دو پسر که متهم هستند دختر جوانی را به پاتوق معتادان کشانده و مورد آزار و اذیت قرار دادهاند، در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.
به گزارش شرق، یک سال قبل دختری به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی جوانی مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. این دختر گفت: مدتی بود با پسری به نام ستار آشنا شده بودم و همدیگر را میدیدیم. من به او علاقهمند شده بودم. روز حادثه در یکی از کوچههای منطقهای در پایین شهر تهران با ستار قرار داشتم. ما با هم صحبت کردیم و سپس از او خداحافظی کردم تا به سمت خانهمان بروم. کمی که دور شدم همان موقع مرد جوانی که سعید نام داشت راهم را بست و بهشدت من را کتک زد. او با تهدید چاقو مرا به خانهای متروکه برد که چند نفر آنجا مشغول مصرف مواد مخدر بودند.
دختر جوان ادامه داد: من گریه و التماس میکردم، اما سعید همچنان من را میزد. او سراغ یکی از دوستانش به نام یاور رفت و کلید طبقه بالا را از او گرفت. سعید مرا کشانکشان به اتاقی در طبقه بالا برد و قفل بزرگی به در زد و مرا آزار داد. سپس بار دیگر به طبقه پایین رفت و این بار از یاور پنکه گرفت و بار دیگر بدون توجه به التماسهایم من را شکنجه و آزار داد.
با شکایت این دختر وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت او را تأیید کردند. با اطلاعاتی که این دختر به پلیس داده بود، یاور در پاتوق معتادان ردیابی و بازداشت شد، اما سعید به محل نامعلومی فرار کرده بود.
شش ماه از این ماجرا گذشته بود که مأموران سعید را نیز دستگیر کردند. این متهم به اتهام تجاوز بهعنف و یاور به اتهام معاونت در این جرم در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در ابتدای جلسه آرمیتا درحالیکه وضعت روحی خوبی نداشت خواستار مجازات سنگین برای هر دو متهم شد.
آرمیتا گفت: من سعید را میشناختم. وقتی جلویم را گرفت فکر نمیکردم بخواهد چنین کاری بکند. او خشونتی نشان داد که هرگز باورم نمیشد فردی بتواند با یک زن اینطور رفتار کند. من هنوز هم کابوس آن شب را میبینم و حاضر نیستم سعید و دوستش را که شاهد این رفتارها بود ببخشم. در ادامه متهمان در جایگاه حاضر شدند.
سعید اتهامش را رد کرد و مدعی شد به آرمیتا تجاوز نکرده است. او گفت: آرمیتا خودش به آن پاتوق آمده بود و من اصلا کاری با او نداشتم. حتی هنگامی که به طبقه پایین رفته بودم تا پنکه بیاورم در باز بود و او میتوانست فرار کند. من اتهام رابطه نامشروع را قبول دارم، اما بهزور به او تجاوز نکردم.
متهم درباره علت فرارش نیز گفت: بستگان این دختر مقابل خانهمان آمده بودند و با چوب و اسلحه میخواستند من را بکشند. بههمینخاطر از ترس شش ماه فراری بودم. من نمیدانم این دختر چه میخواهد و چرا چنین تهمتی به من میزند، من بهزور به او تجاوز نکردم. این رابطه خواسته او هم بود. سپس یاور در جایگاه ویژه ایستاد و وی نیز اتهامش را نپذیرفت.
مرد معتاد گفت: من آن روز مشغول مصرف مواد بودم و حال طبیعی نداشتم. فقط دیدم سعید همراه دختر جوان به آنجا آمدند و با هم به طبقه بالا رفتند. با پایان گفتههای متهمان و وکلای آنها هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.