فراروـ قسمت چهاردهم سریال دراکولا به تهیه کنندگی و کارگردانی مهران مدیری روز سه شنبه ۸ تیر ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«در ادامه داستان و اتفاقاتی که میافتد، همگی از طریق سرنخهایی که از کامیاب به دست میآورند، متوجه زنده بودن پدر کامروا در آسایشگاه میشوند. با حضور در آسایشگاه اتفاقات جدید رخ میدهد که شاهد آن خواهیم بود...»
در قسمت چهاردهم کاروان آوارههای زخم خورده از کامروا به مغازه تاناکورا میرسند. لباسهای مارک داری که ژاله و الناز از پاریس و نیویورک و... خریدهاند، در کنار لباسهای تاناکورایی مینا و چمچاره ارزشی در همان سطح پیدا میکنند و این کسی مثل ژاله را دیوانه میکند. آنها مغازه را ترک میکنند و پشت سرشان هوشمند و گروه تبهکاران همراهش وارد مغازه میشوند. آنها دنبال کیف پول کامروا هستند و چیزی هم پیدا نمیکنند.
اما خبر اهمیت کیف از طریق مغازهدار به کامیاب و از او هم به سایرین میرسد. کامیاب سرنخ بعدی برای پیدا کردن کیف یا هر چیز پنهان دیگری از کامروا را رو میکند. معلوم میشود که کامیاب در همان خانهای که الناز زندگی میکرده است، پیشتر پرستار پدر کامروا بوده است. پدری که اکنون در خانه سالمندان است.
با وجود گذشت چهارده قسمت به نظر میرسد که سریال دراکولا مدتهاست دارد پخش میشود. روند پیشرفت داستان بهشدت کند است. حتی تقریباً پیشرفتی حاصل نمیشود. اضافه شدن تدریجی چیزهایی مثل کیف پول و پدر کامیاب به داستان بیشتر شبیه نوشتن اتودهایی برای این ادامه فیلمنامه است، نه اتفاقات حساب شدهای که پیشرفت داستان روی آنها بنا شود.
این کندی و پیش نرفتن سبب شده است که موقعیتهایی تکراری با شوخیهایی تکراری تقریباً در هر سکانس دیده شود. تکه کلامهای مینا، اوشگول گفتنهای چمچاره، خندیدن ژاله، نفس کشیدن الناز و... تا کجا و تا چند قسمت میتوانند خندهدار باشند. آنها از چند قسمت قبل کارکرد خودشان را از دست دادهاند و حالا فقط ملالآور شدهاند.
بعد از چند قسمت خبری هم از جناب وکیل میشود. شخصیتی که با اضافه شدن کامیاب به داستان نقشش کمرنگتر شد و حالا هم در حد یک سکانس میآید و میرود. داستان و فیلمنامه دراکولا به بدترین شکل ممکن پیش میرود. در بیربطترین جای این قسمت ناگهان همه چیز به چهار ماه قبل کات زده میشود. جایی که کامروا با شریک مرموزش جریان سایتهای شرطبندی را راه میاندازد. همه اینها مثل تکههای جداجدا به نظر میرسند که با زور و به صورت دوست نداشتنی در حال وصله شدن به هم هستند که دراکولا ادامه پیدا کند. این در حالی است که داستان دراکولا در شش قسمت میتوانست به پایان برسد.