سخنگوی طالبان گفت: در ایران یا سایر کشورهای همسایه برخی رسانهها از قول خود مطالبی را مینویسند که واکنشهای مثبت و منفی، به نفع یا به ضرر طالبان را در بر دارد، که در اصل برداشت خود را ارائه میدهند.
به گزارش ایلنا، پیشرویهای طالبان طی دو ماه اخیر موجب شده تا واکنشهای زیادی در سراسر افغانستان و همچنین سایر کشورهای منطقه و فرامنطقه نمایان شود. از یک سو بسیاری بر این عقیدهاند که طالبان با فرا رسیدن موعد خروج نیروهای خارجی از افغانستان به دنبال سلطه همهجانبه بر این کشور است و از سوی دیگر این جریان پیشرویهای اخیر خود را کاملاً عادی جلوه میدهند. برخی دیگر از کشورها همانند روسیه و چین هم از اوضاع و احوال این روزهای افغانستان به شدت احساس نگرانی میکنند و معتقدند که کابل به زودی سقوط میکند.
برای روشن شدن تحولات میدانی و سیاسی اخیر افغانستان و بررسی فاز جدید رفتارهای طالبان به گفتگو با «ذبیحالله مجاهد»، سخنگوی طالبان پرداختیم که به شرح زیر از نظر میگذرد:
طی دو ماه گذشته عملیاتهای طالبان در سراسر افغانستان افزایش پیدا کرده که انتقادهای زیادی را در برداشته است. چرا در این برهه زمانی طالبان دست به چنین اقدامی زده است؟
پیشرویهای اخیر اساساً به دلیل اعلان جنگ علیه مردم افغانستان نبوده، بلکه ارتش افغانستان در روز چهارم عید فطر از قرارگاههای خود واقع در هلمند و پکتیا به صورت واضح اعلام کرد که علیه طالبان دست به اجرای حملات گسترده خواهند زد و به نوعی آرایش هجومی گرفتند. طبیعی است که ما هم باید از خودمان دفاع میکردیم. در این میان از آن روز تاکنون دو هزار نظامی ارتش افغانستان به ما پیوستند و این در حالی است که ما به هیچ وجه نمیخواهیم کسی کشته شود.
بسیاری معتقدند که این پیشرویها ریشه در عدم اجرای صحیح توافق دوحه توسط آمریکاییها دارد. تا چه حد این تحلیل را تأیید میکند؟
بحث توافق دوحه به صورت کلی هیچ ربطی به عملیاتهای ما ندارد. ما معتقدیم که باید تمام درگیریها در سراسر افغانستان جمع شود و نیاز است که دامنه جنگ را محدود کنیم. به همین دلیل اعتقاد داریم که از روز اول، خلف وعده آمریکاییها روشن بود و حالا هم آنها در حال خروج از افغانستان تا ماه سپتامبر هستند.
اخیراً پنتاگون اعلام کرده که احتمال دارد حدود ۶۰۰ نظامی خود را به دلیل حملات طالبان، در افغانستان نگه دارد. آیا در مورد این موضوع میان واشنگتن و طالبان تبادل نظر شده است؟
آمریکاییها اعلام کرده بودند که تا ماه میاز کشور خارج میشوند، اما متاسفانه در این مورد کوتاهی کردند و حالا باید با تمام قوا از کشور خارج شوند. بدون تردید اگر آنها بخواهند در افغانستان حضور داشته باشند، با عکسالعمل جدی ما و مردم ما روبهرو خواهند شد؛ چراکه مردم افغانستان به هیچ وجه نمیخواهند حتی یک نفر از نیروهای خارجی در کشورشان باقی بمانند.
