وزارت اطلاعات موظف است نظر کارشناسی خودش را به شورای نگهبان یا هر مرجع سؤالکننده بدهد و بیش از این وظیفهای ندارد؛ یعنی نه پرونده و نه تحلیل به آنها بدهد و تنها نظر کارشناسی بدهد. تحلیلهایی مثل اینکه این مصلحت هست یا نیست خارج از وظیفه وزارت اطلاعات است.
علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت سیدمحمد خاتمی و از نیروهای پیشگام انقلاب اسلامی، بهمناسبت سالروز انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت آیتالله بهشتی و یارانش به ذکر خاطراتی از آن شهید پرداخته که ذیل آن به برخی از بحثهای روز نیز پاسخ داده است.
در ادامه گفتگوی «جماران» با علی یونسی را میخوانید.
بهشتی مظهر قاطعیت و قانونمداری
اولینبار که بنده با این شهید بزرگوار ملاقات کردم، به چند سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در خانه شهید قدوسی برمیگردد. من بهعنوان یکی از تحصیلکردگان مدرسه شهیدین، منتظریه یا حقانی (همه این سه اسم به یک مدرسه اشاره دارد) بودم و شهید بهشتی مسئول عالی این مدرسه بود. مدرسه کاملا ازسوی شهید قدوسی اداره میشد، ولی مسئول نهایی آیتالله دکتر شهید بهشتی بود. ما طلاب این مدرسه بیشتر با شهید قدوسی اداره میشدیم و مأنوس بودیم و در سال چند بار با شهید قدوسی در وقتهای خاصی ملاقات میکردیم.
در این ملاقات من و سه نفر دیگر از طلاب مدرسه حقانی به نامهای شهید شاهچراغی، دکتر مقدم و آقای جواد محدثی بودیم. این ملاقات هم عمدتا به این خاطر بود که نزاعی در مدرسه حقانی رخ داده بود و مدرسه حقانی به دو طیف و جریان تقسیم شده بودند. گروهی شدیدا طرفدار آیتالله مرحوم مصباحیزدی و گروهی هم مخالف ایشان بودند. تعلیمات و دروس آیتالله مصباح یزدی این دو جریان را در مدرسه حقانی ایجاد کرده بود و اداره این مدرسه برای شهید قدوسی مشکل شده بود و برای حل این نزاع مرحوم شهید بهشتی به قم آمدند و چند طلاب برجسته مدرسه را دعوت کردند که اصل مسئله را بپرسند و راهحلی برای این اختلاف پیدا شود. از ما پرسیدند که چرا شما با برادر عزیزمان آقای مصباح که مدرس خیلی خوبی است، مخالفاید؟ اما همه ما گفتیم، ما با ایشان مخالف نیستیم، بلکه با طرز تدریس و برخورد ایشان با مخالفان خودش مخالف هستیم.
آیتالله مصباحیزدی شدیدا مخالف شخصیتهایی مثل مرحوم شریعتی، آیتالله طالقانی و بهطورکلی روشنفکران انقلابی آن روز بود و با این کار مخالف بود که طلاب به فعالیتهای سیاسی وارد شوند. ایشان اعتقاد داشتند طلبهای که وارد مبارزات سیاسی شود ممکن است دستگیر شود و به زندان برود و در زندان تحت تأثیر گروههای مارکسیستی قرار بگیرد؛ بنابراین، این کارها مصلحت نیست. در هر صورت آیتالله مصباحیزدی مخالف مبارزات و فعالیتهای طلبهها بودند و همین باعث شد که طلبهها به دو گروه تقسیم شوند».
او درباره شهادت شهید بهشتی هم بیان کرد: «گروهکهای تروریست با کشتن شهید بهشتی هم خود را نابود کردند و هم خشونت را به داخل کشور ما نفوذ دادند. تا مادامی که بهشتی بود در هیچ محکمه و هیچ جای این مملکت کسی جرئت نمیکرد با خشونت و ضدقانون عمل کند، بیجا پروندهسازی و دیگران را متهم کند و بیجا آبروی کسی را ببرد. بهشتی همه را تحمل میکرد و بهخاطر این تحملی که داشت خیلی کسانی که امروز جزء طردشدگان هستند و به حاشیه رانده شدهاند، آن موقع به بهشتی طعنه میزدند و میگفتند ایشان زیاد لیبرال و آزادیخواه است و او را متهم میکردند که افکار غربی دارد».
