وظیفه مهم جامعه پزشکی در ۱۸ ماه گذشته، ۳۰۰ شهید مدافع سلامت، بلاتکلیفی نیمی از شهدا وعدم حمایت از خانواده آنها، خانواده ۳۲۰هزار نفری سازمان نظام پزشکی، آینده مبهم اجتماعی و اقتصادی پزشکان جوان، طرح اجباری و سختی دوره رزیدنتی، آمارهای کرونا و نحوه مدیریت بیماری در کشور از جمله مباحثی است که دکتر محمدرضا ظفرقندی - رییس کل سازمان نظام پزشکی همزمان با روز پزشک به تفصیل درباره آن به صحبت پرداخت.
به گزارش ایسنا، محمدرضا ظفرقندی همزمان با اول شهریورماه و زادروز حکیم ابوعلی سینا در گفتوگوی تفصیلی ضمن تبریک فرارسیدن روز پزشک، گفت: در ۱۸ ماه اخیر جامعه پزشکی و کادر درمان کار و وظیفه مهمی را به نمایش گذاشت که آن هم ایثار و فداکاری در صحنههای مختلف همهگیری کرونا بود. این همراهی علیرغم همه محدودیتها، کمبودها و مشکلات اتفاق افتاد و همکاران من موفق شدند جانهای زیادی را نجات داده و جانفشانی کنند.
وی افزود: حدود ۳۰۰ شهید از کادر درمان داریم که بسیار بیشتر از زمان جنگ است و این موضوع نشانگر حضور جامعه پزشکی در دل خطر کرونا است. افرادی را از جامعه پزشکی سراغ دارم که یک یا دوبار به کرونا مبتلا شدند، ولی هنوز هم روزانه حدود ۱۰۰ مریض کرونایی را ویزیت میکنند. پزشکان عمومی، متخصصان عفونی، داخلی، ریه، بیهوشی و… با مبتلایان به کرونا مواجه هستند و در معرض خطر بسیاری قرار دارند و این در حالی است که علاوه بر خودشان، خانوادههایشان نیز در معرض خطر هستند و این تفاوت بارز کرونا با زمان دفاع مقدس است؛ در آن زمان تیمهای اضطراری که به جبهه میرفتند تنها خودشان در معرض خطر بودند؛ اما در مهلکه کرونا خانواده پزشکان هم در خطر هستند و باید به این امر توجه شود.
رئیس سازمان نظام پزشکی، تاکید کرد: از حدود ۳۰۰ شهید مدافع سلامت کادر درمان بر اساس آمار ما حدود ۱۶۰ نفر پزشکان هستند. متاسفانه هنوز تکلیف نیمی از تعداد یاد شده مشخص نشده است و حمایتی که باید از آنها صورت گیرد، برقرار نشده است. وقتی کسی از جامعه پزشکی شهید میشود باید از خانواده او حمایت شود؛ در صورتعدم حمایت سایر پزشکان نیز انگیزه خود را از دست میدهند که پا در این عرصه پرخطر بگذارند. شهدای کادر درمان باید در اولویت رسیدگی و حمایت قرار گیرند.
وی درباره اختلاف آمار میان آنچه که نظام پزشکی از تعداد شهدای مدافع سلامت اعلام میکند با عددی که وزارت بهداشت میگوید، تصریح کرد: در یک ستاد که یک عضو آن وزارت بهداشت و عضوی دیگر بنیاد شهید است، تعیین مصداق شهدای سلامت انجام میشود و بر اساس آنچه که ما میدانیم، هنوز بیش از نیمی از این ۳۰۰ پرونده رسیدگی نشده است و این امر باید تسریع شود. ما به خانواده شهدای سلامت سر میزنیم و برخی از خانوادهها با کمک دیگران زندگی میکنند. این موضوع اصلا خوب نیست و باید دولت حمایت درستی انجام دهد.
رییس کل سازمان نظام پزشکی در پاسخ به سوالی درباره آمار پزشکان در کشور، بیان کرد: در سازمان نظام پزشکی حدود ۳۲۰ هزار عضو از همه رشتههای پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، ماما و فیزیوتراپی داریم. از این جمعیت حدود ۱۴۰ هزارنفر جامعه پزشکی هستند که در تخصصهای مختلف تحصیل کردهاند.