همانگونه که شما اشاره کردید طی چند روز گذشته، ایالات متحده اعلام کرده که شاید تعدادی از نیروهایشان در افغانستان باقی بمانند. اگر چه آنها به صورت دقیق به ما اعلام نکردند که قرار است ۶۰۰ نظامی خود را در افغانستان نگه دارند و به همین دلیل این موضوع همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
اخباری از توافق دولت افغانستان با ترکیه برای حضور نظامیان آنها در میدان هوایی کابل منتشر شده که تحلیلهای زیادی را به خود اختصاص داد. چرا طالبان با حضور نیروهای آنکارا در کابل مخالف است؟
معتقدیم که ترکیه یک کشور برادر و اسلامی است، اما واقعیت این است که اگر آنها بخواهند دست به اقدام خاصی بزنند و در افغانستان حضور داشته باشند، بدون تردید مردم افغانستان با آنها مقابله خواهند کرد؛ چراکه از نظر ما تفاوتی میان ترکیه و آمریکا وجود ندارد، چون این کشور عضو ناتو است. ما صراحتاً به آنها و به تمام نیروهای خارجی هشدار میدهیم که حضورشان در خاک افغانستان پذیرفتنی نیست. بر این اساس از ترکیه میخواهیم که وارد پرونده افغانستان نشوند.
طالبان پس از توافق دوحه تاکنون سعی داشته تا به نحوی چهره خود را در اذهان عمومی تطهیر کند. حتی اختلافهایی در داخل کشورهای همسایه در مورد اقدامها و رفتار فعلی طالبان وجود دارد و اکثراً معتقدند که حرف و عمل طالبان ۱۸۰ درجه با هم تفاوت دارد. چرا این جریان اینگونه رفتار میکند؟
در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی که تجاوز آمریکا به افغانستان عملیاتی شود، امارت اسلامی درگیر جنگهای داخلی بود و ما نتوانستیم با کشورهای همسایه مناسبات درست و گسترده برقرار کنیم. در آن موقع طالبان به حد کافی تجربه نداشتند و حالا معتقدم که امارت اسلامی به تجارب کامل رسیده و از سوی دیگر هم باید توجه داشت که در آن دوران ارتباط میان رسانهها و طالبان وجود نداشت. حالا ما این موضوع را در دستور کار قرار دادهایم.
بر این اساس معتقدم از سال ۲۰۰۰ به بعد طالبان تا حد زیادی به تکامل رسیده و همچنین ما در حال تغییر رفتار هستیم؛ به خصوص آنکه مردم کشورهای همسایه مانند ایران و پاکستان هم باید بیشتر در مورد مواضعمان آگاهی کسب کنند.
چندی پیش بود که ویدئویی از یکی از رهبران میدانی طالبان به نام ملا منان نیازی در رسانهها منتشر شد که او در حال تهدید ایران و مشخصاً استان خراسان بود. از همان موقع تاکنون و حتی قبلتر از آن، بسیاری از کارشناسان ایرانی نگاه مثبتی به رفتار طالبان در قبال ایران و سایر همسایگان نداشتند و حالا هم این روند تا حد زیادی تشدید شده و به نوعی هشدارهای جدی در مورد طالبان داده میشود. چرا طالبان اجازه داد این فضا علیه این گروه خلق شود؟
برخی از افراد مانند «منان نیازی» که از صفوف طالبان خارج شد، اساساً از امارت اسلامی نمایندگی نمیکردهاند. ما بارها تندرویهای این اشخاص را رد کردیم و در مورد این قبیل مواضع هشدار دادیم و حالا هم میگوییم که چنین افرادی از ما نیستند.
باید توجه داشته باشید که امارت اسلامی یک رهبری متمرکز با مذهب حنفی دارد و سعی کردیم در این مدت تمام حرکتهای ما میان تیم دوحه و صفوف طالبان هماهنگ باشد. بدون تردید از دوحه تا هلمند و از هرات تا ننگرها با یکدیگر هماهنگ هستند و از یک خط پیروی میکنند.
