دولت سیدابراهیم رئیسی در شرایطی شروع به کار کرد که چند پرونده مهم سیاست خارجی برای ایران باز بود. از اینرو قابل درک است که وزیر خارجه او، در همان روزهای اول دو سفر خارجی و چندین دیدار در داخل و خارج از کشور داشته است. در شرایطی که دولت اعتدالگرای حسن روحانی با رویکرد وزیر خارجهاش، محمدجواد ظریف، به دیپلماسی جای خود را به دولتی از جریان منتقد داده است، این گامهای اول فرصتی برای رصد رویکرد دولت جدید ایران هستند.
شرق در ادامه نوشت: در نگاه اول به تصمیمات و اقدامات روزهای اول حسین امیرعبداللهیان، تصویر نسبتا واضحی از ترجیحات و راهبردهای او در حال شکلگیری است؛ اما به همان میزان، اتفاقات روز شنبه میتواند درباره توانایی تاکتیکی و اجرائی او نگرانیهایی ایجاد کند. در بررسی این تصویر البته قابل انکار نیست که سایه ظریف و مقایسهها با او، مثبت و منفی، به این زودیها از سر امیرعبداللهیان دور نخواهد شد.
امیرعبداللهیان که پایان هفته گذشته وزارت خارجه را تحویل گرفت، ابتدای این هفته را در بغداد در نشست منطقهای حمایت از عراق گذراند و با چندین مقام منطقهای حاضر در این نشست دیدار کرد. او در نشستی که اکثریت میهمانانش را نمایندگان کشورهای عربزبان تشکیل میدادند تصمیم گرفت سخنرانی خود را به زبان عربی انجام دهد تا به این ترتیب از طرفی پیامی مثبت به حاضران ارسال کرده باشد و از طرفی آشنایی خود با منطقه را بهعنوان وزیر خارجهای یادآور شود که برخلاف سلفش، بیشتر سابقه دیپلماتیک خود را در منطقه گذرانده و در برنامهها نیز بر این حوزه تأکید داشته است.
این البته از دید برخی نوعی تمایز با ظریفی را یادآور میشود که با سابقه چندینساله در غرب، به تسلطش به زبان انگلیسی شهره بود؛ هرچند ظریف هم در سفری به عراق مهارت خود در تکلم به زبان عربی را نیز به رخ کشیده بود.
اما اگر تصمیم امیرعبداللهیان برای تکلم به عربی تصمیم فکرشده و معناداری بود، ظاهرا او در اجرا چندان موفق نبوده است. از طرفی برخی ازجمله محمود صادقی، نماینده سابق تهران که سابقه تحصیل حوزوی دارد، سخنرانی او را حاوی غلطهای متعدد زبانی خواندهاند. از طرفی دیگر او در صحبتهای خود اشتباه آماری نیز داشت و رقم مبادله تجاری بین ایران و عراق را ۳۰۰ میلیارد دلار خواند؛ عددی که در همان نشست از سوی مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق به ۱۳ میلیارد دلار تصحیح شد. این اشتباهات ممکن است اثری منفی روی ایده اصلی سخنرانی به عربی از سوی امیرعبدللهیان گذاشته باشند.
اتفاق درخور توجه دیگر در سفر عراق امیرعبداللهیان، گپوگفت و قدمزدن او با عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصری است که سالهاست با ایران رابطه حداقلی داشته و دارد. او هم در جریان نشست و هم جداگانه در دیداری دوجانبه به گفتگو و رایزنی با رئیسجمهور مصر پرداخت؛ همانطور که سال ۹۳ در مراسم تحلیف السیسی نیز در شرایطی که رابطه ایران و مصر در حد حافظ منافع است، امیرعبداللهیان حضور یافت و گپوگفت گرمی نیز با السیسی داشت. این میتواند پیشنمایشی از پتانسیل وزیر خارجه جدید برای حل چالش در منطقه به حساب بیاید.
اما اتفاقی که در فضای عمومی بیشتر دیده شد، ماجرای عکس یادگاری سران بود. امیرعبداللهیان در حین همان گفتگو با السیسی و در کنار او برای حضور در عکس یادگاری سران حاضر شد، اما درحالیکه جایی در ردیف دوم برای او در نظر گرفته شده بود، به صف اول رفت.
تصاویر جای خالی او کنار وزیر خارجه عربستان سعودی البته برخی حامیانش را به وجد آورد و از این اقدام او به اقتدار تعبیر شد، اما بیتوجهی به پروتکلهای مرسوم و پیشافتادن، بهخصوص در میان جمعی که سابقه آشنایی آنها با امیرعبداللهیان برخی بدبینیها را نیز نسبت به رویکرد وی به دیگران در منطقه به همراه دارد، عمدا یا سهوا، تصویر مناسبی ایجاد نکرد؛ بهویژه آنکه انتظار میرفت یک دیپلمات قاعده عکس یادگاری را در نشستی که رؤسا و وزرای خارجه کشورها حضور دارند، رعایت کند.
سوریه غایب مهم نشست بغداد بود، اما امیرعبداللهیان که هم در بدو ورود به بغداد و هم در سخنرانیاش به این غیبت اشاره کرده بود، بلافاصله از عراق به سوریه رفت تا تأکیدی بر رویکرد وزارت خارجه او در زمینه منطقه و محور مقاومت نیز داشته باشد و پیام مشخصی درباره نگاه منطقهای دولت جدید ارسال کند.
آنچه مشخص است، این است که امیرعبداللهیان ابتدای هفته، بدون فکر و ایده از تهران نرفت و با برنامهها و پیامهای مشخص راهی نشست مهم بغداد شد. درباره درست یا غلطبودن راهبرد و رویکرد او در سیاست خارجی البته در جای خود باید صحبت کرد، اما چند اشتباه او در این سفر باعث میشود از همین حالا توانایی تاکتیکی و تسلط او بر مدیریت صحنهها زیر ذرهبین برود؛ بهخصوص بهعنوان جانشین وزیر خارجهای که به استفاده بهینه و حسابشدهای از همین موقعیتها و تسلط بر روزمرگیهای دیپلماسی شهره بود.