چهارشنبه شهردار تهران به صورت استمزاجی انتخاب شد. انتخاب شهردار حواشی به همراه داشت. نرجس سلیمانی عضو شورای شهر تهران در این زمینه یادداشتی نوشت و برای خبرگزاری ارسال کرد.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءامَنُوا اجتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعضَ الظَّنِّ إِثمٌ»
فرق است از آب خضر که ظلمات جای اوست تا آب ما که منبعش الله اکبر است
امروز انشاءالله پگاه حقیقی است در لایروبی کاریز حقیقت در جهت آغاز هماهنگی و هم افزایی به سمت مظهر شفافیت و یافتن صراحت لهجه مزین به ادب در امور شهر، صد البته آشکار سازی و افشاندن نور حقیقت بر شمایل ناسره مستلزم صرف وقت و کوشش مداوم است. ممارست و تدقیق ابزار حفظ و شناخت مسیر است، هنوز دیرگاهی از ابراز تمایل جمعی از نمایندگان مجلس محترم شورای اسلامی که تمایل خود را برای به محک نهادن عرضه عمومی سیاست ورزی آشکار نموده اند نگذشته است. هرچند مجلس شورای اسلامی برای ورود به چنین عرصه ایی نیازمند تمرین و ظرفیت سازی بسیار است که امیدواریم در دستیابی به مجموعه آن ظرایف بیرونی و لطایف درونی در سایه حرکت مستمر و دقیق در جهت محور رشد و اعتلا نظام منطبق بر اهداف از پیش نشانه گذاری شده موید باشند.
بهر تقدیر فرصتها چونان ابر در آسمان در گذرند و شورای اسلامی دوره ششم کلانشهر تهران بنا به دلایلی که در ادامه به اجمال و در آینده به طریق مشروح به محضر شهروندان گزارش خواهد گردید ظرفیت بی نظیری برای پیشگام و علمدار بودن در حوزه به نمایش گذاشتن و تجربه فرایند تصمیم سازی، مدیریت هم افزا و اجماع آفرینی دارد. اصلیترین جایگاه مطالبه کننده شفافیت در بن تمام ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران ضمن توصیه به حفظ آداب و پرهیز از افراط و تفریط رهبری فرزانه حاضر و ناظر انقلاب حضرت آیت الله خامنهای (مدظله العالی) در اشارات خویش به موضوع شفافیت در جلسه درس خارج فقه در سال ١٣٩٧ به عنوان نمونه توجه دادن به ریشههای اسلامی موضوع است و به صراحت و با تاکید اسلام ناب را مستندا مبدع و مروج شفافیت معرفی و تبیین فرموده اند.
البته حدود و ثغور شفافیت را نیز به روشنی بیان فرموده اند و در همان جلسه از باب تاکید و توجه دادن، موارد امنیتی، نظامی و آنچه میتواند مستمسک بیگانه و اغیار باشد را مرز استثناء در مسیر شفافیت بر شمرده اند، در غیر این امور مسؤولان موظفند که رازی را از مردم پنهان نکنند.
هنوز چند روزی بیشتر از فرمایش اخیر رهبری نمیگذرد که در مراسم ١٤ خرداد ماه در سالروز رحلت امام خمینی (ره) نسبت به گزارشهای غلط و خلاف واقع هشدار دادند، یک بخش حیاتی که شفافیت نمایشی عاری از حقیقت باختری بدان دست مییازد و بدینوسیله سعی در جهت دادن به افکار عمومی تشنه بینش دارد همین است، رسانهها میتوانند به سادگی نمایش حقیقت را با حقیقت نمایشی جابجا جلوه بدهند و در پس تکرار و تغییر الفاظ و تیترها و حتی گاهی با غلطهای به الظاهر تصادفی که در تحریر مجدد یک دستنویس پیش میآورند از هیچ و پوچ فرصتهای بی نظیری برای آسیب زدن به تنه و شاخسار حقیقت بسازند.
صحبتهای اساسی فی مابین اینجانب و جناب مهندس پیشکسوت عرصه جهاد و امور شوراها که از اصحاب السابقون انقلاب و ریاست کنونی شورا نیز هستند ناظر به همین موضوع و در چارچوبی دقیق و آگاهانه و به جهت برداشتن قدم نخست در تنویر افکار عمومی و تشخص بخشیدن به خواست به حق شهروندان مطالبه گر است.