ظفرقندی درباره مباحث مطرح مبنی بر کمبود پزشک در کشو نیز گفت: کمبود پزشک در مناطق مختلف کشور و آمایشهای سرزمینی متفاوت است؛ یعنی در جایی انبوه پزشک و در نقطه دیگر کمبود پزشک داریم؛ بنابراین ساماندهی و توزیع مناسب پزشکان از هر رشتهای در نقاط مختلف باید صورت گیرد و لازمه این امر حمایت کافی است.
اگر بگوییم در فلان شهر یا روستا کمبود داریم پس به طور مداوم نیرو تربیت کنیم مشکل حل نخواهد شد. اگر در منطقه محرومی معضل کمبود پزشک داریم، باید حمایت لازم را از پزشک و خانوادهاش داشته باشیم تا بتواند برای خدمت به منطقه محروم برود. اعتقاد دارم مشکل اصلی ما اکنون این است که حمایت کافی از کادر درمان و جامعه پزشکی برای حضور در مناطق صورت نمیگیرد.
وی افزود: فرد با ضریب هوشی برجسته به سختی درس میخواند و با رتبه خوبی به دانشگاه علوم پزشکی میرود و آنجا هم حداقل ۷ سال دوره سخت تحصیل را میگذراند و سرانجام فارغالتحصیل میشود، اما بعد از اتمام درس باید طرح خارج از مرکز را بگذراند؛ سپس بازمیگردد و باید در کنکور دوم در یک رقابت سنگین دیگر با نسبت قبولی یک به ۸ شرکت کند که تخصص بگیرد تا پس از ۴ یا ۵ سال تحصیل و اخذ تخصص پزشکی، مجددا به طرح خارج از مرکز و منطقه محروم برود.
بدون حمایت کافی از این فرد، او وارد دوره تخصص نمیشود؛ زیرا رشتهها را سنگین با آینده مبهم میبینند. به عنوان مثال گاهی حتی یک سوم ظرفیت اعلام شده رشتههایی مانند طب اورژانس و بیهوشی دانشگاهها پر نمیشود و این معنایش این است که آینده روشن اجتماعی و اقتصادی برای فرد وجود ندارد و افراد ترجیح میدهند یا به کشوری دیگر مهاجرت کنند یا ادامه تحصیل را رها کنند.
او ادامه داد: طرح تعهد خارج از مرکز برای ۳ دوره عمومی، تخصص و فوق تخصص اجباری است و بسته به محل خدمت و میزان محروم بودن منطقه مدت آن بین ۳ تا ۵ سال متغیر است. ما مکررا در این مورد با وزارت بهداشت رایزنی کردیم. بر اساس آنچه که در قانون وجود دارد باید کلا یک بار طرح خارج از مرکز برای هر ۳ دوره تحصیلی داشته باشیم؛ ولی اکنون وزارت بهداشت از فرد تعهد محضری میگیرد که ۳ تا ۵ سال برای دوره تخصص طرح بگذراند و این دیگر در قانون نیست.
حال تصور کنید در سنین اخذ تخصص یا فوق تخصص فرد میخواهد تشکیل خانواده بدهد و سخت است که مثلا خانم دکتری با دو فرزند به منطقه محروم برای خدمت برود، اما شوهرش مجبور باشد جای دیگری کار کند. اگر این مسائل حل نشود با تربیت انبوه پزشک به جایی نمیرسیم.
وی در ادامه تاکید کرد: اگر با ساده انگاری از موضوعات یاد شده بگذریم و بگوییم مثلا به جای سالی ۱۰۰ پزشک، ۳۰۰ پزشک تربیت میکنیم، کیفیت کاهش مییابد؛ زیرا علم بالینی و بر مبنای تجربه اندوزی است. پس باید متناسب با ظرفیت آموزشی دانشجو پذیرش شود و همچنین متناسب با ظرفیتهای اشتغال، آمایشی و جذب نیرو در مراکز مختلف، نیرو تربیت شود. در غیر این صورت افزایش کادر پزشکی به نتیجه مطلوبی برای رفع نیازهای کشور منجر نمیشود.
ظفرقندی با تاکید بر اینکه پایه درمان در کشور پزشکان عمومی هستند، تصریح کرد: جایگاه مناسب پزشکان عمومی این است که در ساختار مناسب پزشکی کشور با نظام پزشکی خانواده قرار گیرند. متاسفانه علیرغم قدمت این طرح، هنوز هم در بسیاری از مناطق شهری نظام پزشکی خانواده برقرار نیست.
