فرارو- همزمان با خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان و متعاقبا پیشروی هایِ سریع و قابل توجه طالبان در خاک این کشور، کشورهای روسیه، چین و همچنین دولتهای آسیای مرکزی قویا نسبت به تبعات وجودِ یک افغانستانِ ناامن و بی ثبات برای منطقه و حتی در سطح کلانتر یعنی در عرصه بین المللی، نگران هستند. اگرچه تمامی امیدها تاکنون از بین نرفته اند با این حال، چشم انداز آینده، روز به روز تیرهتر میشود.
به گزارش فرارو، در اواخر ماه ژوئن سال جاری میلادی، جامعه اطلاعاتی آمریکا در یک برآورد اطلاعاتی اعلام کرد که شش ماه پس از خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان، احتمال میرود که دولت افغانستان سقوط کند. این جمع بندیِ جامعه اطلاعاتی آمریکا قویا در نقطه مقابل تحلیلهای خوش بینانهای بود که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، پیشتر در مورد تبعات خروج آمریکا از افغانستان ارائه کرده بودند. در شرایط فعلی، طالبان توانسته بر بخشهای قابل توجهی از شمال افغانستان تسلط یابد و شهرهای بزرگ افغانستان نظیر "قندهار" را نیز به کنترل خود درآورد. نیروهای امنیتی افغانستان نیز اغلب بدون درگیریهای قابل توجهِ نظامی، تسلیمِ پیشرویهای طالبان شده اند.
بر اساس برخی ارزیابیهای بین المللی (مخصوصا ارزیابیهایی که از سوی "تیم نظارت و رصدِ تحریمهای افغانستان در سازمان ملل متحد" ارائه شده است)، گروه طالبان در شرایط کنونی بیش از ۷۰ درصد از قلمرو افغانستان (خارج از مناطق شهری این کشور) را در کنترل خود دارد. این گروه همچنین بر بیش از نیمی از مراکز دولتیِ منطقهای افغانستان نیز کنترل مستقیم دارد.
لرزشهای حاصل از پیروزیهای اخیر طالبان در افغانستان، در برهه کنونی در کل منطقه احساس میشود. به عنوان مثال، در مناطقی که تنها چهار ساعت با "دوشنبه" پایتخت تاجیکستان فاصله دارند، درگیریهای شدیدی رخ داده است. در ۲۰ ژوئن سال جاری میلادی، شبه نظامیان طالبان که در شمال افغانستان حضور دارند، نیروهای دولتی افغانستان را در قندوز محاصره کردند. این شهر، ششمین شهر بزرگ افغانستان با بیش از ۳۰۰ هزار نفر جمعیت است. سپس در ۲۲ ماه ژوئن سال جاری میلادی، طالبان پاسگاه و گذرگاه مرزی موسوم به "شیرخان بندر" که در منطقه مرزی افغانستان و تاجیکستان واقع شده را بدون هرگونه درگیری نظامی تصرف کردند.
چرا برخی می گویند، طالبان تغییر کرده است؟حشمتالله فلاحتپیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در
گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه در داخل کشور از همان ابتدای پیشروی طالبان در خاک افغانستان، برخی در داخل به دنبال تطهیر طالبان بودند، اظهار داشت: درحال حاضر با توجه به اینکه نمیتوان بدون توجه به عقبه طالبان ولاپوشانی کردن گذشته این گروه، اقداماتش را تحلیل کرد، بنابراین چنین اظهاراتی که در مورد عوض شدن رویکرد طالبان گفته میشود به اعتقاد بنده یک تحلیل یک بعدی بوده و بسیار خام است.
وی با تاکید بر اینکه برای تحلیل عملکرد طالبان باید به سه مولفه توجه کرد، گفت: طالبان از حدود چهار سال گذشته به عنوان بازیگر غالب در تحولات افغانستان شناخته شده و بعد از خروج آمریکا نیز از افغانستان، نیز این گروه قدرت بیشتری گرفته، در این رابطه باید سه مولفه ایدئولوژی حاکم بر رفتار طالبان، سربازگیری طالبان از دل مردم افغانستان و حتی همسایگان و نوع راهبرد سیاسی امروز طالبان را برای تحلیل رفتار این گروه مورد توجه قرار داد.
