بیستوسوم جولای ۱۹۲۱، مائو تسه دونگ ۲۷ساله سفر طاقتفرسایی را از استان هونان تا پکن انجام داد تا در حضور حدود ۱۰ نفر دیگر، حزب کمونیست چین را بهطور مخفیانه تشکیل دهد. اولین کنگره حزب کمونیست چین نیز در همین روز تشکیل شد، اما ۲۰ سال بعد مائو، رهبر چین، تاریخ تأسیس حزب کمونیست این کشور را روز اول جولای تعیین کرد.
از آن زمان هرسال در اول جولای سالگرد تأسیس حزب کمونیست جشن گرفته میشود و در ۲۳ جولای هم جلسات کنگره حزب کمونیست برگزار میشود و تقریبا میتوان گفت که جزئیات مهمترین موضوعات مورد بحث در این کنگره و همچنین کمیته مرکزی حزب کمونیست راهی به رسانهها و افکار عمومی پیدا نمیکند. بهاینترتیب میتوان حزب کمونیست چین را بزرگترین تشکیلات سری جهان دانست.
امسال در شرایطی پکن صدمین سال تأسیس حزب کمونیست را با سخنرانی آتشین شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین، علیه غرب جشن گرفت که چالشهای بزرگی پیشروی پکن قرار دارد. با وجود گذشت بیش از ۱۸ ماه از همهگیری ویروس کرونا که منشأ آن در چین بود، هنوز دلیل انتشار این ویروس مشخص نیست و حکومت پکن حاضر نیست تا برای تعیین مبدأ شیوع ویروس از آزمایشگاه ویروسشناسی ووهان با جامعه بینالمللی همکاری کند.
از طرف دیگر تنش تجاری میان ایالات متحده و چین که انتظار میرفت با ورود جو بایدن، همتای آمریکاییاش به کاخ سفید فروکش کند، همچنان مانع از تعامل دو قدرت اقتصادی برتر جهان شده است. در چنین شرایطی چین مانند هرسال یک جشن حماسی برای صدمین سال تأسیس حزب کمونیست برگزار کرد و تفاوت آن با جشنهای سالهای قبل این بود که برای نشاندادن چهرهای انسانیتر از حزب کمونیست چین، رژه نظامی در میدان «تیانآنمن» از برنامه جشنها حذف شد.
چین با یک برنامه عظیم تبلیغاتی درحال برگزاری جشن صدمین سالگرد تأسیس حزب حاکم کمونیست است.
شی جینپینگ روز اول جولای در میدان تیانآنمن برای حاضران سخنرانی کرد و هشدار داد که اگر دشمنان بخواهند مانع از دستیابی چین و مردمش به اهداف حزب کمونیست شوند، با مقاومت و دیوار فولادین ۱.۴ میلیارد چینی روبهرو خواهند شد. برنامه سخنرانی شی، نقطه اوج تبلیغات گستردهای بود که هفتههاست رسانههای دولتی چین و حزب حاکم این کشور، مردم را برای آن آماده میکردند.
شی جینپینگ در جایگاه دبیرکل حزب کمونیست و رئیسجمهوری جمهوری خلق چین چندی پیش بههمراه ۵۰ نفر از سران حزب کمونیست بار دیگر بهطور نمادین سوگند وفاداری به حزب کمونیست یاد کرد. شی جینپینگ در این مراسم که حاضران، ایستاده، با مشتهای گرهکرده، سخنان او را تأیید میکردند، گفت: «به حزب وفادار خواهم ماند و تمام عمر در این راه خواهم جنگید. آمادهام همهچیز را در راه حزب و ملت فدا کنم و هیچگاه به حزب خیانت نخواهم کرد».
این مراسم سوگند رهبران حزب که بهصورت زنده در سراسر کشور از تلویزیون و بهصورت آنلاین پخش میشد، با دیگر تبلیغات گسترده حزب که با هماهنگی دولتی هفتههاست در این کشور در جریان است، همخوان بود. رسانههای دولتی چین هفتههاست که سرگرم تبلیغ برنامههایی هستند که روایتی مورد تأیید حزب کمونیست حاکم از تاریخ چین نشان میدهند. از مدتها قبل به مناسبت صدمین سالگرد تأسیس حزب کمونیست، در سراسر چین پرچمهای سرخرنگ به اهتزاز درآمدهاند، داس و چکشها خودنمایی میکنند، مراسم یادبود برپا میشود و روزنامهها و تلویزیون و رسانههای آنلاین بهطور گسترده درمورد «دستاوردهای منحصربهفرد» دیکتاتوری تکحزبی کمونیست گزارش میدهند.
