مجلس این روزها به ستاد انتخاباتی اصولگرایان تبدیل شده است. شاید تعطیلی دوهفتهای هم در راستای این بوده که نمایندگان به وظایف انتخاباتی ۱۴۰۰ خود برسند! بهجز دو نماینده عضو هیئترئیسه که رسما اعلام نامزدی کردهاند و رئیس مجلس که در مظان نامزی است، از آنسو ۲۲۰ نماینده هم در حمایت از رئیسی نامه امضا کردهاند.
شرق نوشت: انتخابات کنش میان اصولگرایان را هم تحت تأثیر خود قرار داده است؛ تا جایی که به نظر میرسد ماه عسل جبهه پایداری و قالیباف، زودتر از آنچه تصور میشد به پایان رسید. صلح یکساله بعد از تقسیم مناسب در مجلس و ظاهرا راضیشدن هر دو جریان، با نزدیکشدن به انتخابات ۱۴۰۰ شکنندهتر از همیشه به نظر میرسد؛ جریانیکه حتی حاضر نبود قالیباف را در فهرست اصولگرایان تهران ببیند، یکی از اعضایش شروع به افشاگری علیه نادران و قالیباف درباره دستکاری در ارقام بودجه بعد از تصویب در صحن مجلس کرده است؛ افشاگریای که گرچه ظاهرا پردهبرداری از یک رانت با هدف شفافیت و فسادستیزی است، اما حتما لایههای پنهان مهمتری هم دارد که انگیزه این افشاگری بوده است.
اگر اختلافها بین دو جریان جبهه پایداری و قالیباف ریشه قدیمی نداشت و موعد انتخابات هم نبود، شاید اصلا ماجرا علنی هم نمیشد یا حداقل تلاش میشد در همان مجلس حلوفصل شود، بدون اینکه چیزی بیرون درز کند. خضریان در حالی قالیباف و نادران را متهم کرده که نادران در ماجرای انتصاب بذرپاش به ریاست دیوان محاسبات از منتقدان قالیباف و حامیان بذرپاش و بهطور مشخص جبهه پایداری بود که مدعی بودند مدارک بذرپاش مشکلی ندارد.
تاکنون فقط یک عضو دیگر مجلس به ادعای خضریان در همان توییتر پاسخ داده و نه قالیباف و نه نادران که نامه خضریان خطاب به آنهاست، چیزی نگفتهاند. علی خضریان، عضو کمیسیون اصل ۹۰، در توییتر مدعی تغییرات گسترده ارقام و اعداد پس از رأیگیری بودجه در صحن مجلس شده است و در نامهای خطاب به نادران و قالیباف گفته که این رانت و تخلف بزرگ را پیگیری میکند.
توانگر، نماینده تهران در مجلس، ادعای خضریان را انتخاباتی دانسته و توییت کرده: «آقای صادق محصولی، دبیرکل محترم حزب پایداری! ظاهرا تمایل دارید در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نقش فعال ایفا کنید. به نمایندگان همراه خود در مجلس تفهیم کنید که مسیر پاستور از تخریب ناجوانمردانه بهارستان نمیگذرد».
همزمان در کشوقوس آمدن یا نیامدن ابراهیم رئیسی، جواد کریمیقدوسی در حساب کاربریاش در توییتر نوشت: «قاطبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی با ۲۲۰ امضا ذیل نامهای به محضر آیتالله رئیسی در این نقطه عطف تاریخ انقلاب اسلامی از ایشان برای نامزدشدن در انتخابات ۱۴۰۰ریاستجمهوری دعوت به عمل آوردند». درحالیکه شورای وحدت اصولگرایان هم اعلام کرده گزینه نخست آنها رئیسی است، اما صادق کوشکی، فعال سیاسی اصولگرا، با اشاره به اینکه «ممکن است جناح اصولگرا روی قالیباف اجماع کند»، گفته است: «من درباره کاندیداتوری آقای رئیسی فکر میکنم که ایشان شخصا تصمیم درستی گرفته و قصد کاندیداتوری ندارد. به نظر من آقای رئیسی این مسئله را خوب درک کرده و بعید میدانم شخصا مایل به کاندیداتوری باشد. کمااینکه نشانهای هم از تمایل ایشان مشاهده نکردهایم. به نظر من حتی این اصراری که برخی به کاندیداتوری آقای رئیسی دارند، مشکوک است. به نظر میرسد برخی از رویه مبارزه با فساد در قوه قضائیه خوشحال نبوده و ترجیح میدهند ایشان از این قوه خارج شده و به قوه مجریه برود».