اگر در ایران یا سایر کشورهای همسایه برخی رسانهها از قول خود مطالبی را مینویسند که واکنشهای مثبت و منفی، به نفع طالبان یا به ضرر طالبان در بر دارد، در اصل برداشت خود را ارائه میدهند. بهتر است که به صورت مستقیم با ما در تماس باشند تا بتوانند نظرات ما را مستقیماً جویا شوند؛ چراکه در وضعیت کنونی اظهارنظرهای مختلفی وجود دارد و حتی ممکن است برخی اظهارنظرها در درون افغانستان و سایر کشورها واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشته باشد. بر این اساس تاکید ما بر ارتباط مستقیم است.
پرسشی که این روزها ذهن بسیاری از ناظران بینالمللی و حتی مقامات دولتهای منطقه و فرامنطقه را به خود مشغول کرده این است که پس از خروج کامل آمریکا از افغانستان، طالبان دست به چه اقدامی میزند؟
به صورت کلی در مسائل افغانستان دو بُعد وجود دارد؛ نخست بُعد خارجی بود و سپس ابعاد داخلی، ما معتقدیم که در ابتدای کار باید خطرات را دفع کنیم بعد به دنبال منافع کشورمان باشیم؛ چراکه افغانستانِ در حال اشغال نمیتواند کاری از پیش ببرد؛ لذا ما در گام اول با آمریکاییها مذاکره کردیم تا آنها از کشور خارج شوند و به آنها اطمینان دادیم که تهدیدی از ناحیه ما متوجه هیچ کشور و همچنین آمریکا نخواهد بود. در فاز بعدی مسائل داخلی مطرح میشود.
آیا قرار است مجدداً شاهد افغانستانِ درگیر جنگ باشیم یا اینکه مصالحه انجام خواهد شد؟
ما در توافق دوحه به آمریکاییها اعلام کردیم که باید ظرف مدت ۱۰ روز با دولت افغانستان مذاکرات بینالافغان داشته باشیم، اما واقعیت این است که جاده مذاکره همیشه دوطرفه بوده است. متاسفانه کابل در سال گذشته منتظر نتایج انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شد و از مذاکره با ما امتناع کرد و همین وقتکُشیها موجب شد تا از جریان مذاکرات ملی استفاده ابزاری و سیاسی شود. بر این اساس ما نه تنها بعد از خروج آمریکاییها، بلکه همین حالا هم به دنبال مذاکرات داخلی و ملی هستیم، اما به نظرم طرفهای داخلی نمیخواهند وارد این مذاکرات شوند.
اخیرا رئیس جمهوری افغانستان در رأس هیات سیاسی – امنیتی وارد واشنگتن شد و با رئیسجمهوری آمریکا دیدار داشت و از سوی کاخ سفید قول ارائه کمک به کابل داده شده است. طالبان این دیدار را چگونه ارزیابی میکند؟
بر اساس اطلاعاتی که به دست ما رسیده، درخواست دیدار اشرف غنی و جو بایدن، از سوی آمریکا مطرح نشده؛ بلکه این کابل بوده که اصرار بر دیدار با کاخ سفید داشته است. اگر نگاهی به تشریفات سفر عبدالله عبدالله و اشرف غنی به آمریکا بیندازید، به صورت کامل میتوان دید که این سفر آنگونه که رسانهها میگویند رسمی نبوده و معتقدم که یک بیاحترامی به اشرف غنی و تیم او شده است.
باور داریم که آنها از اشرف غنی هم عبور خواهند کرد؛ چراکه بایدن علناً اعلام کرده در زمانی که ۱۵۰ هزار نظامی در افغانستان داشتند باز هم شکست خوردند که این یک اعتراف آشکار به شکست است. از سوی دیگر اینکه گفته شده قرار است به ارتش افغانستان کمکهای لجستیکی شود، به نظرم با توجه به فسادهای گسترده در کابل این کمکها به جایی نخواهد رسید.
