چه خوشمان بیاید و چه نه، جامعه ایرانی، زنان را «خانهنشین» میخواهد. تا همین ۳ دهه پیش، نشستنِ زنان پشت فرمانِ خودرو، اگر نه یک «تابو»، که رخدادی غیرمعمول بود، اما این روزها همه به آن عادت کردهاند. حضور زنان در جامعه و فعالیتهای اقتصادی هم به همین سیاق، در سالهای اخیر رشد کرده است.
به گزارش تجارتنیوز، با این همه، وقتی از دریچه آمار و ارقام به ماجرا نگاه میکنیم، وضعیت کاملا متفاوت میشود. در واقع، دادههای آماری نشان میدهند که جامعه ایرانی همچنان یکی از مردسالارترین جوامعِ جهان است و به عنوان نمونه، «شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی» در ایران، آن اندازه بزرگ است که ایران را در میانِ بدترینهایِ جهان از این منظر قرار داده است.
دادههای آماریِ مرکز آمار ایران نشان میدهند که در تابستانِ سال ۱۳۹۸ و در میان جمعیت ۱۵ سال به بالای کشور، «نرخ مشارکت اقتصادی» حدود ۴۴٫۹ درصد (تقریبا ۴۵ درصد) و در میان جمعیت ۱۰ ساله به بالا، حدود ۴۰٫۸ درصد بوده است. (توجه کنید که این شاخص، با «نرخ بیکاری» تفاوت دارد.)
اما اگر این دادهها را بر اساس جنسیت مورد بررسی قرار بدهیم چطور؟ بر این اساس، در مقطعِ زمانیِ مورد بررسی، ۷۲٫۲ درصد از مردان و تنها ۱۷٫۶ درصد از زنانی که ۱۵ سال به بالا داشتهاند، در فعالیتهای اقتصادیِ کشور دخیل بودهاند. به این ترتیب، واضح است که مردان ۴ برابر بیشتر از زنان در بازار کارِ ایران حضور داشتهاند.
این نشان میدهد که «تمایل به کار کردن» یا «در اختیار داشتن امکانِ کار کردن» برای مردان ایرانی، حدود ۴ برابر بیشتر از زنان ایرانی است. در واقع، بر اساسِ این دادهها، مردان جای زنان را در بازار کار تنگ نکردهاند (هر چند این موضوع به جایِ خود قابل بررسی است)، بلکه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی کمتر از مردان بوده است.
از آن سو، بر اساس همین دادههای آماری، در تابستان سال ۱۳۹۸، «نرخ مشارکت اقتصادیِ» زنان در شهرهای کشور به طور متوسط برابر با ۱۶٫۹ درصد و در روستاهای کشور به طور متوسط برابر با ۱۹٫۷ درصد بوده است.
در میان استانهای کشور نیز بالاترین «نرخ مشارکت اقتصادی» برای زنان در استانِ «گیلان» (۲۴٫۸ درصد) و کمترین «نرخ مشارکت اقتصادی» برای زنان در استانِ «مرکزی» (حدود ۷ درصد) به ثبت رسیده است.
اما اجازه بدهید از زاویه کلانتری به موضوع نگاه کنیم. دادههای «سازمان بینالمللی کار» (International Labour Organization با سرواژه ILO) نشان میدهد که ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین شکاف میان حضور زنان و مردان در بازارِ کارِ آن وجود دارد.
عبارت فنیتر برای توضیح این موضوع، «شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی» (Gender gap in labor force participation rates) است که نشان میدهد حضور زنان در بازارِ کار یک کشور، چقدر کمتر از حضورِ مردان در بازارِ کارِ آن کشور است.
باز هم برای یادآوری، این به آن معنا نیست که مردان حق زنان را در بازار کار اشغال کردهاند، بلکه میتواند به این شکل تعبیر شود که زنان در یک کشور، تا چه اندازه در بازارِ کار حضور دارند. (بنابراین، جمع درصد مشارکت اقتصادی زنان و مردان میتواند عددی بزرگتر از ۱۰۰ باشد.)