«فنگ جیانمای»، پرفسور آکادمی تربیت کادر رهبری حزب کمونیست، واقع در شهر «یانآن» در چین معتقد است که حزب کمونیست، خلق چین را متحد کرد و آنها را از گرسنگی و ضعف نجات داد و بهسوی تبدیلشدن به یک قدرت بزرگ اقتصادی رهبری کرد. اما آنچه که حزب کمونیست چین و رسانههای این کشور که کاملا تحت کنترل حزب هستند، درباره آن نمیگویند، میلیونها کشتهای است که مسئولیت آن متوجه حزب کمونیست چین است.
در تمامی این برنامههای تاریخی تبلیغاتی نه اثری از ۱۵ میلیون کشتهای که سیاست «جهش بزرگ به جلو» در این کشور بر جای گذاشت، دیده میشود و نه مراسم یادبودی برای آنها. «جهش بزرگ به جلو» تحولی اجتماعی- اقتصادی بود که بین سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ در چین به اجرا درآمد. از اقدامات خودسرانه دولت که از سوی کارگزاران حزب کمونیست در جریان اصلاحات ارضی در سال ۱۹۵۰ و در ۱۰ سال انقلاب فرهنگی از ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۶ به وقوع پیوست نیز سخنی در میان نیست.
موضوع دیگری که به همین اندازه خط قرمز است، یادآوری و یادبود اعتراضهای مسالمتآمیز دانشجویی در سال ۱۹۸۹ است، اعتراضاتی که رهبری حزب با قتل عام میدان تیانآنمن در روز چهارم ژوئن ۱۹۸۹ سرکوب و خاموش کرد. بهجای این موضوعات، اما این روزها فضای جشن و شادی بدون محدودیت در چین حکمفرماست و تشدید کیش شخصیت شی جینپینگ. لغو محدودیتهای دورهای برای ریاستجمهوری چین در سال ۲۰۱۸، این فرصت را به این سیاستمدار ۶۸ساله داد که پس از پایان دو دوره همچنان در این سمت باقی بماند. در ادبیات سیاسی حزب کمونیست چین و در رسانههای دولتی، او را «هسته اصلی» میخوانند. درهرحال آنچه مورخان بر سر آن توافق دارند، این است که او قدرتمندترین رهبر حزب کمونیست و جمهوری خلق چین پس از مائو تسهتونگ است.
به گفته «اورویل شل» مدیر مرکز روابط ایالات متحده- چین، «پایه و اساس باور حزبی پس از مرگ مائو این بود که هیچگاه هیچ فردی، بالاتر و فراتر از حزب قرار نگیرد». شل میگوید: «اما ظاهرا ریزش درون حزب به حدی بود که او گزینه دیگری جز اینکه به این طریق باعث انسجام حزب شود، ندید.
حزب کمونیست چین براساس اطلاعاتی که خود حزب منتشر کرده، تقریبا ۹۱ میلیون عضو دارد. عضویت در این حزب به ترقی در مشاغل دولتی و خصوصی کمک میکند. اما تنها بهترینها، مورد اعتمادترینها و بلندپروازترینها از سد آزمونهای پیچیده پذیرش و عضویت میگذرند. دستیابی به عضویت کامل ممکن است سالها طول بکشد».
در چین و در همین وضعیت بهشدت کنترلشده هم البته انتقادهایی به حزب کمونیست وجود دارد، اما بهندرت کسی را میتوان یافت که آشکارا انتقادش را بیان کند. ترس از مجازات یا ازدستدادن شغل بسیار بالاست. استدلالی که پیوسته از منتقدان در چین به گوش میرسد، این است که چین نه به دلیل جایگاه این کشور و مردم بلکه به دلیل وجود حزب کمونیست این چنین ثروتمند و قدرتمند شده و کشور و مردم چین را نباید با حزب کمونیست برابر دانست.