از سالهای گذشته تاکنون بسیاری از مقامات و همچنین تحلیلگران داخلی و خارجی معتقدند که پاکستان پشتپرده هدایت طالبان ایستاده است. دادههای زیادی هم از سوی آمریکاییها در فضای رسانهای و حتی در اتاقهای فکرشان منتشر شده که این موضوع را به صورت تلویحی تایید میکنند. به خصوص آنکه در جریان مذاکرات دوحه گفته میشد که اسلامآباد صحنهگردان اصلی در مقابل آمریکا بوده است. این تحلیل تا چه حد درست است؟
ما معتقدیم که پاکستان صرفاً یک کشور همسایه است و همانند ایران برای ما اهمیت دارد. به هر ترتیب ما تمام فشارهایی که از بیرون به افغانستان وارد میشود را دفع میکنیم، اما در عین حال خواهان ارتباط با تمام کشورها هستیم و در همین جا اعلام میکنم که ما تحت فشار هیچ طیفی نیستیم.
در روزهای اخیر سازمان سیا اعلام کرد که به دنبال احداث پایگاه خود در خاک پاکستان است که البته اسلامآباد با آن مخالفت کرده است. برخی معتقدند که پاکستان به دلیل دریافت بودجههای سنگین از واشنگتن برای مبارزه با تروریسم مجبور است تا با این درخواست ایالات متحده موافقت کند و حتی گفته شده که در پشتپرده موافقتهایی صورت گرفته است. دیدگاه طالبان در این مورد چیست؟
نظر امارت اسلامی این است که حضور آمریکا در پاکستان و هر کشور دیگر میتواند مشکلات عدیدهای به وجود بیاورد. همه میدانند که آمدن آمریکا در منطقه مشکلساز شد و به نظرم پاکستان نمیگذارد که آمریکاییها در کشورشان پایگاه اطلاعاتی یا عملیاتی بنا کنند. به همین دلیل معتقدم که پاکستان زیر بار چنین مسئلهای نمیرود؛ اگر هم با این موضوع موافقت کنند بدون تردید این موضوع نه تنها به نفع منطقه نخواهد بود، بلکه میتواند امنیت افغانستان، ایران و سایر کشورهای منطقه را به خطر بیندازد.
اخیراً ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و بسیاری دیگر از مقامات این کشور و حتی چین در مورد سقوط کابل و تصرف آن توسط طالبان هشدار دادهاند. چرا این کشورها به چنین جمعبندی رسیدند؟
طی این سالها به نمایندگی از بخشی از مردم افغانستان با خارجیها مبارزه کردیم و به همین دلیل ما معتقدیم که نباید در کابل خونریزی صورت بگیرد و خواهان درگیریها نیستیم، اما اگر مداخلات ادامه پیدا کند بدون شک مقابله نظامی صورت میگیرد. در این میان اگر چنین اتفاقی بیفتد نظرات تمام همسایگان از چین و روسیه گرفته تا ایران و پاکستان را مدنظر قرار خواهیم داد و این در حالی است که بسیاری از فرماندهان نظامی افغانستان به ما پیوستند.
در این مسیر اگر با کابل و انواع و اقسام احزاب اسلامی، جهادی و حتی طیفهای سیاسی در مذاکرات به توافق برسیم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، اما اگر مجدداً وقتکُشی صورت بگیرد و نتیجهای از مذاکرات بیرون نیاید، بدون تردید درگیریها ادامه خواهد داشت. به همین جهت خواهان خارج شدن تمام کشورهای خارجی از افغانستان هستیم و از طرف مقابل هم میخواهیم که به میز مذاکره بازگردد.
