طي سالهاي اخير روپرت مرداک، ميلياردر استراليايي، از قوانين غيرسختگيرانه آمريکا استفاده کرده و سلطه خود را بر رسانهها و ساختار سياسي اين کشور مستحکمتر کرده است؛ عدهاي از صاحبنظران رسانه در آمريکا معتقدند اکثر اقدامات مرداک در راستاي استفاده از نفوذ سياسي براي اهداف مالي صورت ميگيرد. به عبارت ديگر او از رسانههايي که در اختيار دارد، براي پيشبرد برنامههاي سياسي که در نهايت منافع مالي براي وي دارد، استفاده ميکند؛ اما به راستي مرداک کيست؟
ماهنامه مديريت ارتباطات در شماره جديد خود پرونده ويژهاي را به بررسي اهداف و عملكرد شبكه ماهوارهيي فارسي وان اختصاص داده و در آن ديدگاههاي صاحبنظران و جمعي از اساتيد دانشگاه را منتشر كرده است؛ نگاهي به فعاليتهاي رسانهيي «روپرت مرداک»، مالک اصلي فارسي وان بخشي از اين پرونده است كه مشروح آن در اين گزارش آمده است.
"طي سالهاي اخير روپرت مرداک، ميلياردر استراليايي از قوانين غيرسختگيرانه آمريکا استفاده کرده و سلطه خود را بر رسانهها و ساختار سياسي اين کشور مستحکمتر کرده است؛ اين سلطه بدانجا کشيده است که حتي شبکه فارسي وان که اخيراً در بين خانوادههاي ايراني مخاطبان بسياري دست و پا کرده است، توسط گروه رسانهيي او راهاندازي شد. شايد نگاهي به وضعيت امپراتوري رسانهيي مرداک بتواند بخشي از مقاصد راهاندازي چنين شبکهاي را مشخص سازد. آنچه ميخوانيد شرح وضعيتي از امپراتوري مرداک به نقل از هفتهنامه بيزينس ويک است.
تلويزيونهاي ماهوارهيي او در پنج قاره جهان به بخش برنامه ميپردازند، او 175 روزنامه ازجمله نيويورکپست و تايمز لندن را در مالکيت خود دارد. تنها در ايالات متحده، مرداک 35 ايستگاه تلويزيوني، شبکههاي فاکس و استوديو قرن بيستم فاکس را در اختيار دارد که 40 درصد جمعيت اين کشور را تحت پوشش رسانهيي قرار ميدهند.
کانالهاي کابلي او شامل فاکسنيوز و 19 کانال ورزشي محلي است. در مجموع از هر 5 خانواده آمريکايي، يک خانواده برنامههايي را ميبيند و ميشنود که رسانههاي مختلف مرداک پخش ميکنند.
اما مرداک کيست؟
روپرت مرداک، مالک و رئيس غول رسانهيي شرکت خبر (News Corporation)، در سال 1931 در ملبورن استراليا به دنيا آمد و فعاليت رسانهاي خود را با يک روزنامه در شهر آدلايد استراليا آغاز کرد.
اندکي بعد به انتشار کتاب پرداخت و در چند دهه اخير رسانههايي را در انگلستان، ايالات متحده و آسيا به تملک خود درآورده و تأثيري فراگير بر جريان اخبار و اطلاعات در بازار اطلاعرساني جهان گذاشت.
او در استراليا در اواخر دهه 1950 فعاليت خبررساني را در تلويزيون آغاز کرد اما فعاليتهاي خبري تلويزيوني جدي او در انگلستان و در سال 1989 آغاز شد. در آن سال مرداک، «اسکاي تلويژن» را تأسيس کرد و در سالهاي 1997 و 1998 به يک سرمايهگذار بزرگ در تلويزيونهاي ماهوارهيي، صنعت سينما و اينترنت تبديل شد.
پدر مرداک نيز در سالهاي کودکي او، صاحب يک روزنامه پرتيراژ در ملبورن بود و به همين دليل وضع مالي خانواده بسيار خوب بود. پدر مرداک فردي سختگير بود و او را وادار کرد در 22 سالکي در دانشگاه آکسفورد انگلستان به تحصيل فلسفه، سياست و اقتصاد بپردازد.
پس از مرگ پدر، مرداک به استراليا بازگشت تا مديريت روزنامه پدر را برعهده بگيرد. از همان زمان بود که مرداک تلاشهاي خود را صرف به تملک درآوردن و توسعه سلطه خود بر رسانهها جهت داد. او با استفاده از روشهايي که «لرد نورث کليف» دوست پدرش به او ياد داد، توانست به راحتي روزنامه سانديتايمز را که در غرب استراليا منتشر ميشد، بخرد.