الان در تهران مستقیما به پزشک متخصص مراجعه میکنید در صورتی که قاعده این است که به یک پزشک خانواده که پزشک عمومی است مراجعه شود و سپس او در صورت لزوم شما را به متخصص مربوطه ارجاع دهد. تا وقتی این مسیر درست نشود نه پزشکان عمومی در جای درست خود قرار میگیرند و نه هزینههای بهداشت و درمان، اقتصادی خواهد شد.
باید نظام ارجاع و نسخهنویسی الکترونیک در پروندههای الکترونیک اصلاح شود. متاسفانه هنوز جایگاه درست برای پزشکان عمومی ایجاد نشده است که در آن جایگاه قرار گیرند.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره اشتغال به کار پزشکان در مشاغل دیگر گفت: اینکه چند درصد از دانشجویان دوره پزشکی را میگذرانند، اما به بهرهوری درستی نمیرسند، ابعاد متفاوتی دارد. اینکه فردی دوره پزشکی را بگذراند و وارد شغل دیگری شود یا از کشور مهاجرت کند، هدر رفت سرمایه است. گاهی نیز ممکن است حرفه پزشکی تامین کننده نیاز زندگی فرد نباشد و مجبور باشد در کنار آن فعالیت دیگری هم انجام دهد درهر صورت آنچه که وجود دارد این است که تعداد زیادی از پزشکان پس از فارغالتحصیل شدن به بهرهدهی مناسب برای جامعه نمیرسند.
ظفرقندی با اشاره به دوره رزیدنتی و با بیان اینکه این دوره، دوره سختی از زندگی یک پزشک است، ادامه داد: با توجه به کشیکها و شب بیداریهای زیاد بویژه در شرایط فعلی با وجود کرونا، رزیدنتی دوره سخت و پر زحمتی است و اگر آینده روشنی مقابل آن نباشد فرد با ناامیدی و افسردگی مواجه خواهد بود. هر کسی به فارغالتحصیلان آن رشته نگاه میکند و اگر این افراد شرایط مناسب کاری نداشته باشند یا در صدد خروج از کشور باشند، طبیعتا فرد دیگر هم برای ادامه آن رشته امیدی نخواهد داشت.
این موضوع بحثی است که باید در قالب اصلاح ساختار به آن توجه کنیم یعنی اگر فردی که فارغالتحصیل میشود جایگاه و شرایط مناسبی پیدا کند، میتواند به راهش ادامه دهد. ترک تحصیل، خستگی مفرط و افسردگی را در جاهایی میبینیم که آینده روشنی مقابل فرد در آن رشته وجود ندارد.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی درباره مهاجرت پزشکان نیز گفت: میزان درخواست برای مهاجرت در این ایام افزایش یافته است و این هم به شرایط کاری، اجتماعی و اقتصادی بازمیگردد. ما در سازمان نظام پزشکی یک مرحله داریم که افراد برای ارائه درخواست یک گواهی مخصوص که یکی از مراحل مهاجرت است به ما مراجعه میکنند و این درخواستها رو به افزایش است. حدود ۳۰۰۰ درخواست در سال داریم که نشان دهنده میزان تمایل به مهاجرت است.
وی مهمترین مشکل جامعه پزشکی را مبتنی بر ۳ عامل دانست و تاکید کرد: ۳ ضلع مرتبط با هم داریم؛ ضلع اول ساختار سلامت است که تا این موضوع بر اساس نظام ارجاع، پرونده الکترونیک و نسخهنویسی قرار نگیرد، جایگاهها درست نخواهد بود و هدر رفت منابع و هزینهها را خواهیم داشت. ضلع دوم اقتصاد سلامت است؛ یعنی یک کشور چقدر حاضر است برای سلامت مردمش هزینه کند و چه سهمی از تولید ناخالص ملی وارد عرصه سلامت میشود.
اگر این سهم میزان کمی باشد طبیعی است که انگیزه کاری از بین برود و کیفیت درمان کاهش یابد. سهم سلامت یعنی برای بیمه و بیمارستان چقدر هزینه قرار میدهید؟ اگر این سهم متناسب با رشد تورم نباشد طبیعتا کیفیت درمان کاهش مییابد. ضلع سوم نیز نیروی انسانی و تربیت او است که اگر نیروی انسانی کافی، عالم و با کیفیت و با جایگاه مناسب نداشته باشیم آن دو ضلع دیگر هم بدون کاربرد خواهد شد.
