بابک خرمدین به دست پدرش به قتل رسید. پدر و مادر بابک خرمدین جسد مثله شده او را به سطل زباله منتقل کردند. بابک خرمدین کارگردان سینما بود که پیش از او خواهر و شوهر خواهرش هم به دست پدرش به قتل رسیده بودند. پدر بابک خرمدین به قتلهای ارتکابی اعتراف کرد. پدر بابک خرمدین به دلیل کرونا در بیمارستان رجایی کرج بستری شد.
به گزارش رکنا، پدر بابک خرمدین که از چند ماه قبل به اتهام قتل او و خواهر و شوهرخواهرش در زندان رجایی شهر به سر میبرد هفته گذشته به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان رجایی کرج بستری شد.
پدر بابک خرمدین حدود ۸۰ سال سن دارد و بعد از ابتلا به کرونا به دلیل وخامت حال به بیمارستان منتقل شد و تحت معالجه و در مان قرار دارد.
صبح ۲۶ اردیبهشت امسال همزمان با پیدا شدن جسد مثله شده مردی جوان داخل یک سطل زباله در شهرک اکباتان تهران تحقیقات جنایی برای رمزگشایی از این جنایت آغاز شد و خیلی زود هویت مقتول بهنام بابک خرمدین کارگردان ۴۷ ساله سینما و مستند ساز شناسایی شد.
عصر همان روز نیز با اعترافات تلخ پدر و مادر بابک راز این جنایت هولناک فاش شد. پدر بابک اعتراف کرد که به خاطر اختلافهای خانوادگی بابک را به قتل رسانده و با کمک همسرش جسد را مثله کرده و پس از جاسازی در ساک و پلاستیکهای زباله آن را از خانه خارج کرده و در چند جای شهر انداختهاند.
اما این تازه شروع یک پرونده هولناک قتل عام خانوادگی بود، چرا که پس از بازداشت متهمان و بازجویی در دادسرای جنایی تهران در ادامه تحقیقات پدر و مادر بابک به قتل دخترشان آرزو در سال ۹۷ و قتل دامادشان فرامرز در سال ۹۰ اعتراف کردند. این پیرمرد ۸۰ ساله که از هیچ کدام از جنایتهایش ابراز پشیمانی نمیکرد فرزندان و دامادش را مستحق مرگ دانسته و انگیزه خود را از این قتلها اختلافهای خانوادگی عنوان کرد. از آنجا که فرامرز خواهرزاده قاتل - اکبر خرمدین- نیز بود مادر و خواهر و برادرانش با شکایت از دایی خود خواهان مجازات وی شدند، اما از قصاص او گذشت کردند.
با توجه به اینکه طبق قوانین مجازات اسلامی کشور، پدر بهخاطر قتل فرزندانش قصاص نمیشود بدین ترتیب بازپرس پرونده پس از تکمیل تحقیقات با صدور کیفرخواست برای اکبر خرمدین و همسرش ایران بر اساس خواسته اولیای دم پرونده را برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاد و با ارجاع پرونده به شعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی بزودی این زوج سالخورده پای میز محاکمه خواهند ایستاد.