فراروـ قسمت هفدهم سریال گیسو به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی هومن کبیری چهارشنبه ۲ تیر ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«لوسی که از قرار پیمان با افرا خبر دارد، پیشنهاد ازدواج او را رد میکند. از سوی دیگر رستوران کتی را پلمپ کردهاند...»
پیمان سر معامله با کتی (مادر لوسی) مینشیند. بعد از چانهزنی زیاد یک چک پنج میلیارد تومانی میگیرد تا با لوسی ازدواج کند و او را در ایران نگه دارد. پیمان از لوسی خواستگاری میکند؛ اما او که از همه چیز خبر دارد، پیشنهاد را رد میکند تا با کسی که هیچ فکر و ذکری جز پول ندارد، همراه نباشد. رضا بعد از صحبت با پدر و همسر برادرش آشفتهتر از قبل ماجرا را ادامه میدهد. او هنوز نمیداند که دقیقاً چه بر سر گیسو آمده است و از طرفی دیگر راهی هم جز اعتماد کردن به حرفهای پدرش ندارد.
در این میان سهیل هم نگران پولهاست. نگهداری آن همه پول در گاوصندوق داخل دفتر شرکت در رستوران بسیار خطرناک به نظر میرسد و سهیل دیگر به همکاری با رستوران هم امیدی ندارد. رضا هم با سهیل موافق است و در نهایت تصمیم میگیرند که این همکاری را متوقف کنند. اما آنها به محض ورود به ساختمان رستوران با پلمپ رستوران مواجه میشوند. شرکای کتی رستوران را پلمپ کردهاند و هیچ کس دسترسیای به وسایل داخل رستوران ندارد. سهیل به سراغ کتی میرود. کتی آشفته و بدحال بعد از دعوایی با شریکش در خانه است. سهیل ماجرا را برای او تعریف میکند و کلید رستوران را میگیرد؛ اما...
همانطور که قرارداد شرکت تبلیغاتی رضا و سهیل با رستوران یک پوشش برای جمع و جور کردن پولها بود، به نظر میرسد کل این ماجرا هم یک پوشش برای پیشبرد داستان است، پوششی غیر منطقی. قرارداد همکاری با رستوران از ابتدا هم یک دستآویز مسخره برای نزدیک کردن سهیل و رضا و پیمان به کتی و شرکایش و نازی بود. دستآویزی که برای هیچکدام از طرفین توجیه منطقی نداشت؛ اما همگی شخصیتها به دستور نویسنده سریال چشم روی این بیمنطقی بستند و به ماجرا ادامه دادند.
شخصیتهایی که بعد از گذشت هفده قسمت و با وجود فصل گذشتهای که در قالب عاشقانه داشتند، هنوز هم هویت مشخصی پیدا نکردهاند. پیمان و رویکردش نسبت به لوسی و مادرش دیگر به حالتی بیمارگونه تبدیل شده است، یا شخصیت سهیل هنوز هم مشخص نیست که چگونه میاندیشد یا به دنبال چیست. با هیکل یک بوکسور، با لباسهای یک پسر هفده ساله به سراغ کارهای شرکت تبلیغاتیاش، گرفتن کلید رستوران از کتی، غیرتی شدن، عاشق شدن و... میرود و سازندگان سریال هیچ تضادی هم در این شخصیت نمیبینند.
گیسو به هر روی به قسمت هفدهمش میرسد و معلوم نیست که تا چند قسمت این سریال ضعیف و کممخاطب ادامه پیدا کند. سریالی که نهتنها مخاطب چندانی پیدا نکرد، خود تهیه کننده آن هم حسابش را از کیفیت آن جدا میکند.