طي سالهاي بعد مرداک با خريدن تعدادي ديگر از روزنامههاي استراليا که در مناطق مختلف اين کشور از جمله «نيو سوث ولز»، «کويينزلند» و «ويکتوريا» منتشر ميشدند، نام خود را بهعنوان فردي صاحب نفوذ در صنعت رسانههاي مکتوب جا انداخت.
او همچنين روزنامه «ديلي ميرر» (Daily Mirror)، روزنامه عصر سيدني را به تملک خود درآورد و توانست با اين رسانه قدرتمند با رقباي رسانهيي خود به رقابت بپردازد. مرداک توسعه فعاليتهاي رسانهاي خود را با خريد اکثر سهام روزنامه نيوزلندي «دامينيون» گسترش داد.
در سال 1964 مرداک نخستين روزنامه سراسري استراليا با عنوان «استرالين» (The Australian) را که ابتدا دفتر اصلي آن در کانبرا بود و سپس به سيدني منتقل شد، تأسيس کرد. هدف اصلي او از اين کار توسعه فعاليتهاي رسانهيي و افزايش نفوذ سياسياش بود.
همچنين در سال 1972، مرداک روزنامه صبح سيدني يعني ديلي تلگراف را از «فرانک پاکر» که او نيز از صاحبان طيفي از رسانههاي استراليايي بود، خريد. در همان سال با استفاده از توان عظيم رسانهيي خود زمينه پيروزي حزب کارگر استراليا را در انتخابات فراهم کرد.
طي سالهاي 1972 تا 1974، مرداک به توسعه فعاليتهاي رسانهيي خود و حضور در بازار رسانه انگلستان علاقهمند شد.
فعاليتها در انگلستان
در سال 1969 هنگامي که گروه رسانهيي ميرر (Mirror) تصميم گرفت از روزنامه «سان» (Sun) خلاص شود، مرداک از فرصت استفاده کرد و آن را خريد. سياستهايي كه مرداک در مديريت محتواي اين روزنامه دنبال کرد، باعث شد خوانندگان آن روز به روز بيشتر شوند، بهطوري که در سال 2005، هر روز سه ميليون نسخه از آن بهفروش ميرسيد.
مرداك در سال 1981 روزنامههاي تايمز و سانديتايمز را که سالهاي قبل «لرد نورثکليف» مالک آن بود، به تملک خود درآورد. طي دهه 1980 و سالهاي اوليه دهه 1990، رسانههاي تحت تملک مرداک عموماً از دولت حزب محافظهکار «مارگارت تاچر» و «جان ميجر» حمايت ميکردند.
در پايان دوران تاچر، مرداک دست از حمايت حزب محافظهکار برداشت و به حمايت از حزب کارگر و رهبر آن «توني بلر» اقدام کرد. دوستي عميق او با توني بلر و جلساتي که مرتباً با هم برگزار ميکردند تا درباره سياستهاي ملي در بريتانيا مذاکره کنند، به موضوعي داغ در بريتانيا تبديل شده بود.
در سال 1986، مرداک روشهاي الکترونيک توليد را در روزنامههاي خود در استراليا، بريتانيا و آمريکا بهکار گرفت. استفاده از روشهاي اتوماسيون در انتشار روزنامه باعث کاهش تعداد نيروي کار شد و همين امر مخالفت شديد اتحاديههاي چاپ و انتشار روزنامه را برانگيخت.
مرداك در سال 1990 توانست مديران بيبيسي را به ادغام اسکاي تلويژن و بيبيسي راضي کند. در اثر اين ادغام رسانهاي با نماد BSkyB بهوجود آمد که از آن سال تاکنون بر بازار تلويزيون کابلي بريتانيا سلطه دارد.
فعاليتها در ايالات متحده
مرداک در سال 1973 نخستين تصاحب رسانهاي خود را در ايالات متحده انجام داد و روزنامه «سنآنتونيو اکسپرس نيوز» را خريد. اندکي بعد او نشريه استار را خريد و در سال 1976 نيز نيويورک پست را به تملک خود درآورد.
او در سال 1985 وضعيت قانوني شهروند بيطرف را اختيار کرد تا مانعي در برابر تصاحب ايستگاه تلويزيون در ايالات متحده در برابرش نباشد. طبق اين قانون تنها شهروندان آمريکا ميتوانند مالک ايستگاههاي تلويزيوني در اين کشور باشند. در سال 1987، مرداک شرکت رسانهيي «هرالد اند ويکلي تايمز» را که پيشتر پدرش مديريت آن را برعهده داشت، خريد.