فلاحتپیشه با اشاره به اینکه مذاکرات صلح با طالبان در قطر از سوی دولت ترامپ به نوعی به رسمیت شناختن این گوره توسط آمریکاییها بود، افزود: بعد از آن مذکرات، طالبان با بازیگران منطقهای و جهانی که بر تحولات افغانستان اثر دارند، گفتگوهای خود را آغاز کرد و تاکنون نیز با ترکیه، ایران و روسیه این مذاکرات انجام شده است، هرچند که طالبان در مذاکرات خود با کشورهای مورد اشاره اعلام میکند که در راهبرد سیاسی خود تجدید نظر کرده، اما در عرصه میدانی واقعیات دیگری در حال رخ دادن است.
این کارشناس با اشاره به اینکه تا اینکه عملیاتهای اخیر طالبان نشان داد که شبه نظامیان این گروه همچنان به اعمال وحشیانه گذشته خود ادامه میدهند، یادآور شد: هرچند سران این گروه اعلام میکنند که طالبان امروز با طالبان گذشته تقاوتهای بسیاری دارد و به نوعی خیلی از رفتارهای خود را تعدیل کرده است، اما در بدنه طالبان همچنان افراد این گروه، اعمال خشونت بار خود نسبت به زنان را ادامه میدهند و با زور اسلحه در حال پیشروی هستند، از سویی طالبان نسبت به حفظ حقوق زنان، آزادی رسانه ها، آزادیهای فردی و اجتماعیی و... همچنان دیدگاههای افراطی خود را دارد.
وی اضافه کرد: در حالی که اعمال خشونت باری که افراد طالبان انجام میدهد، کماکان ادامه دارد، اما سران این گروه مسئولیت جنایاتی که بدنه خود انجام میدهند را به عهده نمیگیرند و در جهت تطهیر چهره شکل گرفته از طالبان حرکت میکنند، ذکر این نکته ضروری است که ایدئولوژی یک گروه افراطی هیچ زمانی از بین نمیرود، شاید آن تفکر تضعیف شود، اما آن ایدوئولوژی به هیچ عنوان نابود نخواهد شد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در حال حاضر طالبان با دو مولفه جانی دوباره گرفته است، ادامه داد: در مرحله اول ایدئولوژی حاکم بر طالبان که برگرفته از تفکرات سلفی افراطی است، قدرت ایدئوژیک این گروه را از طریق ۲۵۰۰ مدرسه علوم دینی سلفی گری که طالب تربیت میکند، را توانسته باز تولید کند، طالبان از کودکی بر روی افکار و عقاید افراد خود کار میکند، تا آنها را برای مبارزه در راه اهداف خود تربیت کند.
وی اضافه کرد: در وهله دوم نیز ۷۵ هزار نظامی طالبان که در همین مدارس دینی آموزش عقیدتی دیدهاند، آموزش نظامی را نیز فرا گرفته و در حال حاضر به عنوان بازوی شبه نظامی طالبان با زور اسلحه در حال پیشروی در خاک افغانستان هستند، به طوری که در حال حاضر حدود ۸۰ درصد خاک افغانستان در اشغال طالبان قرار دارد.
فلاحت پیشه با اشاره به اینکه قدرتگیری طالبان در افغانستان برای کشور ما میتواند دارای تبعاتی باشد، خاطر نشان کرد: در حال حاضر سلفیگری عربی و سلفیگری شبه قاره در اطراف کشورمان ریشه دوانده که این موضوع بسیار پراهمیت است، بنابراین بر اساس این واقعیات باید در مورد طالبان سخن گفت، این در حالی است که طالبان در سال ۱۳۷۳ و در کویته پاکستان توسط چهار افسر اطلاعاتی ارتش پاکستان و با حمایت تفکرات افراطی سلفی گرب عربی شکل گرفت و تا کنون نیز سند جدیدی در مورد تشکیل طالبان منتشر نشده است، بنابراین اینکه فکر کنیم طالبان تغییر پیدا کرده، حرف بسیار غلطی است، از سویی باید به این نکته توجه کنیم، زمانیکه گروهی با زور اسلحه اقدام بهتصاحب قدرت میکنند، این قدرت ناپدار و موقتی است و دوامی نخواهد داشت.