که وجود دارد.
این موضوع در مورد حمله سایبری اخیر نیز صادق است. ایران اولین کشور در غرب آسیا بود که موضوع پدافند غیرعامل را مطرح کرد و این موضوع را در دستور کار قرار داد.
هر گونه برنامه عمرانی و توسعهای باید پروتکل یا ضمیمه پدافند غیرعامل میداشت، اما آسییبپذیریهای امروز در زمینههای مختلف از جمله آسیبپذیری در حوزههایی، چون اجتماعی-اقتصادی مثل اتفاقی که دیروز برای پمپ بنزینها افتاد تا موضوعاتی، چون سایتها و برنامههای هستهای نشان میدهد در این زمینه فقط حرف گفته شده و در عمل کار اساسی صورت نگرفتهاست.»
او ادامه داد: «در آغاز هفته پدافند غیرعامل، بزرگترین ویرانسازی هکری علیه ایران صورت گرفت که نشاندهنده ناکارآمدی است. بنده این موضوع را قبول ندارم که در ایران گفتمان امنیت جای گفتمان توسعه را بگیرد. کسانی به دنبال جایگزینی گفتمان امنیت با گفتمان توسعه هستند که حرفی و برنامهای برای توسعه ندارند. به همین دلیل تاکید بر این موضوع برای آنها تبدیل به یک رانت پستی شدهاست.
عملا افراد مختلف در حوزههای مدیریتی به حاشیه رانده شدند و کسانی در حوزه مدیریتی قرار گرفتند که با طرح ادعاهای امنیتی، کشور را در یک مسیر غیرتوسعهای قرار دادهاند و در همان حوزه امنیتی هم صیانت لازم را از کشور، صنایع حساس و فناوریهای مهم و حوزههای اجتماعی موثر مثل بانکها و پمپ بنزینها انجام ندادهاند.»
این نماینده سابق مجلس همچنین افزود: «بنابراین باید احساس خطر کرد. کشور نمیتواند مدام در چالش با دنیا به سر ببرد. چالشهای هزینهسازی که کشور ما ایجاد کرده، باعث شده در حوزههای مختلف امکان پیشبرد صیانتی هم در کشور شکل نگیرد. من معتقد هستم که برخی از بازیگران مثل رژیم صهیونیستی کل توجه ایران را به حوزه هستهای و برجام معطوف کردهاند، انرژی و هزینه کشور را در این قالب و تحریمهای حاصل از آن هدر میدهند تا سیاستهای خودشان را علیه جمهوری اسلامی ایران پیش ببرند.»
فلاحتپیشه در مورد اقدامهای مقتضی در این شرایط توضیح داد: «باید مقابله به مثل جدی باید صورت گیرد. در قبال هر کشور یا جریانی که این خرابکاری را انجام داده باید دستگاهها و مراجع ذیربط در حوزه جنگ سایبری که همواره بودجههای کلانی هم دریافت کردهاند اقدام متقابل جدی صورت دهند. طبق قوانین امنیت کشور این مقابله به مثل باید پشیمانکننده باشد.»
او ادامه داد: «از سویی معتقد هستم که جمهوری اسلامی ایران باید حوزههای دشمنی خود را محدود کند. در جایی که امکان تنشزدایی وجود دارد، این تنشها را محدود کند و تنها در برخی موارد مثل رژیم صهیونستی که دشمنان قسم خورده ایران هستند، بایستد. دامنه چالشهای کشور نباید آنقدر گسترش پیدا کند که بهترین فضای حیاتی برای رژیم اسراییل علیه ایران فراهم شود.»
این رییس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس اضافه کرد: «سوال این جاست که چرا علیرغم همه اقداماتی که در حوزه پدافند غیرعامل شکل میگیرد، شاهد نوعی بیکفایتی هستیم. چه در حوزه پدافندی و چه در زیر مجموعههای آن هیچ گونه اقدام توبیخی صورت نمیگیرد. متاسفانه در ایران رانت پست به مسالهای جدی تبدیل شدهاست. رانت پست بدتر از رانت پول است. اگر اقدامات پیشگیرانه اجرایی و قضایی وجود داشته باشد، میتوان مانع رانت پول و تخریبهای حاصل از آن شد، اما رانت پست، مغز مدریتی کشور را دچار اخلال میکند.
در کشور ما رانت پست باعث شده که افراد نالایقی در حوزههای مختلف به پست و سمتی برسند که نه تنها در راستای اهداف مربوط به رشد و توسعه کشور گام برنمیدارند بلکه در حوزههای صیانتی هم هر بار مورد آزمون قرار گرفتند، ضعف نشان دادند؛ بنابراین نیازمند یک بازنگری کلان و دید فنی نسبت به نظام مدیریتی کشور هستیم.»
او در واکنش به احتمال اقدامهای سایبری دیگر و تشدید این جنگ سایبری گفت: «جنگ و صلح و چالش مذاکره تبعای است که محصول و تابعی از سیاست کشور است. تا زمانی که راهبردی برای تنشزدایی نباشد، عملا بخش عمدهای از انرژی سیاست خارجی کشور در مسیر چالش و تنش از بین میرود. اگر جمهوری اسلامی بتواند سیاستهای تنشزدایی را پیش ببرد، آن زمان حوزههای تنش محدود میشود و دشمنیها مشخص میشود.
بعضی از بازیگران دشمن سنتی ایران هستند و میتوان سیاستهای صیانتی را در آن حوزه معطوف کرد و همچنین مانع حملات سایبری به کشور شد. اگر بتوانیم سیاستهای توسعهای را پیش ببریم و این موضوع توام با رضایت مردم باشد، امکان مقابله با هر گونه جنگی وجود دارد.»
این نماینده سابق محلس گفت: «مجلس جدید از زمانی که روی کار آمد سیاست افزایش مالیاتی و گران کردن خدمات دولتی را پیش گرفته و به جای سیاستهای تشویقی، سیاستهای تنبیهی و مالیاتی را پیشه کردهاست. سوال این است که اگر همه این کارها به اسم خدمت به مردم شکل میگیرد چرا یک ریال به یارانه مردم اضافه نمیشود؟ پولی که تحت عنوان مالیات و همچنین با گران کردن خدمات دولتی از مردم گرفته میشود در کجا هزینه میشود؟ من مجموعه این شرایط را مرتبط با یکدیگر میدانم.
معتقدم تا زمانی که دو کلید واژه در کنار هم تبدیل به سیاستهای عملیاتی و تغییر نظام عزل و نصب و ارتقا و توبیخ در کشور نشود، چالشها باقی است. تنشزدایی در خارج و توسعه در داخل این دو کلیدواژه و مرتبط با هم هستند. تنشزدایی باعث میشود حوزههای واقعی تنش از جمله رژیم صهیونیستی مشخص شود تا بتوانیم اقدامات متقابل انجام دهیم و در سایر حوزهها به سود کشور درآمدسازی، فرصتسازی صورت گیرد.»