فعاليتها در آسيا
مرداك در سال 1993، «استار تيوي» را که شرکتي هنگکنگي و تحت تملک «ريچارد لي» بود، با پرداخت يک ميليارد دلار خريد و اندکي بعد دفاتري براي آن در سرتاسر آسيا تأسيس کرد. اما برنامه توسعه استار تيوي آن طور که مرداک برنامهريزي کرده بود، پيش نرفت، زيرا دولت چين محدوديتهايي براي فعاليت آن در نظر گرفت، طوري که اين شبکه نتوانست به بخش اعظم اين کشور دسترسي پيدا کند.
فعاليتهاي اخير
در اواخر سال 2003 مرداک 34 درصد از سهام شرکت «هاگز الکترونيکس» را که بزرگترين اپراتور سيستم تلويزيونهاي ماهوارهيي آمريکاست، به قيمت 6 ميليارد دلار از جنرال موتورز خريد و در سال 2004 اعلام کرد قصد دارد دفتر اصلي شرکت خبر را از استراليا به آمريکا منتقل کند.
فعاليتهاي سياسي
تجربه سياسي مرداک در استراليا چارچوب فعاليتهاي او در سراسر جهان را تعيين کرده است؛ وي از همان اوايل انتشار روزنامه استرالين از مواضع حزب کشور در استراليا حمايت کرد. اين حزب بعدها با تسهيل انتقال حجمي عظيم از پول از استراليا به انگلستان و نيز کمک به مرداک براي خريد نشريات مختلف در استراليا، حمايتهاي مورداک را جبران کرد.
نگاهي گذرا به زندگي رسانهيي و سياسي مرداک نشان ميدهد او تنها بر مبناي منافع خود با بهرهگيري از رسانههاي خود به طرفداري از احزاب سياسي اقدام کرده است.
مرداک در سال 1985 شهروند آمريکا شد تا بتواند ايستگاه تلويزيوني در اين کشور را در مالکيت داشته باشد. برخلاف صاحبان ديگر رسانههاي تأثيرگذار در آمريکا، گرايشهاي سياسي او در ايالات متحده عموماً محافظهکارانه بوده است.
در سال 2007 روزنامه فايننشال تايمز به تلاشهاي مرداک براي جمعآوري پول براي انتخاب مجدد هيلاري کلينتون به نمايندگي در مجلس سنا اشاره کرد. در سال 2007 مرداک پيشنهاد کرد با پرداخت 5 ميليارد دلار «داو جونز» صاحب روزنامه «وال استريت ژورنال» را بخرد اما در آن زمان صاحبان سهام اکثريت اين رسانه با پيشنهاد ياد شده مخالفت کردند اما اندکي بعد در ماه آگوست 2007، بيبيسي اعلام کرد مرداک داو جونز را خريده است.
طرفداري از جورج بوش
قبل از آغاز جنگ عراق، روپرت مرداک در رسانههاي مختلف تحت مالکيت خود، بهطور کامل از آغاز جنگ آمريکا در عراق حمايت کرد و اقدام جورج بوش را صحيح و اخلاقي توصيف کرد.
مرداک، مالک «ويکلي استاندارد»، نشريهاي نو محافظهکار است که در آن شخصيتهاي هوادار جنگ عراق کار ميکنند. تيراژ اين نشريه 65 هزار نسخه است اما تأثير آن بسيار بالاتر از اين ميزان است.
او همچنين به روشني نفت را هدفي روشن و صحيح براي آغاز جنگ عراق توصيف کرده است و معتقد بود که سرنگوني صدام به کاهش بهاي نفت منجر ميشود و گفته بود مهمترين نتيجه جنگ عراق رسيدن قيمت نفت به 20 دلار در هر بشکه است. از سوي ديگر، او برخي از نزديکان جورج بوش را به استخدام درآورده بود و از اين طريق تأثيرگذاري خود بر سياست را افزايش داد.
استفاده از سياست براي منافع مالي
عدهاي از صاحبنظران رسانه در آمريکا معتقدند اکثر اقدامات مرداک در راستاي استفاده از نفوذ سياسي براي اهداف مالي صورت ميگيرد. به عبارت ديگر او از رسانههايي که در اختيار دارد، براي پيشبرد برنامههاي سياسي که در نهايت منافع مالي براي وي دارد، استفاده ميکند.
براي مثال با آنکه مرداک همواره شعار مبارزه با کمونيسم را سر داده، در اداره موفق «سيسيتيوي»، تلويزيون دولتي چين به اين شبکه مشاوره ميدهد."