گاردین: سوفی هیگنی؛ یازدهمین ماه مارس سالجاری یک خبر به تیتر یک بسیاری از خبرگزاریها تبدیل شد: «یک اثر هنری صرفا دیجیتالی به قیمت ۶۹میلیون دلار فروخته شد، این سومین رقم بالا برای یک اثر هنری است که به مزایده گذاشته شده است. این اثر یک کلاژ دیجیتالی خلقشده از سوی مایک وینکلمن است.
این هنرمند تا اکتبر سال پیش هرگز یک اثر چاپی را به قیمت بالاتر از ۱۰۰ دلار نفروخته بود. این مزایده تعجبآور حاصل علاقه روبهرشد به توکنهای غیرقابل معاوضه یا انافتیهاست که حالا به مراکز مزایده راه یافتهاند.
انافتیها داراییهای منحصربهفردی هستند که با فناوری بلاکچین تایید میشوند. درست مانند ارزهای دیجیتال، سابقهای از اینکه چه کسی چه چیزی را در مالکیت داشته و دارد روی یک دفتر کل عمومی و غیرمتمرکز ذخیره میشود، بنابراین انافتیها، تایید دیجیتال اعتبار هستند که میتوان برای انواع آثار، چه مجازی و چه فیزیکی، آنها را به وجود آورد.
اخیرا از این امکان برای داراییهای دیجیتال نظیر فایلهای صوتی، ویدئوها، گیفها، توییتها و حتی شکلهای دیجیتالی و مجازی اسنیکرها که ۶۲۱ عدد از آنها اخیرا به قیمت ۱/ ۳ میلیون دلار فروخته شد، استفاده کرد. باید به این نکته اشاره کرد که خریدن یک انافتی لزوما به معنای آن نیست که شما حق کپیرایت چیزی را میخرید یا حتی تنها کپی دیجیتالی آن را. بسیاری از انافتیها برای ویدئوها یا تصاویری «ضرب» میشوند که خیلی آسان در اینترنت قابل دسترسی هستند (حتی تصویر اثر هنری وینکلمن در سرتاسر اینترنت قابل مشاهده است)، اما یک انافتی به معنای نوع خاصی از حق مالکیت است: شما یک چیز خاص را نمیخرید، بلکه مالکیت آن را در اختیار میگیرید.
شوق استفاده از انافتیها در دنیای هنر، تازهترین مجموعه از تجربیات مبتنی بر بلاکچین در زمینه تایید اعتبار داراییها و آثار هنری در اینترنت است. انافتیها به هنرمندان فعال در فناوریهای جدید امکان میدهند در فضایی که بهطور تاریخی کسب درآمد از آن دشوار بوده به درآمد برسند. اگر بخواهیم کمتر خوشبین باشیم، باید بگوییم که کل ماجرای استفاده از انافتیها برای آثار هنری، یک هوس زودگذر برای ثروتمندان است. آنها مشغول دادوستد چیزهایی در فضای رمزنگاری هستند که هیچکس به آن نیاز ندارد و تمایلی هم برای آن وجود ندارد و شاید پس از مدتی آن دارایی به فروش برسد؛ البته با قیمتی بالاتر.
بهنظر میرسد شوق استفاده از انافتیها عمدتا تداوم فرآیند عجیب مجموعهداری البته به شکلی جدید است. در دنیای مجموعهداری، مجموعهدار یک فرد با وجهه خوب و چشمانی مشتاق و تیزبین است که میتواند قبل از هر کس دیگر چیزهای زیبا را ببیند؛ کسی که همزمان یک کارآفرین و خبره است. انتخابهای این مجموعهدار عملا به آنچه ما بهعنوان دنیای هنر میشناسیم شکل میدهد.
مزایدهها و فروش آثار هنری، نمایشگاهها، وام و کمکهای مالی به موزهها همگی تحتتاثیر انتخابها و رفتار مجموعهدارها رخ میدهد. درواقع بخش بزرگی از هنر جهان در مجموعههای خصوصی نگهداری میشود. اگرچه ما هیچ تخمینی از میزان این آثار هنری نداریم و راهی نیز برای درک وسعت این مجموعهها وجود ندارد، مجموعهدارها به علل گوناگون از جمله عشق به هنر، عشق به بازی مجموعهدار بودن و عشق به پول به جمعآوری تعداد زیادی نقاشی، مجسمه و عکس اقدام میکنند.
هنر اغلب یک سرمایهگذاری خوب قلمداد میشود و شاید مهمترین جنبه جمعآوری آثار هنری مالکیت است؛ این احساس که شما اثری را میخرید که مال شماست و به هیچکس دیگر تعلق ندارد. مفهوم مالکیت چنان با درک ما از اثر هنری در هم تنیده است که ایده جمعآوری آثار هنری دیجیتال همواره تعجبآور بوده است. آیا یک مجموعه دیجیتال، صرفا مجموعهای از فایلهایی است که شامل پیکسلهاست؟ آیا کسی نمیتواند بهراحتی عکس جیپگ مجموعه شما را در جای دیگر دانلود کند و به سرقت ببرد؟ آیا شما میتوانید نقاشی ارزشمند خود را روی یک دیوار فیزیکی به نمایش بگذارید؟ اصلا در اختیار داشتن آن به شکل دیجیتالی چه معنا و اهمیتی دارد؟
انافتیها به این پرسشها پاسخ نمیدهند. اما فناوری بلاکچین و مرتبط کردن آثار هنری با انافتیها حس مالکیت دیجیتال را به اندازه کافی بهوجود میآورد که مجموعهدارها و معاملهگران را به این بازار سوق دهد. این مفهوم جدید مالکیت با آنکه ممکن است عجیب و پرابهام باشد، به اندازه کافی قدرتمند و مستحکم هست که پرداخت مقادیر بالای پول برای آن منطقی بهنظر برسد. به این ترتیب، حالا که خود شیء دیجیتال کمتر از مالکیت آن اهمیت دارد مجموعهدارها به حوزه آثار هنری دیجیتال وارد شدهاند. عدهای از مجموعهدارها با امید رشد قیمتها و عدهای بهدلیل نو بودن این حوزه، به خرید اقدام میکنند و البته عدهای نیز صرفا به هنر اهمیت میدهند.
از سوی دیگر گسترش استفاده از انافتیها به هنرمندان امکان میدهد تا شکلهای جدید ارائه آثار هنری را تجربه کنند و سازوکار بازار تغییر کند. یک جنبه جالب توجه سازوکار انافتیها در دنیای هنر این است که تاکنون این سازوکار سبب کنار گذاشتهشدن شیوه مرسوم مجموعهداری و خرید و فروش آثار هنری نشده است. انافتیها این امکان را فراهم میکنند که مکانیک دنیای هنر بار دیگر تحتتاثیر مجموعهدارها قرار گیرد. بیش از هنر، شیء یا هویت دیجیتال، مالکیت مبنای این روش کار است که به آن معنا میدهد و سبب جذب مجموعهدارها و معاملهگران به آن شده است.