مسئله نفوذ
یونسی در ادامه گفتگو به بحث نفوذ هم پرداخت و گفت: «بحث نفوذ در کشور خیلی مطرح میشود و در سالهای اخیر هم اتفاقات ناگواری مثل یکسری خرابکاریها در اماکن هستهای یا ترور شهید فخریزاده در کشور افتاده است. شما بهعنوان کسی که سابقا وزیر اطلاعات بودهاید، امروز این مسئله نفوذ را در کشور چطور میبینید؟ آیا به این شدت و حدتی که در رسانههای داخلی و خارجی گفته میشود و در صحبت بعضی از مسئولان مثل آقای محسن رضایی گفته شده، نفوذ در کشور هست؟ اگر هست علتش چیست و چطور میشود با آن مبارزه کرد؟ نفوذ در دهه ۶۰ متفاوت بود برای اینکه یک خانواده با هم مبارزه میکردند و نفوذ در همدیگر عادی بود.
یک جنگ داخلی صورت گرفت و نفوذ آسان بود، ولی حدود ۱۰، ۱۵ یا ۲۰ سال مبارزه و کشور از همه نفوذهای گروههای تروریستی پاکیزه شد. ولی از نفوذ سرویسهای اطلاعاتی و مخصوصا اسرائیل غفلت شد. ۱۰ سال اخیر متأسفانه نفوذ موساد در بخشهای مختلف کشور به حدی است که جا دارد همه مسئولان جمهوری اسلامی برای جان خودشان نگران باشند. متأسفانه سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی به جای اینکه آنها را شناسایی کنند، به جان خودیها افتادهاند.
غفلت از موساد سبب شده که نفوذ کند و اینگونه ضربه بزند؛ بهگونهایکه صریحا مسئولان جمهوری اسلامی را تهدید کند. برای من بهعنوان فردی که مدتی در وزارت اطلاعات کار کردهام، بسیار دردآور است. در زمان ما و قبل از ما چنین نفوذهایی وجود نداشت و آنچه میگفتند اسرائیل است، ثابت شد که نبود. شروع شده بود و اگر این مسیر ادامه پیدا میکرد، حتما این اتفاق نمیافتاد. ولی بعد از ما به دلیل رقابت سرویسهای اطلاعاتی، موازیکاری که در وزارت اطلاعات رخ داد و سازمانهای جدیدی که در مقابل وزارت اطلاعات ایجاد شد، وزارت اطلاعات را تضعیف کردند».
او افزود: «آن سازمانهای جدید و موازی وزارت اطلاعات به جای اینکه با نفوذ مبارزه کنند، مشغول کنترل و مبارزه با خودیها شدند. میدان برای نفوذ سرویسهای جاسوسی دنیا باز شد و امروز ما حق داریم برای همه جا و هر اتفاقی که رخ بدهد، نگران باشیم. باید به گذشته برگردیم. باید موازیکاری و رقابت را پایان داد و اولویتهای سرویسهای داخلی ما مشخص شود. مبارزه با نفوذ باشد نه عناصر داخلی که منتقد و معترض هستند. الان برای خیلی از سازمانهای اطلاعاتی ما، کنترل و مواظبت عناصر داخلی است و نفوذ دشمن نیست. دوم اینکه همیشه و در همه جای دنیا نفوذ سرویسهای جاسوسی در احزاب، سازمانها و گروههای افراطی آسان است؛ برای اینکه معیار گروههای افراطی مانند داعش، القاعده و همه گروههای افراطی فقط افراط و تندروی است. کسی که مانند آنها حرف بزند، جنایت کند و اقدام کند برای آنها کافی است.
این برای آنها نقطه قوت و برای نفوذ نقطه ضعف است؛ یعنی هر سرویس جاسوسی و اطلاعاتی عناصر بیمار و افراطی را از میان خودشان یا جای دیگر پیدا میکنند و در سازمانهای افراطی نفوذ میدهند و هرچه آنها تندتر عمل کنند، بالاتر میروند و هرچه جنایت بیشتری کنند ارتقا پیدا میکنند. خیلی راحت است. این حرف من را همه کسانی که مسئولیت اطلاعاتی داشتهاند، میفهمند که همه گروههای افراطی یا اصل گروه را سازمانهای جاسوسی ایجاد کردهاند یا در آنها نفوذ میکنند.