البته از روی حسن تصادف به طور گسترده منتشر گردیده و مورد توجه یار و اغیار قرار گرفته است. این آغازین لحظات شورای ششم همان دقایقی است که خشت اول بر جای نهاده میشود و در عین حال محکی است برای تحلیل و بررسی چگونگی نحوه ورود و ادراک متقابل شهروندان و رسانهها اعم از موافق، مخالف و معاند، تاخیر ابتدا به شفافیت همان حکایت تاخیر مثنوی است.
در حکایاتی که یک سر موضوع حقوق عمومی است و بطور طبیعی مورد نظر ارباب جراید و اصحاب قلم بایستی به آرامی و با اطمینان گام برداشت به خصوص در زمانی که آداب ادب بنا به دلایلی رعایت نمیگردد.
در ورود هر موضوع به رسانه دو زمان طلائی وجود دارد یکی زمان طلائی برای جذب مخاطب است و دیگری زمان طلایی برای روشن گرداندن موضوع، متاسفانه بنا به الحاقات منضم به حفظ کارکرد تعدادی از رسانهها به خصوص آنها که در حالت عام زرد خوانده میشوند همپوشانی حقیقت و جذابیت موضوع برای جامعه در یک جهت نیست و این مساله ایی پذیرفته شده در روزگار حاضر است و اینجاست که کارکرد حفظ و حراست از درج حقیقت و ثبت تاریخی آن الزام آور است.
به همین جهت ضمن پذیرش ساختار موجود رسانهها و سعی در اصلاح مسیر به جهت حفظ و حراست از حقایق تصحیح الگوی تنفس نظارت و مدیریت بر امور شهر و روابط شهر، شهروندان و شهرداری ضروری به نظر میرسد، شفافیت عطر و بوی خود را دارد و قبل از معطر نمودن شامه شهروندان بدان، نیازمند ایجاد آمادگی برای پذیرش است. جامعه باید برای هضم شفافیت ضمن تلاش و مجاهدت بالغ گردد و آزمایش میزان بلوغ هر جامعه در موضوعات گوناگون به کمک ابزار و وسایل دقیق و در خور موضوع صورت میپذیرد، جامعه شهر نشین انقلابی ایران اسلامی سالهاست که در بعضی امور در سطوحی قابل اندازه گیری به بلوغ و رشد رسیده است هرچند در جهاتی دیگر علی الخصوص رسانه و اندر کنشهای پیچیده آن بنا به دلایلی که خود مثنوی هفتاد من کاغذ است به سطح مطلوب و مورد انتظار نرسیده است هرچند در سطح مقایسه با میانگین جهانی وضعیت دانش و بینش عمومی جامعه شهری و روستایی ایران در درک رسانه بسیار خوب و بالاتر از حد تصور عمومی است و در واقع شهروندان به غایت آگاه و فهیم اند، اما تا بلوغ جامعه چند گام کوتاه مانده است.
هم اکنون شورای ششم به همت نمایندگان مردم و ریاست محترم شورا گام نخست را برای این آزمایش برداشته است و هر روز نیز از این پس به آرامی و با ملاحظه چنین خواهد نمود، انشاءالله. در وهله نخست باید از اشخاص و مجموعه های صاحب نظر که بارها در این دوره کوتاه بی باکانه و حتی گاهی هتاکانه مورد عتاب و خطاب قرار گرفته اند بدون آنکه من نرجس سلیمانی از حقیقت دیدگاه و نظرات ایشان مطلع باشم یا حتی به شکلی برای اینجانب مکشوف گردیده باشد این مهم را عین بی انصافی میدانم، اولین مرحله پذیرش شفافیت مقبولیت در راس ساختار است که بطور کامل محقق شده است و در حال انتشار به گرههای مدیریتی در سطوح کلان و بسط و گسترش آن به لایههای میانی و خرد است.
