فرارو- "پائولا سوباشی*" استاد اقتصاد بین المللی در "دانشگاه کوئینمریِ" لندن در گزارش برای پایگاه خبری پراجکت سیندیکیت، به مساله رمز ارزها و احتمال جا افتادن آن در اقتصاد بین الملل (با توجه به رسمیت شناختهشدن بیت کوین به عنوان پول رایج توسط دولت السالوادور) پرداخته و به طور خاص به این مساله اشاره کرده که بر خلافِ تصورات رایج، نمیتوان به استفاده از بیت کوین در اقتصاد بین الملل، مخصوصا در برهه زمانی کنونی و آینده نزدیک امیدوار بود. دلیل اصلی این مساله نیز نوسانات شدیدِ بیت کوین و فراهم نبودن زیرساختهای کافی جهت استفاده از رمز ارزها در اقتصادهای کشورهای مختلف جهان است.
پائولا سوباشی در این رابطه مینویسد: «بسیاری از تحلیلگران و همچنین افکار عمومی در اقصی نقاط جهان، بازارِ بیت کوین (به عنوان اصلیترین رمز ارز در جهان) را به مثابه بازیِ بزرگ برندگان و بازندگان ارزیابی میکنند که در چهارچوب آن: صندوقهای مالی، سرمایهگذاران آماتور، افراد منزوی و خاص، و همچنین مجرمان، فعال هستند. در این راستا، تنها آن دسته از افراد و گروههایی میتوانند خطرِ موجود در بازر رمز ارزها را به خوبی درک کنند که یا کلیت زمین بازیِ رمزارزها را به خوبی درک کرده باشند و یا از امکانات کافی و قابل توجهی جهت دفع خطر و ریسک رمز رمزارزها برخوردار باشند و به خوبی بتوانند با نوسانان قابل توجه رمز رمزارزها، مقابله کنند.
به گزارش فرارو، اوایل ماه جاری میلادی، السالوادور تبدیل به اولین کشوری شد که بیت کوین را به عنوان پول رایج پذیرفت. این کشور در این رابطه قوانینی را نیز وضع کرده که در ماه سپتامبر، از قابلیت اجرایی و قانونی برخوردار میشوند. این بدان معناست که از بیت کوین در السالوادور میتوان جهت خرید کالاها و پرداخت بهای خدمات استفاده کرد و کلیه مراکز و بخشهای اقتصادی السالوادور نیز ملزم هستند تا این رمز ارز را به صورت رسمی بپذیرند. البته که مردم السالوادور در این زمینه چندان هم بی تجربه نیستند. در سال ۲۰۰۱، دلار آمریکا نیز در این کشور، تبدیل به وجه رایج و پولِ قانونی شد و از آن به نحو گستردهای در معاملات داخلی این کشور استفاده میشد. در آن زمان، رئیس جمهور وقتِ السالوادور "فرانسیسکو فلورِس" اجازه داد تا دلار نیز در کنار ارز رایج السالوادور، در اقتصاد این کشور کشور در جریان باشد (در آن زمان، نرخ دلار در السالوادور، مبنایی ثابت داشت). در آن دوره، استدلالهای گوناگون اقتصادی در مورد درست بودنِ تصمیم دولت السالوادور در رایج کردن دلار آمریکا به عنوان ابزار پرداخت در اقتصاد این کشور مطرح شد، با این حال اندک زمانی بعد، قدرت خرید در السالوادور شدیدا سقوط کرد و اقتصاد این کشور بیش از گذشته به خارج از آن وابستگی پیدا کرد (به طور خاص، وابستگی اقتصادی السالوادور به حوالههای خارجی که به طور متوسط سالانه ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی آن را تشکیل میدهد، افزایش پیدا کرد).
در این چهارچوب، تبدیل کردنِ بیت کوین به یک پول رایج، میتواند تبعات بسیار وخیمی را در نوع خود به دنبال داشته باشد. این مساله مخصوصا در فقدان آینده نگری هایِ درست و دقیق علمی، حامل چالشهای گستردهتر و قابل توجهی نیز خواهد بود.
جدای از همه اینها نباید فراموش کرد که بیت کوین در قیاس با دلار، از نوسانات به شدت بیشتر و عمیق تری نیز برخوردار است. در فاصله بین روزهای هشتم تا پانزدهم ژوئن، قیمت بیت کوین بین ۳۲۴۶۲ دلار تا ۴۰۹۹۳ دلار در نوسان بود و از ۱۵ ماه میتا ۱۵ ماه ژوئن نیز در بازه قیمیتی ۳۴۲۵۹ دلار تا ۴۹۳۰۴ دلار قرار داشت. این نوسانات به همراه این مساله که اساسا بازار بیت کوین قابل کنترل نیست (نظیر دلار که با سیاستهای اقتصادی میتوان آن را مدیریت کرد)، عملا بیت کوین را به ابزاری غیرمناسب برای ثبات اقتصادی کشورها و اقتصادهای مختلف جهان تبدیل کرده است.