برای مبارزه با نفوذ چند کار باید کرد؛ اول اینکه همه جریانهای افراطی و تندرو را باید تعطیل کرد و کسانی را که متملق، چاپلوس و تحریککننده هستند و مدام به اختلاف و دشمنی دعوت میکنند، باید دور کرد. کسانی که سخنرانی میکنند و مدام افراد یک جریان را میکوبند، کسانی که متملق و چاپلوس هستند. این تیپ افراد هستند که بهراحتی میتوانند بالا بیایند. اگر میخواهید نفوذ را تعطیل کنید، اینها را تعطیل کنید. اگر افراد متملق، چاپلوس و افراطی را تعطیل کنیم، دروازه ورود نفوذیها راحت بسته میشود؛ اما متأسفانه الان میبینیم هرکس شعار تندتری بدهد، اقدام تندتری بکند و عملیات تندتری داشته باشد، بیشتر بالا میرود و در کنار او افرادی هم بالا میآیند. راه نفوذ دشمن این است».
او درباره رخدادهای تروریستی چند سال اخیر تصریح کرد: «اتفاق دیگری در چند سال اخیر افتاد که یکی، دو سال پیش افشا شد؛ بحث شکنجه مازیار ابراهیمی، متهم ترور دانشمندان هستهای بود که آقای علوی وزیر فعلی اطلاعات هم توضیح دادند و گفتند ما به او خسارت پرداخت کردهایم». خود شما در زمانی که وزیر بودید با چنین موارد تخلفی مواجه شده بودید؟ مطلقا؛ در زمان من ملاقات خانواده و سازمانهای حقوقبشری با تروریستهای مسلحی که ما میگرفتیم، آزاد بود و اعلام کرده بودیم. راه شکنجه و سختگیری را بهطور کلی بستیم.
من حداقل از پنج کانال کنترل میکردم که مأمورانم به کسی تضییق، فشار و اذیت و آزاری نداشته باشند. اسم زندان کمیته مشترک را «توحید» گذاشته بودند و این واژه مقدس را روی زندان کمیته مشترک گذاشته بودند. من آن را تعطیل و به موزه عبرت تبدیل کردم. اگر نرفتهاید ببینید، بروید موزه عبرت را ببینید. من آنجا حک کردهام که حاکمان و کارگزاران در آینده ببینند و عبرت بگیرند که با شکنجه، اذیت، آزار و سختگیری، عدالت اجرا نمیشود. دنیا همان بلا را بر سر آنها آورد که هرکسی مانند آنها عمل کرد»؛ بنابراین راهش اخلاقی و قانونی عملکردن است. سخت هست، ولی میوه عدالت خیلی شیرین است.
راه طولانی و سخت است، اما حلاوت و شیرینی عدالت به اندازهای تأثیرگذار است که دشمن را تسلیم و تروریست را هم تعطیل میکند؛ فقط کافی است تحمل کنید. من حتی سعی کردم آثار شکنجههای گذشته هم جبران شود. مواردی که پیش از من انجام شده بود سعی کردم درباره آنها هم جبران کنم. در زمان خودم این افتخار را دارم که یک مورد هم من عمدا به کسی ظلم نکردم، آبروی کسی را نبردم و افشاگری نکردم. حتی به گروههای تروریست و معاند و دشمن ظلم نکردم و دستور هیچ مافوقی را هم در اینجا اجرا نکردم؛ مگر اینکه قانونی بوده باشد. البته شاید جایی اشتباه کرده باشم که خدا اشتباهات ما را میبخشد».
ردصلاحیت هاشمی و لاریجانی
یونسی در این گفتگو به بحث ردصلاحیت اکبر هاشمیرفسنجانی و ادعای اخیر حیدر مصلحی مبنی بر ارائه اطلاعات درباره او به شورای نگهبان و نیز ردصلاحیت علی لاریجانی در انتخابات اخیر اشاره کرد و گفت: «به بحث رد صلاحیت آقای هاشمی اشاره کردید. ما هم این دوره درخصوص یکی از کاندیداها، مشخصا آقای لاریجانی و هم سال ۹۲ دیدیم که دستگاه امنیتی اظهارنظرهایی کردند و ظاهرا در رد صلاحیت آن افراد اثرگذار بوده است. البته شورای نگهبان میگوید تأثیر نهایی نداشته، ولی ظاهرا تأثیر مهمی در رد صلاحیت یا عدم احراز صلاحیت نامزدها داشته است.