پرفسور «فنگ جیان مای» از مرکز آموزش عالی حزب کمونیست این موضوع را با عصبانیت رد میکند و میگوید: «خلق و تاریخ تصمیم خود را گرفتند: حزب کمونیست و خلق چین از هم جدا نیستند. اگر فکر کنید میتوانید خلق چین و حزب را جدا از هم در نظر بگیرید، این یعنی شما هیچچیز درباره چین نمیفهمید». حزب کمونیست بارها و بارها با این جمله که «چین را نمیفهمند» به انتقادها در مورد دیکتاتوری تکحزبی کمونیستی و سیاستهای آن واکنش نشان داده است. «دنیل لیس»، تحلیلگر آلمانی تحولات چین، این مسئله را اشتباه دانسته و معتقد است، حزب از این وضعیت که هر انتقادی از حزب به معنی انتقاد از دولت و مردم تعبیر شود، آگاهانه بهرهبرداری میکند. او میگوید: «بهاینترتیب دچار یک دور باطل هستیم که در آن دیگر هیچ دلیلی برای فکرکردن به گزینههای دیگر وجود ندارد؛ چراکه با این نگاه و روایت، تاریخ تحقق یافته است».
ظهور مداوم صداهای ناسازگار و مخالف در طول تاریخ کمونیستی چین اشاره به این واقعیت دارد که اعمال کنترل سیاسی، رشد اقتصادی و توسعه زیرساختها لزوما و بهتنهایی یک ملت دیرپا و مطیع نمیسازد. در این میان نکته مهمی نادیده گرفته شده است. آنچه جا افتاده، همان است که آدام اسمیت، اقتصاددان، به آن لقب «احساسات اخلاقی» داده است. اینجاست که قرن حیرتانگیز پیشرفت چین همچنان از توسعهنیافتگی و آسیبپذیری حکایت میکند. همانطورکه در سالهای گذشته برخی چهرههای سرشناس حزب کمونیست چین به آن اشاره کردهاند، این کشور دارای یک سنت تاریخی طولانی از انسانگرایی و اصلاحات است که حزب کمونیست در دهههای اخیر آن را سرکوب کرده است.
همانطورکه شی اخیرا هشدار داد: «تمام کارهای رسانهای حزب باید منعکسکننده خواست حزب باشد و از اقتدار و وحدت حزب محافظت کند. آنها باید حزب را دوست داشته باشند هم از نظر فکری، سیاسی و عملی از حزب محافظت کنند».
اگرچه ناظران تأکید میکنند که سلطه پایدار، سرکوب و کنترل همهجانبه امروز شی جینپینگ بر چین از دوران حکومت مائوئیستها بیسابقه بوده است، اما همزمان هشدار میدهند که رسانههای غربی و فعالان سیاسی نباید اجازه دهند که حکومت چین تحت لوای این سرکوب، از پاسخگویی فرار کند. اورویل شل میگوید: «تردیدی نیست که حزب کمونیست چین از عملیات سرکوب علیه دشمنان خود استفاده میکند.
اما این حکومت همچنین از ابزارهای دیگری هم برای ایجاد پشتیبانی مردمی برای خود استفاده میکند: موفقیت بیشتر، تحریک غرور ملی و حتی پاسخگویی به افکار عمومی در درجات مختلف. سران حزب کمونیست چین همیشه توصیه کردهاند که، چون تحریککردن حزب کمونیست اقدامی خطرناک است و میتواند حتی خشم عمومی را برانگیزد، دیگران باید همه کارها را به روشهای مختلف انجام دهند تا حکومت چین بتواند چهرهای انسانی از خود به نمایش بگذارد».
در چنین شرایطی در درون حزب کمونیست اعتراضهایی مبنیبر کمرنگشدن وجهه انسانی حکومت چین وجود دارد و به همین دلیل منتقدان شی جینپینگ که تداوم حزب کمونیست چین را از هر فردی فراتر و مهمتر میدانند، معتقد هستند که با ادامه این روند، حزب کمونیست تبدیل به بزرگترین دشمن خود و مردم چین خواهد شد.