طالبان بارها گفته است که عملیاتهای این گروه علیه دولت افغانستان مشروع است و بارها هم از کلمه جهاد در این مورد استفاده کرده است. فکر نمیکنید این اقدامها با فقه اسلامی در تضاد باشد؟
هدف در جهاد مشخص است. فقه اسلامی میگوید که اگر جهاد برای حکومت اسلامی باشد، هدف آن صحیح و مباح است که در زمان لشگرکشی اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان این اتفاق رخ داد و همه علیه آن جهاد کردیم؛ چراکه برای تامین منافع ملی باید دست به سلاح میشدیم.
یعنی شما دست به سلاح شدن علیه دولت افغانستان که اتفاقاً مسلمان هستند را مشروع میدانید؟
معتقدم که این دولت دستنشانده آمریکا است و اساساً ما با یک دولت سکولار که از سوی واشنگتن حمایت میشوند روبهرو هستیم. از سوی دیگر آنها به شدت از استقرار نظام اسلامی هراس دارند.
در روزهای اخیر اخباری از حمله طالبان به مزارشریف و نواحی شمال که محل استقرار هزارهها به حساب میآید منتشر شده که نقدهای بسیار زیادی را متوجه این جریان کرده است. فکر نمیکنید در این وضعیت چنین حملاتی به تشدید اختلافهای داخلی دامن میزند؟
پیشروی امارت اسلامی در شمال افغانستان به جهت ایجاد کشتار مردم نبوده و ما از کسانی مانند اسماعیل خان، محمد محقق، عطامحمد نور و تمام کسانی که در دوران جهاد زحمات زیادی کشیدند و علیه شوروی جنگیدند میخواهیم که با ما وارد جنگ نشوند.
چند درصد از خاک افغانستان در دست طالبان است؟
اخیراً بیش از ۱۲۴ ولسوالی در اختیار امارت اسلامی قرار گرفت و به طور کلی ۸۳ درصد از خاک افغانستان در تصرف ما است.
گزارشهای زیادی در این مدت از سوی سازمان ملل وسایر نهادهای بینالمللی منتشر شده که نشان از ارتباط طالبان و القاعده دارد. ارتباط امارت اسلامی با القاعده به چه زمانی برمیگردد و اساساً رابطهتان با سازمان القاعده چگونه است؟
حضور القاعده در افغانستان به گذشته برمیگردد. در آن زمان به دلیل حمله شوروی به افغانستان از تمام بلاد اسلامی برای جهاد علیه آنها به افغانستان آمدند و در همان زمان اعضای القاعده با مردم افغانستان همکار بودند. پس از گذر از دوران جهاد، به سران القاعده ازطرف حکومت وقت تابعیت افغانستان داده شد و شاهد به وجود آمدن پدیدهای به نام «افغان – عربها» بودیم و متاسفانه این میراثی بود که برای امارت اسلامی به جای گذاشته شد.
پس از دوران جهاد، ما سعی کردیم تا رفتار القاعده را کنترل کنیم، اما اتفاقهایی افتاد که بعد از سال ۲۰۰۰ میلادی آنها یا به کشورهای خود رفتند یا دستگیر شدند. حالا هم با پدیدهای به نام داعش روبهرو هستیم که در زابل، هلمند، جوزجان، ننگرهار، کُنر و غور با آنها مقابله کردیم، ولی آنها هنوز در کابل دیده میشوند. به هر ترتیب با این جریان مبارزه خواهیم کرد و هیچ ارتباطی هماکنون با القاعده نداریم. ما به هیچ وجه افکار داعش را قبول نداریم. آنها حتی ما را مُرتد میخوانند و به همین دلیل هیچ ارتباط مستقیمی با آنها وجود ندارد.
سخن آخر.
باید بپذیریم که اختلافات فقهی صرفاً در محدوده علمی است و خارج از آن همه ما مسلمان هستیم و حول یک کلمه جمع شدهایم. به همین دلیل اعلام میکنم که نمیخواهیم ذرهای تهدید از ناحیه ما به همسایگان وارد شود؛ چون ما با آنها برادر هستیم و حتی میخواهیم از تجربههایشان در عرصه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی استفاده کنیم.