از منظر نظر نرجس سلیمانی این مهم در مسیر تحقق است و در حرکت خود هم اکنون به لایههای مدیریت میانی رسیده است به جهت ثبت در تاریخ و سنگ نشانی در این مسیر و گوشزد نمودن عملیات روانی در سطوح رسانه ایی حقایقی چند را با شما به اشتراک میگذارم، جناب آقای دکتر حداد عادل فیلسوف و حکیم متاخر و از السابقون مشی اصولگرایی و جناب دکتر قالیباف ریاست محترم مجلس شورای اسلامی بایستی ذکر گردند، هر دو بزرگوار که صاحب سبک در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی هستند و از وزنههای تعادل انشاء الله، تا همین لحظه نه تنها هیچ گونه اظهار نظری در جهت تاثیر گذاری بر فرایند انتخاب شهردار نداشته اند و حتی بیشتر آنکه حتی در مورد جناب آقای دکتر حداد عادل تمایل شخصی اینجانب بدانستن نظر شخصی و تمایل احتمالی ایشان و حتی دریافت یک توصیه ساده راهگشا نیز ناموفق بوده است.
تا بدانجا که در هیچ مرحله ایی از فرایند انتخاب شهردار تا هم اکنون که در آستانه جلسه رسمی انتخاب شهردار تهران هستیم حتی طلب استشاره از ایشان نیز منتج به نتیجه نگردیده است تنها توصیه ایشان که در خرداد ماه در زمان توفیق دیدار با ایشان به گوش جان شنیده ام تاکید به حفظ استقلال رای بوده است ولاغیر، در مورد ریاست محترم مجلس شورای اسلامی نیز در طول بیش از نوزده ماه گذشته ایشان را به تعداد کمتر از انگشتان یک دست دیده ام و هرگز از ایشان جز توصیه به حفظ نظر شخصی بر اساس دانش و بینش نشنیده ام هرچند تلاشهای صادقانه ایشان را در همان چند دیدار انگشت شمار نسبت به احتراز از ورود به عرصه انتخابات ارج مینهم و اشارات به حق ایشان را نسبت به خطرات و مخاطرات در کمین در پس حضور در چنین میادین و مسیرهای دشوار و مه آلودی به خاطر خواهم داشت، به جهت ضبط در تاریخ جناب آقای دکتر قالیباف نه تنها تا زمان اعلام رسمی نامزدهای تایید صلاحیت شده هیچ اطلاعی از ثبت نام و تمایل اینجانب نسبت به ورود به عرصه فعالیتهای اجتماعی نداشته اند بلکه تمامی مساعی ممکن را در جهت ترغیب اینجانب به انصراف از ورود به چنین آوردگاه بی انضباطی بکار برده اند و بعد از اتمام حجت ناچار و لابد پذیرای حضور اینجانب گردیده و بعد از آن نیز غیر از همراهی بدون غرض و خواسته از ایشان ندیده ام و حتی بعد از حاشیههای اخیر نیز با ایشان به هیچ شکل دیدار و صحبتی نداشته ام، و مورد بعد دستگاههای نظارتی هستند که مظلومانه آماج حملات همه جانبه اند، شهادت میدهم که تا کنون هنوز از نزدیک هیچکدام از دست اندر کاران حوزههای مختلف نظارتی را ندیده ام و حتی صدایشان را نیز نشنیده ام، البته این تجربه شخصی اینجانب تا لحظه نگاشتن این سطور است و قابل تسری و اجتماع به دیگران نبوده و نخواهد بود، در محضر ایزد متعال و پیشگاه مردم بر عهد خود ضمن رعایت حدود لازم الرعایه در مورد شفافیت انشاء الله به حول و قوه الهی خواهم بود و امیدوارم تا زمان حیات بر این عهد استوار باشم.
