هدف از بهکارگیری مهارتهای تعامل توسط مشاوران و تحلیلگران کسبوکار، ایجاد ارتباطات، رهبری بهتر تیم، تشویق تیم و ذینفعان به درک ارزش راهحلهای پیشنهادی و ارتقای حمایت سهامداران از تغییرات پیشنهادی است.
محمد احمدزاده کارشناس مسائل اقتصادی در دنیایاقتصاد نوشت: امروزه، پیش روی کسبوکارهای ایرانی، عدم قطعیتهای فراوانی مانند تحریمها، پاندمی کرونا، نوسانات ارزی و بورسی، رکود تورمی، رقابت، تحول دیجیتال و دهها عامل دیگر وجود دارد. در این شرایط، بدون استفاده از مهارتهای فردی یا تیمی به نام مشاوران یا تحلیلگران کسبوکار، نمیتوان تصمیمسازیها و در نهایت تصمیمگیریهای مناسبی را برای کسبوکارها متصور بود.
تحلیلگر کسبوکار، نقشی است که مسوولیت تعریف، مدیریت، استخراج، تحلیل، تایید و مستندسازی نیازمندیها و الزامات کسبوکار، سازمان یا فرآیند سازمانی و همچنین ارائه راهحل مناسب، در جهت پاسخگویی به نیازمندیها و دستیابی سازمان به اهداف تعیینشده را بر عهده دارد؛ اما تحلیلگر کسبوکار چه مشخصات، مهارتها و شایستگیهایی باید داشته باشد؟
استاندارد تجزیه و تحلیل کسبوکار یا BABOK (ویرایش سوم) شایستگیهای ششگانهای را برای تحلیلگر کسبوکار پیشنهاد کرده است. این شایستگیهای اساسی، شرح رفتارها، ویژگیها، دانش و خصوصیات شخصی را تعیین میکند که میتواند تجزیه و تحلیل کسبوکارهای امروزی را به نحو مناسب و حرفهای انجام دهد.
این شایستگیهای ششگانه عبارتند از:
۱- تفکر تحلیلی و مهارت حل مساله
۲- خصوصیات رفتاری
۳- دانش کسبوکار
۴- مهارتهای ارتباطی
۵- مهارتهای تعامل
۶- آشنایی با ابزارها و فناوریها
در مطلب پیشرو به سه شایستگی تیم مشاوران یا تحلیلگران کسبوکار میپردازیم. این سه شایستگی جدید عبارتند از: مهارتهای ارتباطی، مهارتهای تعامل و آشنایی با ابزارها و فناوریها.
ارتباطات عملی است که فرستنده با روشی اطلاعات را به گیرنده منتقل میکند و معنای موردنظر فرستنده را ارائه میدهد. مهارتهای گوش دادن فعال، در این بین، به تعمیق درک و اعتماد بین فرستنده و گیرنده کمک میکند. ارتباط موثر به نفع همه دستاندرکاران کسبوکار است. برقراری ارتباط ممکن است با استفاده از روشهای مختلف انجام شود: ارتباطات کلامی، غیرکلامی، فیزیکی یا کتبی.
بیشتر روشهای ارتباطی با کلمات سرو کار دارند، درحالیکه بعضی از روشها با حرکات و اصطلاحات سروکار دارند. کلمات، حرکات و عبارات ممکن است برای افراد مختلف معنای مختلفی داشته باشند. ارتباطات موثر شامل درک مشترکی است که بین فرستنده و گیرنده از اطلاعات انتقال دادهشده شکل میگیرد.
واژهنامه مشترک اصطلاحات یا ترمینولوژی مشترک ارتباطی و همچنین تبیین اهداف واضح از نحوه ارتباطات، ابزارهای موثری برای جلوگیری از سوءتفاهم و عوارض ناشی از آن هستند. ارتباطات موثر شامل انطباق سبکها و تکنیکهای ارتباطی با سطح دانش و سبکهای ارتباطی گیرندگان است. ارتباطدهندگان موثر متوجه میشوند که چگونه لحن، زبان بدن و معنای کلمات را تغییر دهند. بهدست آوردن درک درستی از اصطلاحات و مفاهیم (قبل از مبادله) میتواند مزایای مثبتی داشته باشد.
برنامهریزی ارتباطات موثر، شامل انطباق با روشها و تکنیکهایی است که گیرنده آنها را میشناسد. هر چند تفاوتهای موجود بین فرستنده و گیرنده در ارتباطات، مانند زبان مادری، فرهنگ، انگیزهها، اولویتها، ارتباطات، یادگیری و سبکهای تفکر متفاوت بین فرستنده و گیرنده، ممکن است روشهای ارتباطی خاصی را طلب کند.
هر اطلاعات باید با دقت تهیه و دستهبندی شود تا از روشن و قابل فهم بودن آنها اطمینان حاصل شود. هنگام برنامهریزی برای انتقال اطلاعات، توجه به نکات زیر مفید است.
مهارتهای تعامل، به توانایی مشاوران و تحلیلگران کسبوکار در ایجاد تعامل دوطرفه، همکاری و برقراری ارتباط با افراد مختلف از جمله مدیران، حامیان مالی، همکاران، اعضای تیم، توسعهدهندگان، فروشندگان، متخصصان توسعه محصول یا خدمت، کاربران نهایی و مشتریان اشاره میکند. هدف از بهکارگیری مهارتهای تعامل توسط مشاوران و تحلیلگران کسبوکار، ایجاد ارتباطات، رهبری بهتر تیم، تشویق تیم و ذینفعان به درک ارزش راهحلهای پیشنهادی و ارتقای حمایت سهامداران از تغییرات پیشنهادی است.
صلاحیتهای اصلی در مهارتهای تعاملی عبارتند از: تسهیل، رهبری و تاثیرگذاری، کار گروهی، مذاکره، حل تعارضات فردی یا تیمی و همچنین آموزش دادن.
تحلیلگران کسبوکار، از انواع نرمافزارها برای پشتیبانی و ارتقای ارتباطات و همکاری، ایجاد و نگهداری خروجیهای تحلیل کسبوکار، مدلسازی، پیگیری مسائل و در نهایت افزایش بهرهوری استفاده میکنند.
مستندات موردنیاز در تحلیل کسبوکار، اغلب با استفاده از ابزارهای مایکروسافت آفیس تهیه میشوند؛ درحالیکه روند توسعه نیازهای تجاری ممکن است به استفاده از نمونههای اولیه و ابزارهای شبیهسازی و همچنین ابزارهای ویژه برای مدلسازی و نمودارسازی نیاز داشته باشند.
همچنین ابزارها و فناوریهایی برای مدیریت الزامات لازم است که گردش کار، تاییدیهها، تعیین خطوط مبنا و کنترل تغییرات موردنیاز را پشتیبانی کند. این ابزارها و فناوریها همچنین میتوانند از قابلیت ردیابی بین الزامات پشتیبانی کرده و در تعیین تاثیر تغییرات در الزامات کمک کنند.
در نهایت برای تعامل با ذینفعان و اعضای تیم نیز ممکن است نیاز به استفاده از ابزارهای ارتباطی و همکاری و همچنین نرمافزار ارائه بهمنظور نمایش ایدهها و ایجاد بحث در میان ذینفعان و اعضای تیم، وجود داشته باشد.