اعتماد نوشت: امیدها برای احیای توافق هستهای ایران با ۱+۵ (اعضای اولیه برجام تا پیش از خروج ایالات متحده از توافق) کمرنگتر از قبل شده و خوشبینیای که در بهار ۱۴۰۰ برای نزدیک شدن به توافق حاصل شده بود با فرارسیدن پاییز جای خود را به بدبینی فزاینده داده است.
ایالات متحده امریکا، تروییکای اروپایی (فرانسه، بریتانیا و آلمان) به علاوه آژانس بینالمللی انرژی اتمی در شطرنج برجام دست به مهره شدهاند و فضای رسانهای در اختیار را نیز با خود همراه کردهاند. با پایان سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه دولت سیزدهم به نیویورک، موج رسانهای جدید علیه نیت ایران برای بازگشت به برجام آغاز شده است. نگاهی به مجموعه مطالب منتشرشده در رسانههای غربی درباره مواضع مقامهای ایرانی در نیویورک نشان میدهد که امتناع ایران از دیدار مشترک با وزرای خارجه ۱+۴ و رویکرد وزیر خارجه در گفتگوهای دوجانبه با تروییکای اروپایی و مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به علاوه سخنان او در جمع خبرنگاران و تحلیلگران ارشد رسانههای امریکایی همه را نسبت به بازگشت «به زودی» ایران به وین برای ازسرگیری رایزنیها بدبین کرده است. علاوه بر آن خط خبری و تحلیلی که در تمامی مطالب منتشرشده در چند روز اخیر دنبال شده، طرح این پرسش است که آیا ایران برای برگزاری دور هفتم رایزنیها به پایتخت اتریش بازمیگردد یا قرار است همهچیز از ابتدا آغاز شده و مطالبههای جدیدی هم از سوی ایران مطرح خواهد شد.
عمده تحلیلگران یا کارشناسان ناظر تحولات ایران و امریکا معتقدند که تهران معتقد است پیچ سخت تحریم را پشت سر گذاشته و اکنون میتواند با موکول کردن زمان بازگشت به وین به تاریخی نامعلوم دست برتر را در میز مذاکره حفظ کند.
برهمین اساس ما شاهد انتشار زنجیرهای از موضعگیریها از سوی مقامهای آگاه امریکایی و اروپایی هستیم که دو نکته را مورد تاکید قرار میدهند: ۱- باب بازگشت به وین تا ابد باز نیست. ۲- اگر ایران هرچه سریعتر به مذاکرات بازنگردد، تحریمهای جدید در راه است. البته این نقشه سیاسی با پشتیبانی رسانهای به یک اهرم فشار فنی هم نیاز دارد که به نظر میرسد تامین آن مانند همه دو دهه گذشته بر عهده آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. در همین راستا تنها در چند روز اخیر شاهد به اصطلاح «چماق و هویج» بازی رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ایران بودیم.
در حالی که گروسی با سفر به تهران و تفاهم با سازمان انرژی اتمی، ظاهرا سایه تصویب یک قطعنامه علیه ایران در شورای حکام را از سر روند معلق مذاکرات در وین دور کرد، اما همزمان به تعبیر ایران با ارایه تعبیری نادرست از متن بیانیه بهدستآمده در تهران تلاش میکند فشار بر ایران برای تغییر سیاست مذاکراتی از «زمان دادن به مذاکرات» تا «مذاکره در سریعترین زمان ممکن» را افزایش دهد.
سیاست تهدید غیرمستقیم ایران به وخیمتر شدن اوضاع در حالی از سوی ایالات متحده پیگیری میشود که بسیاری از تحلیلگران غربی معتقدند تهران قصد دارد سیاست مقاومت حداکثری در برابر فشار حداکثری را ادامه دهد. مقامهای ایرانی چه در دولت دوازدهم و چه از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم همواره دولت جو بایدن را به ادامه سیاست فشار حداکثری علیه ایران که در زمان دونالد ترامپ پایهگذاری و پیگیری شد متهم میکنند. دولت جو بایدن بهرغم انتقادهای تند و تیز از سیاست ترامپ در قبال ایران و متهم کردن او به در خطر انداختن امنیت ایالات متحده نه تنها به سیاست فشار حداکثری پایان ندادند بلکه هر از چند گاهی بر لیست تحریمهای ایران اضافه هم میکنند.
مارک فیتزپاتریک، کارشناس خلع سلاح در یادداشتی در فارن پالیسی در این باره نوشت: «ایران شاید در چند هفته آتی به میز گفتگو بازگردد، اما همچنان منتظر امتیازدهی امریکا خواهد ماند. ایران مستقیما با ایالات متحده توافق نخواهد کرد و دیپلماسی ناخوشایند مبتنی بر میانجیگریها بین دو طرف ادامه خواهد داشت. ایران خواهان رفع تمام تحریمهای اعمالشده توسط دولت ترامپ پیش از بازگشت به تعهدات برجام است. دولت بایدن مصمم به لغو تمام تحریمهایی است که در دوران ترامپ و خارج از چارچوب برجام علیه ایران وضع شدهاند، اما مطالبه ایران برای لغو تمام یک هزار و ۶۰۰ مورد تحریمها شرایط برجام را تغییر خواهد داد. بهعلاوه، ایران درخواست امریکا برای مذاکرات بعدی در راستای رسیدن به توافقی «بلندمدت و قویتر» را رد میکند.»
فیتزپاتریک با اشاره به آنکه سیاست «فشار حداکثری» دولت امریکا شکست خورده، مینویسد: «به نظر میرسد که ایران نسخه «فشار حداکثری» خودش را دنبال میکند. در عرصه هستهای، ایران به توانمندی تولید تسلیحات هستهای بیش از پیش نزدیک شده است. نگرانکنندهترین نکته غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم، تولید فلز اورانیوم و استفاده از سانتریفیوژهایی سریعتر از سانتریفیوژهای مجاز در برجام است.» (این ادعا در حالی مطرح میشود که ایران بارها اعلام کرده برنامه هستهای این کشور اهداف صلحآمیز دارد و ۱۵ گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیش از خروج امریکا از برجام هم موید این امر بوده است.)
فیتزپاتریک در ادامه پیشنهاد میکند که تهران و واشنگتن برای خروج از بنبست به انجام اقدامات بشردوستانه روی آوردند و مینویسد: «تبادل زندانیان را میتوان بر پایه دلایل بشردوستانه انجام داد. ایالات متحده باید در اقدامی یکجانبه در زمینه مسائل بشر دوستانه به بررسی این نکته بپردازد که آیا معافیتهای تجهیزات پزشکی از تحریمها عملا قابل اجرا هستند یا خیر. بیتردید، خزانهداری امریکا میتواند راهی برای تسهیل خدمات مالی بینالمللی پیدا کند تا ایران بتواند از طریق آنها تجهیزات پزشکی مورد نیاز مردم ایران را وارد کند. مهمترین نکته مطرحشده در سخنان امیرعبداللهیان در نیویورک نقش امریکا در بحران سلامت ایران بود. آزادسازی بخشی از داراییهایی مسدودشده ایران با هدف خرید تجهیزات پزشکی که از سوی جناحهای مختلف پیشنهاد شده، میتواند حسننیت امریکا را نشان بدهد. خنثی کردن اتهامات واردشده به امریکا در این زمینه نیز میتواند به نفع دیپلماسی عمومی ایالات متحده باشد و تصویر جهانی این کشور را بهبود ببخشد.»