ظفرقندی با تاکید بر لزوم حمایت کافی از پزشکان، اظهار کرد: هنوز حق و حقوق بسیاری از کسانی که در بخش کرونا کار میکنند هنوز پرداخت نشده است. همان پزشک و پرستار شاغل در بخش کرونا که شب به خانه میرود اگر اطمینان نداشته باشد خانوادهاش واکسن زدند، مدام باید در نگرانی باشد؛ بنابراین آنچه در شرایط کرونا برای کادر درمان مهم است این است که حمایت کافی اقتصادی، اجتماعی و واکسیناسیون خود و خانواده آنها صورت گیرد و وعده و شعار کافی نیست.
پرداختیها و تشویقیها در شرایط مناسبی قرار ندارد و یکی از مشکلاتی که بیمارستانها با آن روبرو هستند کمبود پرسنلی است که به دلیل خستگی، ابتلا به کرونا و یاعدم پرداخت مناسب در چرخه خدمت نیستند.
وی درباره روند واکسیناسیون کرونا برای پزشکان گفت: تزریق دُز یادآور واکسن ۱۰۰ درصد باید انجام شود؛ زیرا کادر درمان در دل بحران کرونا هستند؛ بنابراین چارهای جز این نیست که برای اینکه بتوانند خدمترسانی کنند از آنها با دُز سوم حمایت شود. مکرر میبینیم کسانی که واکسن زدند، اما به کرونا مبتلا میشوند؛ زیرا عیار آنتیبادی در بدن کاهش مییابد.
در مطالعات اثبات شده است که عیار آنتیبادی بعد از ۶ ماه سیر نزولی پیدا میکند و باید واکسن یادآور تزریق شود. در مورد پزشکان و پرستاران تقریبا واکسیناسیون کامل انجام شده است؛ اما کادر درمان شامل منشی مطب، تکنسین دندانپزشکی و… هنوز واکسینه نشده اند. از طرفی خانواده پزشکان نیز یکی از اولویتهایی هستند که سریعتر باید واکسینه شوند برای اینکه پزشک در خانواده آنها یک ناقل بیماری است.
ظفرقندی درخصوص نوع واکسنی که باید به عنوان دُز سوم به کادر درمان تزریق شود، تاکید کرد: تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است. اکثر کادر درمان واکسن با پلتفرم ویروس کشته شده تزریق کردند و به فاصله ۶ ماه یا باید دُز سوم را از نوع واکسن قبلی تزریق کنند و یا در برخی کشورها نشان داده شده است برای افرادی که ۲ دُز اول را ویروس ضعیف شده یا کشته شده تزریق کردند دُز سوم را میتوانند واکسن MRNA تزریق کنند.
آمارها نشانگر عملکرد است
رییس کل سازمان نظام پزشکی در بخش پایانی صحبتهایش درباره نحوه مدیریت کرونا نیز تاکید کرد: آمارهای موجود، نشانگر عملکرد است و در شرایط خوبی قرار نداریم. آمار رسمی روزانه درحالی حدود ۶۰۰ فوتی است که خیلی از بیماران هم بدون اخذ تست فوت میکنند و در آمار نمیآیند؛ البته گواهی فوت آنها بر اساس شواهد کرونا از علائم بالینی با نام کووید۱۹ صادر میشود، ولی چون تست اخذ نشده در آمار نمیآید و به همین دلیل آمار رسمی با آمار بهشت زهرا (س) متفاوت است.
وی گفت: ما اگر واکسیناسیون زودتر و وسیعتری تدارک میدیدیم امروز شرایط بهتری داشتیم. ما در زمینه واکسیناسیون زودهنگام و گسترده تاخیر داشتیم و در عین حال در اجرای پروتکلها عزم ملی لازم عملیاتی نشد. در خیلی از کشورهای دنیاعدم رعایت پروتکلها جریمههای چندصد دلاری دارد، اما بر اساس آمار وزارت بهداشت درصد رعایت پروتکلها در کشور ما کمتر از ۴۰ درصد است و این امر به یک عزم ملی مدیریتی با کمک تمام نهادها نیاز دارد.