حد و حدود دستگاههای امنیتی در بحث استعلامها و تأیید صلاحیتها کجاست؟ وزارت اطلاعات موظف است نظر کارشناسی خودش را به شورای نگهبان یا هر مرجع سؤالکننده بدهد و بیش از این وظیفهای ندارد؛ یعنی نه پرونده و نه تحلیل به آنها بدهد و تنها نظر کارشناسی بدهد. تحلیلهایی مثل اینکه این مصلحت هست یا نیست خارج از وظیفه وزارت اطلاعات است.
وزارت اطلاعات حق ندارد اینگونه اظهارنظر کند و بگوید من صلاح میدانم یا صلاح نمیدانم. مرجع تشخیص مصلحت وزارت اطلاعات نیست؛ کارشناس امنیتی است؛ یعنی این وزارت اطلاعات است که باید بگوید این فرد مظنون به جاسوسی هست یا نیست، متهم به خرابکاری و تروریستی هست یا نیست، در گذشته پرونده داشته و وابسته به گروهکها بوده یا نبوده مثلا سلطنتطلب هست یا نیست، در خارج از کشور این کارها را کرده یا نکرده و نفوذی هست یا نیست.
وزارت اطلاعات مرجعی است که صلاحیت دارد نظر کارشناسی بدهد و نظرش را به مرجع سؤالکننده منتقل میکند و آن مرجع خودش باید تصمیم بگیرد که بالاخره این فرد را تأیید یا رد کند». او ادامه داد: «درمورد شورای نگهبان متأسفانه دو اعترافی که صورت گرفت، باور عمومی را تأیید کرد. یکی اعتراف آقای صادق لاریجانی رئیس سابق قوه قضائیه و دیگری اعترافات آقای مصلحی وزیر اسبق اطلاعات بود.
این دو اقرار و تأیید میکنند که شورای نگهبان بر حسب صلاحدید مقامات امنیتی نظر دادهاند و این نه شأن شورای نگهبان است که اینجور عمل کند و نه شأن سازمانهای امنیتی است؛ یعنی سازمانهای امنیتی از هر جنس، حق ندارند برای شورای نگهبان، دستگاه قضائی یا هر مرجع دیگر اینطور صلاحاندیشی کنند. آنها باید نظر کارشناسیشان را منتقل کنند و نباید اصرار هم کنند که باید نظر آنها اجرا شود. فقط باید بهعنوان کارشناس امنیتی نظر کارشناسیشان را منتقل کنند. آنها هم بر حسب تشخیص خودشان و سایر اطلاعاتی که دارند باید تصمیم بگیرند؛ اما متأسفانه این دو اقرار با چیزی که در خارج صورت گرفت تطبیق میکند؛ یعنی مثلا رد صلاحیت دکتر علی لاریجانی هیچ توجیهی ندارد».
او همچنین درباره ردصلاحیت علی لاریجانی در انتخابات اخیر ریاستجمهوری هم اظهار کرد: «کسی را که در تمام این مدت در مهمترین پستهای جمهوری اسلامی و چند دوره رئیس قوه مقننه، دبیر شورای عالی امنیت ملی و از طرف رهبر معظم انقلاب رئیس صداوسیما بوده، بدون هیچ توجیهی رد صلاحیت کردند که صحبتهای مقام معظم رهبری هم که فرمودند در بعضی از این رد صلاحیتها جفا شده قاعدتا منظورشان ایشان بود. اقدام شورای نگهبان با این ملاحظاتی که مقام معظم رهبری فرمودند و اقرار وزیر اسبق اطلاعات و رئیس سابق قوه قضائیه حجت تمام است که متأسفانه شورای نگهبان خارج از وظیفه خودش عمل کرده؛ یعنی یا اشتباه تشخیص داده یا مطابق نظر دیگران عمل کرده است».