رئیسجمهور سابق سکوت خود را حداقل در فضای مجازی شکسته و به یک مسئله منطقهای واکنش نشان داده است.
حسن روحانی در توییتی در واکنش به حمله تروریستی در قندوز نوشته است: «در برابر کشتار بیرحمانه قندوز نمیتوان سکوت کرد. تروریستهایی که خود را در پس شعارهای افراطی دینی پنهان کردهاند، نه فقط به جان انسانها که نسبت به چهره رحمانی اسلام جنایت میکنند. در شرایط فعلی که گروه طالبان، حکومت را تصرف کرده است، مسئولیت جان مردم افغانستان بر عهده آنهاست».
به گزارش شرق؛ روحانی را این روزها با عنوان رئیسجمهور سابق میشناسیم، اما او پیش از رفتن به پاستور به نام دیگری معروف بود؛ «شیخ دیپلمات». او در دهه ۶۰، زمانی که در مجلس حضور داشت، رئیس کمیسیونهای دفاع و سیاست خارجی مجلس بود و سپس در شورای عالی امنیت ملی و دوره ریاستجمهوری خود بر ادامه دیپلماسی تأکید داشت.
روحانی در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، درخصوص این لقب گفته بود: «اینکه به من عنوان دیپلمات یا سیاستمدار یا عنوان مشابه دیگری لقب میدهند، شاید به این دلیل است که من هشت سال در مجلس رئیس کمیسیون سیاست خارجی و ۱۶ سال دبیر شورای عالی امنیت ملی بودم و در این مدت ملاقاتهای خارجی فراوان و گاهی سفرهای خارجی داشتم و به مدت ۲۲ ماه مسئول پرونده هستهای بودم. شاید همه اینها زمینه شد تا به من عنوان دیپلمات داده شود».
حسن روحانی پس از فارغشدن از جنگ ایران و عراق در آبان سال ۶۸ از سوی مقام معظم رهبری بهعنوان نماینده ایشان در شورای عالی امنیت ملی منصوب میشود. او در تمام دوران ریاستجمهوری مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی و سیدمحمد خاتمی به مدت ۱۶ سال دبیر این شورا بود.
دو سال آخر حضور روحانی در شورای امنیت ملی مصادف میشود با گشودهشدن پرونده هستهای ایران و آغاز قطعنامههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی. مهر سال ۸۲ به پیشنهاد وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی دولت خاتمی یک تیم فنی و حقوقی برای مذاکره تشکیل میشود و حسن روحانی رسما مسئول پرونده هستهای میشود و این پرونده به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تحویل داده میشود. مذاکرات در تهران آغاز و در بروکسل، ژنو و پاریس پی گرفته میشود. روحانی و تیم او در آن زمان تلاش کرد تا پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده نشود.
در آن دوران، در تهران «توافقنامه سعدآباد تهران» و پذیرش پروتکل الحاقی و تعلیق غنیسازی انجام شد که روحانی و کمال خرازی، وزیر خارجه دولت خاتمی، در آن حضور داشتند. در اسفند سال ۸۲ نیز «توافقنامه بروکسل» در مقر اتحادیه اروپا صورت گرفت که حسن روحانی مسئول مذاکره با خاویر سولانا، مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود که بر سر تعلیق مونتاژ و آزمایش سانتریفیوژها و تعلیق ساخت داخلی قطعات سانتریفیوژ به توافق رسیدند. روحانی کتاب خاطرات خود در دوره مذاکرات را منتشر کرده است، او برای آن نام «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» را انتخاب کرده و در آن از مذاکرات و گفتگوها با طرفین خارجی گفته است.
روحانی در قسمتی از این کتاب درخصوص انتخاب تیم مذاکره نوشته است: «در یکی از جلسات کمیته عالی هستهای، علیاکبر ولایتی وزیر خارجه اسبق و مشاور بینالملل مقام معظم رهبری راجع به فقدان مهارتهای لازم دیپلماتیک در سازمان انرژی اتمی صحبت کرد و گفت آقایان دکتر محمدجواد ظریف، دکتر البرزی و مهندس ناصری توانمندترین افراد ما در موضوعات بینالمللی هستند. دکتر خرازی (وزیر امور خارجه) هم گفت این سه نفر در موضوعات بینالمللی بهترین افراد وزارت امور خارجه هستند».
او در قسمت دیگری از این کتاب درباره اختلافات ایران و آژانس هستهای ایران مینویسد: «درباره موضوع تولید آزمایشگاهی مقدار کمی یواف۴ (ماده آمادهشده برای غنیسازی اورانیوم) آژانس میگفت این تولید آزمایشگاهی در رسالهها منتشر شده است. پس از بررسی معلوم شد دانشجویی در رساله خود به این موضوع اشاره کرده و این رساله در کتابخانه دانشگاه موجود است».