دادههای «سازمان بینالمللی کار» در سال ۲۰۱۷ میلادی، دادههای مرکز آمار ایران را تایید میکنند: در آن سال در ایران، نرخ مشارکت اقتصادی برای مردان ۷۱٫۴ درصد و برای زنان تنها ۱۶٫۸ درصد ثبت شده است. (که اندکی با آمارِ ثبت شده در داخل کشور متفاوت است.)
در میان کشورهای منطقه و در مقایسه میان «نرخ مشارکت اقتصادی مردان» و «نرخ مشارکت اقتصادی زنان»، وضعیت کشورهایی مانند افغانستان (۸۶٫۷ درصد در مقابل ۱۹٫۵ درصد)، پاکستان (۸۲٫۷ درصد در مقابل ۲۵ درصد)، جمهوری آذربایجان (۶۹٫۵ درصد در مقابل ۶۳ درصد) و ترکیه (۷۱٫۹ درصد در مقابل ۳۲٫۴ درصد) از ایران بهتر بوده است.
این در حالی است که وضعیت ایران، تقریبا مشابه عراق است: در این کشور، در سال ۲۰۱۷ میلادی، نرخ مشارکت اقتصادی مردان ۷۴٫۱ درصد و نرخ مشارکت اقتصادی زنان حدود ۱۸٫۷ درصد بوده است.
در واقع، نگاهی به نقشه جغرافیای جهان نشان میدهد که عمده کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، بدترین وضعیت را در زمینه مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی دارند. بر این اساس، کشورهای یمن، عراق، قطر، عمان، عربستان سعودی، سوریه، امارات متحده عربی، اردن و ایران، در قعر این جدول هستند.
اما وضعیت در کشورهای دیگر و نقاط دیگر در جهان چگونه است؟ جالب توجهترین نکته در این زمینه این است که برخی کشورهای واقع در «جنوب صحرای آفریقا» (Sub-Saharan Africa)، نه فقط شاهد شکاف جنسیتی در نرخ مشارکت اقتصادی نیستند، که در مواردی بازار کارِ عمدتا زنانه دارند.
به عنوان نمونه، دادههای آماریِ «بانک جهانی» در سال ۲۰۱۹ نشان میدهند که کشورهایی مانند «روآندا» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۸۴ درصدی زنان)، «موزامبیک» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۷۷٫۲ درصدی زنان) و «آنگولا» (با نرخ مشارکت اقتصادی۷۵٫۳ درصدی زنان)، در فهرست کشورهایی قرار دارند که عمده زنان در آنها به کار مشغول هستند.
در مقابل، نخستین کشور اروپایی که در این فهرست ظاهر شده، «ایسلند» (با نرخ مشارکت اقتصادی۷۱٫۸ درصدی زنان) است که در جایگاه ۱۷ قرار گرفته است. «سوئد» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۶۱٫۱ درصدی زنان) در جایگاه ۴۴ و «نروژ» (با نرخ مشارکت اقتصادی ۶۰٫۲ درصدی زنان) در جایگاه ۵۱ در این فهرست قرار دارند.
خلاصه ماجرا این است: در ایران نه فقط عمده کسانی که میتوانند کار کنند، کار نمیکنند (حدود ۴۵ درصد به حدود ۵۵ درصد در میان جمعیت ۱۵ ساله به بالا) که تقریبا ۸۲٫۴ از زنانی که میتوانند کار کنند و در سن کار هستند، بیرون از بازارِ کار قرار دارند.
هر چند در این قبیل دادههای آماری معمولا کار بدونِ مزدِ زنان (از جمله در خانه) مورد بررسی قرار نمیگیرد، اما فاصله قابل توجه ایران با کشورهایی همچون پاکستان، افغانستان و حتی برخی کشورهای آفریقایی در این زمینه، نشان میدهد که این بار هم ممکن است پای «فرهنگِ مردسالارانه» در میان باشد.