نماینده سابق، ولی فقیه در سازمان حج و زیارت به تشریح برخی علل وقوع فاجعه منا پرداخت.
بخشی از گفتوگوی پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» با حجتالاسلام قاضی عسگر را در ادامه میخوانید:
از سال ۶۶ تا حادثه منا در سال ۹۴ حوادث دیگری از این دست هم داشتیم؟
در رابطه حادثه منا هم باید بگویم که هیچ سالی ما همچنین حادثهای در بین راه نداشتیم. این حادثه بازهم در اثر سوءمدیریت اداره سنتی حج اتفاق افتاد. من خودم یکی از روایات این ماجرا را برای شما نقل میکنم. حجاج ما در سالهای قبل همیشه از دو خیابان جوهره و سوقالعرب حرکت میکردند. این خیابانها سایبان داشت و ما هم در طول مسیر نیروهای امداد را مستقر کرده بودیم. شرایط نسبتا خوبی بود. اما در سال ۹۴ مسیر را عوض کرده بودند و جمعیت را به خیابانهای مجاور هدایت میکردند و این دو خیابان را مسدود کرده بودند. رفته رفته ازدحام حجاج صورت گرفته بود و خودرویی هم در در مسیر پارک شده بود که این خودرو هم مزید بر علت شده بود. از آن طرف یک سری حجاج از کشورهای دیگر در حال برگشت از جمرات بودند. جمعیت زیاد و فشرده شد هوا گرم بود و بعضیها شب نخوابیده از مشعر تا منا هم پیاده آمده بودند. البته سخنرانی من در آن زمان هنوز هم موجود است که به مدیران و روحانیون گفته بودیم که حتیالمقدور تا قبل از ساعت ۱۰ نروید. البته الزام نکرده بودیم، چون سبک ما به این شکل نبوده که بگوییم حتماً این است و باید به این شکل عمل کنید. بعضی از آنها متاسفانه گوش نکردند و زودتر رفتند و گرفتار شدند.
این جمعیت فشرده وقتی آنجا گیر افتادند کم کم بیحال شدند و افتادند که حتما در ابتدا خیلی از آنها زنده بودند، اما به دلیل اینکه آنجا امکانات رفاهی نداشتند کاری انجام ندادند. حتی آتش نشانی در آنجا شعبه داشت و اگر آب را پخش میکرد قطعاً خیلیها زنده میماندند. یا مثلاً راه را باز بگذارند که بتوان امدادرسانی کرد درحالی که متاسفانه خیابان دیگر را هم باز کرده بودند و جمعیت بیشتر و فشردهتر شد. آنها دوربین داشتند و هلیکوپتر هم بالای سر آنها بودند و میدیدند، ولی کاری نمیکردند و این نشان میداد که در آنجا مدیریت بسیار ضعیف عمل کرد.
همچنین در بحث امدادرسانی هم بسیار ضعیف عمل کردند یعنی صبح که این اتفاق افتاد آنها تا شب جنازه میبردند و پیشبینیهای جانبی هم نکرده بودند. مثلاً درمانگاه یا سردخانهها برای موقع خاص در نظر نگرفته و مدیریت بحران آنها بسیار ضعیف بود. متاسفانه ۴۶۴ نفر از بهترین خلق خدا در حال احرام از تشنگی و تحت فشار از دنیار رفتند و به شهادت رسیدند.
تا زمان حاضر با توجه به تاکیدهای مقام معظم رهبری، ما هم دنبال میکردیم که کمیته حقیقت یاب تشکیل شود. آنها گفتند که تشکیل شده است. ما هم گفتیم که ۴۶۴ شهید دادهایم، ولی نهایتا آنها قبول نکردند و معلوم میشود که مقصر هم تشخیص دادهاند.
آیا این کوتاهیها عمدی بود؟
من گمان نمیکنم. چون که هیچ کشوری نمیخواهد آبروی خودش را ببرد. این اتفاق لطمه زیادی به حیثیت سعودیها وارد کرد. ولی قطعاً این حادثه حاکی از سوء مدیریت و بیکفایتی آنها بود.
برخی میگویند در آنجا نوع برخورد با مصدومین ایرانی خوب نبوده است.
نه، اصلاً شرایط به این شکل نبود، چون همه در حال احرام بودند حتی گروه تفحص خود ما هم به راحتی نمیتوانست تشخیص دهد که این ایرانی است یا نه. فقط یکی دو مورد در بیمارستانها به ما گزارش کرده بودند وگرنه در بقیه موارد به مصدومین و مجروحین رسیدگی کرده و نجات پیدا کرده بودند.
نکته اصلی این است که آنها اصلاً پیش بینی این حادثه را نمیکردند و متاسفانه مدیرت بحران آنها بسیار ضعیف و ناتوان است. اداره کردن آنجا بیشتر نوع سنتی دارد تا مدیریت علمی و به همین جهت هم آسیب دیدند و اگر طبق روال گذشته اجازه میدادند از دو خیابانی که سالهای گذشته عبور میکردیم برویم این اتفاق برای ما نمیافتاد، ولی سوء مدیریت آنها این فاجعه را به بار آورد. از سال ۱۳۹۴ که این اتفاق افتاده هنوز کمیته حقیقت آنها مقصر را اعلام نکرده، و این نشان میدهد که مقصر را پیدا کردهاند و خودشان هستند.
این را هم بگویم که همان موقع سخنرانی حضرت آقا خیلی تاثیرگذار بود البته پیامها و پیگیریهای ایشان بسیار موثر بود. چون مقام معظم رهبری همیشه نسبت به حجاج همه ساله یک حالت عطوفتی داشته است. ایشان فرمودند وقتی حاجیها از پلههای هواپیما پایین میآیند به من حس شعف دست میدهد. آقا خیلی به امر حج و حجاج اهمیت میدهند و در این حادثه خیلی متاثر شدند. جنازهها هم به ایران برگشت بجز عدهای که میخواستند همانجا دفن شوند که همانجا هم دفن شدند، بقیه برگشتند که من از حضرت آقا خواهش کردم خود ایشان هم پذیرفتند که در گلزارهای شهدا دفن شوند و شدند. بعد هم با عنایت آقا کمک کردیم تا به اسم شهید خوانده شوند. حضرت آقا هنوز هم از این قضیه ناراحت هستند و فرمودند نباید این حادثه فراموش شود.