روحانی در کتاب خاطرات خود از سختیهای مذاکره حتی بر سر انتخاب کلمه به کلمه بیانیه نهایی در نشست تهران و به بنبسترسیدن آن و آمادگی وزیر خارجه وقت آلمان برای خروج از محل مذاکرات نوشته است. او در جای دیگری مینویسد: «ایشان (محمد خاتمی) گفتند نگذارید مذاکرات به شکست منجر شود. ایشان اضافه کردند هرچه تصمیم شما باشد من قبول دارم و حمایت میکنم.
با دفتر مقام معظم رهبری هم تماس گرفتم تا مباحث به رهبر معظم انقلاب منتقل شود که خبری نشد؛ بنابراین، شرایط برای نوعی مانور از نظر تنظیم جملات و عبارات آماده شد». با آمدن دولت احمدینژاد، حسن روحانی در ۲۴ مرداد سال ۸۴ از دبیری شورای عالی امنیت ملی کنار رفت و مسئولیت پرونده هستهای به علی لاریجانی رسید. او، اما در مهر سال ۸۶ استعفا داد و ادامه مذاکرات به سعید جلیلی واگذار شد.
خداحافظی روحانی با شورای امنیت ملی کشور، پایان کار او با دیپلماسی نبود؛ چراکه در سال ۹۲ از سوی مردم بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد و همانطور که در روزهای تبلیغاتی وعده داده بود، تلاش کرد تا مسئله پرونده هستهای را حل کند. او در یکی از مناظرههای انتخاباتی آن روزها این جمله معروف را گفته بود: «سانتریفیوژ باید بچرخد، چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد». روحانی در اولین اقدام بعد از رسیدن به پاستور، پرونده هستهای را از شورای امنیت ملی به وزارت خارجه منتقل کرد و کار را به محمدجواد ظریف سپرد و اینگونه مذاکرات هستهای ایران با اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا و آمریکا به علاوه آلمان) بعد از ۲۰ ماه مذاکره در تیر سال ۹۴ به برجام رسید. هرچند در اردیبهشت سال ۹۷ دونالد ترامپ رئیسجمهور آن زمان آمریکا از برجام خارج شد و تحریمهای ایران را برگرداند.
دولت روحانی نیز در پنج گام، تعهدات خود نسبت به برجام را کاهش داد. از دیگر اتفاقات صورتگرفته، پیام تبریک باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، برای روحانی به مناسبت پیروزی او در انتخابات بود که با پاسخ روحانی مواجه شد. مهمترین رویداد، اما هنگام بازگشت رئیسجمهور ایران از نیویورک صورت گرفت؛ سال ۹۲ روحانی در بازگشت از مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در فرودگاه جانافکندی با اوباما تلفنی صحبت کرد و اولین تماس بین دو رئیسجمهور ایران و آمریکا بعد از انقلاب انجام شد.
رئیسجمهور سابق در مرداد سال ۹۸ در دیدار وزیر، معاونان و مدیران ارشد وزارت خارجه به این ماجرا اشاره کرده و گفته بود: «اگر در نیویورک وزیر امور خارجه ما با وزیر امور خارجه آمریکا دیدار نکرده بود و من به تلفن اوباما جواب نمیدادم، این کار با سختی و کندی انجام میشد. اینکه در کمتر از صد روز با شش قدرت بزرگ به توافق موقت ژنو برسیم، در برخی از مواقع دشوار بود. ساعت پنج صبح برای پذیرش نهایی این توافق صحبت میکردیم که گرفته شد و عمل شد، آسان نبود. این یک توافق بزرگ بود».
تیرماه سال ۹۷ بود که رئیس دفتر حسن روحانی خبر داد در حاشیه دور قبل مجمع عمومی سازمان ملل که روحانی به نیویورک سفر کرده بود، دونالد ترامپ هشت بار تلاش کرد با رئیسجمهور ایران تماس تلفنی برقرار کند، اما با جواب نفی روحانی مواجه شده بود.
در آن زمان یک مقام آگاه در تیم همراه رئیسجمهور به «شرق» گفته بود این تماس و پیغام دقیقا بعد از سخنرانی دونالد ترامپ انجام شده بود که حسن روحانی در مواجهه با این درخواست گفته صحبتهای ترامپ در سخنرانی مجمع عمومی هیچ تناسبی با این درخواست ملاقات ندارد.
تحلیل روحانی این بود که این روش مناسبی برای تقاضای ملاقاتدادن نیست که در سخنرانی به آن کشور هجمه شود و بعد انتظار ملاقات داشته باشند. در هر صورت واکنشهای رؤسای جمهور پیشین به اتفاقات داخلی، منطقهای و بینالمللی اتفاقی مرسوم و روال محسوب میشود، اما اینکه حسن روحانی اولین توییت خود را به مسئلهای خارج از فضای سیاسی ایران اختصاص داده است، میتواند این پیام را داشته باشد که او میخواهد «شیخ دیپلمات» باقی بماند.
بالاخره بعد از 8 سال یک اپسیلون حرکت
باز می گویم آفرین
بد عهدی کار زشتی است