حال پرسشی پیش میآید که چه چیزی موجب تکدر خاطر جناب مهندس چمران گردیده است، البته هرکسی از ظن خود شد یار من و این بنده نیز بر اساس همان مسائلی که موجب گردید همانند ایشان دو شب پیش را به صبح برسانم بدون آنکه چشم برهم گذارم وارونه نمائی حقیقت در مقیاس و سطح جدی است. حرف و حدیثهایی که خواب از چشم این بنده ربود و متصورم به ظن قریب به یقین احتمالا همین دست فشارها و تهدیدات جناب مهندس چمران را نگران و بی خواب نموده است البته روایت شخصی ایشان را نیز به زودی خواهیم شنید و زوایای دیگر حقیقت نیز مکشوف خواهد گردید، در مورد بنده تلاشهای مذبوحانه چند جوان جویای نام و کام را که دیر آمده و عزم زود رفتن و ظاهرا به ناکجا آباد رسیدن دارند است، از نظر این شهروند به عنوان یک کنشگر مسائل اجتماعی در میدان، جمله این دست و پازدنهای معطوف به قدرت و ثروت بدون ورود از معابر تعبیه شده قانونی به لاف در غربت بیشتر میماند تا تهدید، ولی نباید از نظر دور بداریم که حرمت و حریم سالها خدمت صادقانه و جهاد مخلصانه جناب مهندس چمران که تا آنجا که به خاطر دارم تا همین چند سال پیش پوتین از پای در نیاورده بودند و تازه چند صباحی است که رهایی از رنج باز و بسته کردن اسباب رزم را بر خود حلال دانسته اند میبایست به طریق اولی مورد رعایت و احترام ویژه قرار گیرد و فی الواقع از نظر اینجانب اگر یک سرباز نرسیده به میدان که هنوز میدان رزم حقیقی را ندیده است و به قول معروف از رزم تیرآوری را بیشتر نمیداند، باکم از ترکان تیر انداز نیست طعنه (نعره) تیرآورانم میکشد
اگر صدای خود را بر پیشکسوتان صاحب طبع از هر حیث و در هر حوزه بلند کند این به نظر من در آن میدان تهدید است و بلکه بیشتر از آن است رعایت حدود، حریمها و حرمتها ابزار و اسباب رستگاری است باید در همین یادداشت اذعان نمایم آقای محسن پیر هادی که تازه شناخته ام را فردی انقلابی یافته ام که علی رغم تهدیدهای همان گروه جوانهای نورس و خود مختار فاقد بینش اصیل، ذره ایی از جای خود نجنبید و با علم و اطلاع نشان داد که قدر رای مردم را میداند و میشناسد و اهل ورود به بند و بست ولو با نزدیکترین آشنایان و حتی دوستان خود نیست برای ایشان که دست پرورده دو مکتب ضد فساد و جهادی توامان است آرزوی بقای در مسیر و حفظ جهت دارم.
باید به آقایان دکتر زاکانی و قالیباف هر دو نسبت به تربیت و پرورش چنین جوانان انقلابی گام دومی که اصول خود را به فروش نمیگذارند تبریک گفت البته ناگفته نماند گلههای به حقی از ایشان در عدم شفافیت به میزان کافی در گذشته توسط عده ایی دیگر از هم مسلکانشان روایت میشود، که انشاءالله تعالی در اولین فرصت بدان گله گذاریهای بسیجیان و هم خانههای حقیقی با ایشان خواهند پرداخت و پاسخ در خور خواهند داد.
همچنین لازم است چند کلام در باب آقای دکتر مازیار حسینی که در نهایت متانت و با خلوص انقلابی به میدان آمدند و صادقانه خود را عرضه کردند و اگر حمایت شائبه دار چند جوان خودسر از ایشان نبود میتوانستند و میتوانند در آینده نیز به بهترین شکل ممکن به اداره شهر بپردازند. ایشان برنامه دارد، حمیت دارد، جوهر دارد و دارای اصالت رای است.
اما متاسفانه باید اذعان داشت که ایشان صرفا و فقط به دلیل حمایت معنا دار چند ناتراشیده و نوخاسته احتمالا از فرصت عرضه تواناییهای خویش محروم خواهند گردید در کمال ایشان هیچ تردیدی ندارم و در توانایی ایشان برای اداره شهر نیز هیچ نقطه ضعفی نمیتوان یافت، ولی چه میشود کرد که به قول شیخ شیراز به یک ناتراشیده در مجلسی برنجد دل هوشمندان بسی و هرچند اطمینان ندارم شاید همین موضوع که موجب آسیب زدن به تصویر جناب دکتر مازیار حسینی و نه خود ایشان گردیده است، موجب تکدر خاطر پیشکسوت و ریاست محترم شورا گردیده باشد که روشنگری را عند الزوم به خود ایشان وا میگذاریم و از زبان بزرگان بی اطلاع و وثوق نقل را جایز نمیدانم در ادامه جمع بندی خود را در مورد دلایل مورد نیاز نسبت به حضور جناب دکتر زاکانی در شهرداری تهران به عنوان سکاندار ولو به مدت کوتاه، قلیل و دلیل بر میشمارم.