"نایب بوکله" رئیس جمهور السالوادور در توئیتی گفته است که "بیت کوین میتواند نقل و انتقالات مالی را تسهیل کند و تا حد زیادی هزینههای مرتبط با معاملات و نقل و انتقالات مالی را کاهش دهد". تعرفههای مالی که مهاجران خارجی جهت ارسال درآمد و پولهای خود به کشورشان باید آنها را بپردازند، حقیقتا بالا هستند (در این زمینه درخواستهای سازمان ملل متحد و کشورهای عضو گروه جی ۲۰ نیز راهگشا نبوده است). بر اساس آنچه بانک جهانی گفته است: "هزینه میانگین جهانیِ ارسال ۲۰۰ دلار در سطح بین المللی، حدودا ۱۳ دلار است (یا ۶.۵ درصد از مبلغ پول). هزینهای که به زعم بسیاری از تحلیلگران مالی و اقتصادی بین المللی، باید نهایتا سه درصد باشد.
با این وجود، در سال ۲۰۲۰، کشورهایِ با درآمد کم و متوسط، به طور کلی حوالههای خارجی به ارزش ۵۴۰ میلیارد دلار را دریافت کردند. میزانی که در نوع خود، اندکی کمتر از ۵۴۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ است. البته که این میزان، به مراتب بیشتر از کل سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این کشورها (۲۵۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰) و همچنین کمکهای توسعهای خارجی (۱۷۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰) است. بدون تردید اگر هزینه نقل وانتقال مالی تا دو درصد کاهش یابد، سالانه ۱۶ میلیارد دلار بر میزان و حجم حوالههای ارسالی به کشورهای مذکور افزوده خواهد شد.
در شرایط کنونی، بانکها و شبکههای حمل و نقل مالی، هزینههای هنگفتی را در بحث ارسال حواله بانکی و مالی از مشتریان خود اخذ میکنند. با این حال، هزینههای سرسام آور، تنها چالش بر سر راه ارسال حوالههای بانکی نیستند. بسیاری از مهاجران در کشورهایی که در آنها کار میکنند، هیچگونه حساب بانکی ندارند و از طرفی خانوادههای آنها که درکشورهایِ وطن خود ساکن هستند نیز امکان دارد در زمره ۱.۷ میلیارد نفر انسانی در جهان باشند که هیچگونه حساب بانکی و یا دسترسی بانکی ندارند.
اضافه بر این، باید آن دسته از مهاجرانی را نیز در نظر گرفت که نزدیکانشان در کشورهایی نظیر سوریه یا کوبا زندگی میکنند که هیچگونه دسترسی به نظام مالی نقل و انتقالات بین المللی ندارند و در عین حال، باید پول نقد را به دست آنها برسانند.
بدون تردید "بوکله" رئیس جمهور السالوادور درست میگوید که این ساختار و نظام را باید به چالش کشید (از طریق جایگزنیهای ارزان و کم خطر)، با این حال، در این چهارچوب، بیت کوین ابدا ابزار درستی نیست. بله بیتکوین به مردم امکان میدهد تا پولهای خود را به صورت مستقیم و در عرصه جهانی، جابجا کنند و هزینه زیادی را به واسطهها جهت نقل وانتقال مالی ندهند، با این حال، با توجه به اینکه اساسا بیت کوین، نوسانات سنگینی دارد، موجب میشود تا نتوان آن را به عنوان یک وسیله جهت ذخیره ارزش در نظر گرفت (امکان دارد حاصل کار مهاجران، در اثر یک سقوط قیمت شدید بیت کوین، عملا نابود شود. امری که برای مهاجران و سختیهایی که جهت کسب درآمد تحمل میکنند، واقعا غیر قابل تحمل است).
در این چهارچوب به طور خاص باید به این مساله نیز پرداخته شود که یکی از دلایل استقبال عمومی مردم جهان از بیت کوین، ضرورتا جذابیتهای بیت کوین نیست بلکه ناکارآمدی سیستم مالی بین المللیِ موجود است. در واقع این سیستم مالی بین المللی، خدمات بسیار ضعیف و پرهزینهای را به مردم ارائه میکند.
در شرایط کنونی، بسیاری از ابتکاراتی که در عرصه پولهای دیجیتال ارائه شده اند، موجب آسانتر شدنِ زندگی در مناطق فقیر و کمتر توسعه یافته نظیر قاره آفریقا شده اند. با این حال، هنوز زیرساختهای کافی برای پولهای دیجیتال وجود ندارد و نباید به منافع موقت و آنی آنها چندان توجه کرد و در مورد آنها غلو کرد. این مساله نشان میدهد که بازار رمز ارزها همچنان متلاطم و پُر از هرج و مرج است.
برای حصول اطمینان از اینکه رمز ارزها، بیش از سود و منفعت، حاملِ ضرر برای کشورهای در حال توسعه نباشند، بایستی سیاستها و قوانین هماهنگ و فراملی اتخاذ شوند. تا زمانی که بخشهای خصوصی و دولتی از انجام اصلاحات اساسی در ساختار خود خودداری کنند، مردم و دولتها به نحو فزایندهای جذب جایگزینهای (راه حلهای جایگزینِ) کمهزینه، پرخطر (ریسکی) و مبهم، برای بانکداری سنتی میشوند».
*پائولا سوباشی، وی استاد رشته اقتصاد بین الملل، در "دانششگاه کوئین مریِ" لندن (انگلستان) است.