این روزها تعداد اصولگرایانی که احساس تکلیف میکنند برای انتخابات ۱۴۰۰ نامزد شوند، دارد از یک اتوبوس هم فراتر میرود. عبارت اتوبوس نامزدها را عزتالله ضرغامی در کنایه به تعدد چهرههایی که قصد ورود به انتخابات ریاستجمهوری را دارند، به زبان آورده بود؛ آنهم درحالیکه خودش مسافر این اتوبوس است. در تازهترین خبر، روز گذشته مؤتلفه هم نامزد حزبی خود را به شورای وحدت اعلام کرد. از تیم پنجنفره نامزدهای در تراز ریاستجمهوری حزب مؤتلفه اسلامی به ادعای خودشان، یک نفر یعنی اسدلله بادامچیان به فینال راه یافته است. رئیس حزب مؤتلفه در نشست خبری دیروز، خودش را بهعنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ معرفی کرد.
این حزب قبلا در بیانیهای گفته بود تیم نامزدهای ما شامل «بادامچیان»، «میرسلیم»، «نیکنام»، «انواری» و «ترقی» است. این در حالی است که حزب مؤتلفه عضو شورای وحدت اصولگرایان است. درحالیکه این شورا اخیرا از ۱۰ نفر بهعنوان نامزدهای بالقوه ریاستجمهوری نام برده، اما نام بادامچیان یا دیگر اعضای مؤتلفه در میان این ۱۰ نفر به چشم نمیخورد. اگرچه متکی گفته بود امکان اضافهشدن به این لیست وجود دارد. بادامچیان در همین باره گفته که شورای وحدت مانع نامزدی کسی نیست و حزب منعی در معرفی افراد ندارد و شاید شورای وحدت روی نامزد حزب مؤتلفه ائتلاف کرد. به گفته بادامچیان، شورای وحدت به آنها گفته، چون پنج نفر را معرفی کردهاید، یک نفر را انتخاب کنید تا به شورای وحدت دعوت کنیم و من یعنی بادامچیان دعوت شدم. مسلما خودم اعلام نامزدی میکنم، اما اگر شورای وحدت بخواهد کنارهگیری میکنم. در جهت بررسی باید دید از بین نامزدها چه فردی بیشتر درخور توجه است و میتواند مشکلات سنگین را رفع کند.
دیروز سیدکاظم دلخوشاباتری، نماینده صومعهسرا در مجلس و دو، سه نماینده دیگر به عملکرد زاکانی در مرکز پژوهشهای مجلس اعتراض کردند. دلخوش گفت: در یک سال گذشته تاکنون هیچ اطلاعاتی از این مرکز دریافت نکردهایم. مرکز پژوهشهای مجلس تاکنون تنها اطلاعات سوخته را در اختیار نمایندگان قرار داده است. من بهعنوان یک نماینده بیشترین مراجعات را به مرکز پژوهشهای مجلس داشتهام، اما هرچه به آنجا ارائه کردهام، تنها روی زمین باقی مانده است. بسیاری از احکام و جداول بودجه سال ۱۴۰۰ بعد از تصویب در مجلس از سوی نمایندگان تغییر پیدا کرده که مرکز پژوهشها باید به این موضوع رسیدگی کند.
او با اشاره به تغییر نیروهای کارشناس در مرکز پژوهشهای مجلس اظهار کرد: این مرکز باید قبل از هرگونه تغییر از هیئت امنا و رئیس مجلس اجازه لازم را اخذ کند. بنده میخواهم بهعنوان یک نماینده از کار کارشناسی مرکز استفاده کنم، اما اکنون با وجود تغییرات هیچکدام از کارشناسان را نمیشناسم و حتی معاونت اقتصادی این مرکز هم که قبلا به ما معرفی شده بود، تغییر یافته و به نوعی حذف نخبگان در مرکز پژوهشها انجام شده است.
دلخوش همچنین درباره محل قرارگیری مرکز پژوهشهای مجلس در مقابل پارک نیاوران گفت: جای آقایان در بالای شهر است، بنابراین ما چگونه باید به آنها دسترسی داشته باشیم. این مرکز باید در کنار مجلس در بهارستان قرار گیرد تا نمایندگان بهخوبی از نظرات کارشناسی آنها استفاده کنند. نماینده تربتحیدریه هم خطاب به زاکانی گفت: در یک سال گذشته ماده ۱۴۲ آییننامه داخلی برای کدامیک از مسائل مهم کشور انجام شد؟ از آقای زاکانی تشکر میکنیم برای اینکه در قم به دنبال این هستند که در حوزه مسائل اسلامی گروههایی را تشکیل دهند، اما وقتی مرکزی قانونی وجود دارد که افراد فرهیختهای در آنجا مشغول هستند، چرا اصرار به نهادسازی داریم، نیاز است نهادهای موجود تقویت شوند.
زنگنه افزود: زیاد کارکردن خوب نیست و مقام معظم رهبری در این رابطه فرمودند مردی و کاری، مرکزی و کاری. مرکز پژوهشهای مجلس به این منظور تشکیل شده که نمایندگان و کمیسیونها را از لحاظ اطلاعات علمی تقویت کند، اما متأسفانه این امر مهم در مرکز کنار گذاشته شده است. اینکه در حوزههای انتخابیه مسئله چیست، چه ربطی به مرکز پژوهشها دارد.