فراروـ قسمت هفدهم سریال مردم معمولی به تهیه کنندگی و کارگردانی رامبد جوان شنبه ۲۶ تیر ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«بردیا متوجه میشود یک مرکز زیبایی نزدیک مجموعه او افتتاح شده است و خانمهای خانواده بردیا جهت انجام امور زیبایی به آنجا مراجعه میکنند. بردیا و ایرج برای رقابت تصمیم به تبلیغات میگیرند.»
کم شدن مشتریهای مطب ایرج و اینکه مدتها مشتری جدیدی به کلینیک اضافه نشده است، بردیا را به فکر فرو میبرد. دیری نمیگذرد که متوجه میشود یک کلینیک زیبایی بهتر با فاصله یک خیابان بالاتر از مجموعه تناسب طلایی باز شده است و همه مشتریهای منطقه را برای خود کرده است.
بردیا به فکر چاره میافتد و بهترین راه تبلیغات برای مطرح کردن نام مجموعه است. در سویی دیگر تیم گلکاران جاجرود به لطف پریا به فینال جام حذفی رسیده است و خسرو سر از پا نمیشناسد. قرار است از رادیو و تلوزیون برای مصاحبه با خسرو و رومینا بیایند؛ بنابراین بردیا و باربارا فرصت را مناسب میبینند تا به وسیله آنها تبلیغاتشان را در صدا و سیما پخش کنند!
اما این نقشه بهخوبی پیش نمیرود و جز آبروریزی دستاورد دیگری نصیب هیچکس نمیکند. مصاحبهها به هم میخورد و در این میان اخی و آوا هم در تلوزیون دیده میشوند و یک بدشانسی دیگر به پای اخی نوشته میشود که هیچکس نه از او خوشش میآید و نه موافق با ازدواجش با آواست.
مردم معمولی حتی در موقعیتهای خلاقانهای که میسازد هم آنقدر زیادهروی میکند که موقعیت از دست میرود! در این قسمت ایده مصاحبه مطبوعاتی و تبلیغاتی نامرتبط با آن بسیار جذاب است و فرصت مناسبی را ایجاد میکند که چندین شوخی در آن گنجانده شود. اما با کش آمدن زمان این موقعیت فرصت شوخیهای دست اول از دست میرود و باز هم گویی به جای اینکه یک کنش کمدی ببینیم، یک شوخی در مقابل چشمانمان شرح داده میشود. همان کاری که اخی میکند.
عنوان مردم معمولی در ابتدا عنوانی کنایی به نظر میرسید درباره شخصیتهایی که در مجموعه تناسب طلایی ساخته شدهاند. اما حالا این معمولی بودن بیشتر از هر چیز دامن خود سریال را گرفته است. برای قضاوت سریال مردم معمولی اگر از عنوانها و صفتهای بد و منفی هم استفاده نکنیم، نهایتاً میتوانیم بگوییم که سریالی است بسیار معمولی. با شخصیتپردازیهایی معمولی، داستانهایی معمولی، شیوه روایتی معمولی و... .
این در حالی است که همه از رامبد جوان و تیم سازنده سریال توقع دیگری دارند. توقعی که بیجا هم نیست. وقتی در طول چند سال گذشته مدام کسانی مثل رامبد جوان و مهران مدیری به عنوان قطبهای کمدی سازی ایرانی معرفی میشوند، باید یک جایی هم از عنوانهای پر طمطراق خود در آثارشان دفاع کنند.