حفظ هویت شخصی و عدم تاثیر پذیری از اطرافیان و نزدیکان و فساد ستیزی از ویژگیهای زاکانی
اصلیترین وجه و نشان ممتاز کننده جناب دکتر زاکانی حفظ هویت شخصی و عدم تاثیر پذیری از اطرافیان و نزدیکان و فساد ستیزی است، هرچند ابعاد شخصیت ایشان بسیط است، اما زاویه موثر و مورد انتظار در این دوره شورای شهر تنظیم تنفس و احیا متناسب ضوابط و تجدید ساختار روابط اصولی در امور اداره خوشه شهر تهران أست اصلیترین خواسته، پالایش شهر از رادیکالهای آزاد مخرب و پالودن تهران از اشخاص و اسباب بیماریزا و شاید بتوان گفت رادیو اکتیو است فساد هم اکنون حتی در مواردی بدون نیاز به کاتالیزور و به شکل موج پراکنده میشود و نیازمند روشهای تشخیصی نوین و سازگار است که با کمترین اثر تخریبی بتواند سلولهای قابل اصلاح را سازمان دهد و بافتهای مخرب و غیر قابل اصلاح و درمان را به نحو موثر تعیین تکلیف نماید، دسترسی ما به جناب دکتر زاکانی با چنان سابقه درخشانی در عدم نفوذ پذیری در عین اهل مشورت بودن ایشان را فی الحال به اولویت قطعی اینجانب شورا بدل میسازد و خواسته نخست شخصی اینجانب به نمایندگی از شهروندان از ایشان اول تدبیر برای پرداخت بدهیهای انباشته شهر تهران است که در صورت ذره ایی اهمال میتواند تبدیل به پاشنه آشیل نظارتی، مدیریتی شود و منجر به تجدید حیات عرصههای بروز فسادهای چند هزار میلیاردی گردد. لاجرم هرچند رای گیری رسمی در جلسه آتی نیز بنا به دلایل قانونی علی رغم میل باطنی و قلبی بسیاری از اعضا بصورت مخفی انجام خواهد گردید خشنودم که رسما حمایت قاطع خود را از جناب آقای دکتر زاکانی اعلام نمایم و امیدوارم نمره بیست بدرقه راه آغاز شهردار جدید شهر تهران باشد.
البته هم چنان که ایشان عقد اخوت با فساد ستیزی بسته اند بنده کمترین عضو شورا نیز بنای خود را بر مطالبه حقوق شهروندان و پیگیری جدی بهبود شرایط زندگی در شهر در هر دو سویه شهرداری و شهروندان به بهینهترین شیوههای معمول، مرسوم و رایج دارم و همانگونه که ایشان در حوزه مورد عمل خود قاطع و انقلابی عمل میفرمایند در حد دانش و بینش خود پیگیری روزانه را حق مکتسبه از آرا شهروندان میدانم در خاتمه با توجه به آشکار بودن هویت گروه کوچک چند نفره که با رفتار مخرب خود موجبات دلگیری جمعی از اعضا شورا ششم را فراهم آورده اند به جهت حفظ حرمت و احتمال انتساب به خانوادههای محترم علی الحساب از ذکر نام خودداری مینمایم هرچند ممکن است دیگر اعضای شورا نظر دیگری در این ارتباط داشته باشند و از حق خود در بیان نام اشخاص موصوف به نحو دیگری استفاده نمایند.
بر سر آنم که گر زدست برآید دست به کاری زنم که غصه سرآید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد دیو چو بیرون رود فرشته در آید
در پایان ذکر این مهم واجد اهمیت است که مثلث انقلابی زاکانی، حسینی و پیرهادی انتخاب شورای ششم شهر تهران برای اداره شهر در چهارسال آینده است و به فراخور قال و مقال بهره برداری از خدمات هرسه عزیز مد نظر است، انشاءالله. در فراهم آوردن اسباب اخراج دیو فساد از خانه مان به همت شهروندان در حد توان و در ظرف زمان توفیق حاصل شود.
نرجس سلیمانی
جمعه پانزدهم امرداد ماه ١٤٠٠ه. ش
مطابق با بیست و ششم ذوالحجه ١٤٤٢