احمد زید آبادی روزنامه نگار و تحلیلگر در یادداشتی نوشت: دکتر محمد رضا عارف در طول چند سال اخیر به شدت مورد حمله و هجوم و انتقاد بسیاری از اصلاحطلبان بوده است، اما اگر بگویم کاندیدای اصلاحطلبان در انتخابات خرداد ماهِ سال جاری، در وجود همین آقای عارف «متعین» شده است، لابد خندهتان میگیرد!
حالا دلتان میخواهد بخندید و دلتان میخواهد گریه کنید! اما با توجه به استراتژی و شیوهای که اکثریت احزاب اصلاحطلب در برابر انتخابات در پیش گرفتهاند، مسیرشان در پایان راه خواه ناخواه به آقای عارف ختم میشود!
میپرسید؛ کدام استراتژی و شیوۀ اصلاحطلبان؟ بله! راهبرد و راهکارِ تعریف شده و مشخص و اجماعی در بین آنها دیده نمیشود، اما اصول زیر از فحوای کلام اکثر آنها قابل استخراج است:
یک- انتخابات مهمترین و بلکه تنها ابزار سیاستورزی اصلاحطلبانه است.
دو- به هیچ بهایی نباید از حضور در انتخابات شانه خالی کرد و یا به عبارت دیگر، به هر بهایی باید در انتخابات شرکت کرد.
سه- نامزدهای دسته اولِ اصلاحطلبان شانس عبور از فیلتر نظارت استصوابی شورای نگهبان را ندارند، بنابراین باید حمایت از نامزدی در دستور کار قرار گیرد که از این شانس برخوردار باشد.
چهار- انتخاب بین بد و بدتر اصلی عقلایی است و در واقع سیاست عملی هم چیزی جز این نیست.
با توجه به این اصول چهارگانه به نظرم دکترعارف تنها نامزدی است که نهایتاً برای جریان اصلاحطلب در صحنۀ انتخابات باقی میماند.
با این همه، شاید اصلاحطلبان به دلیل کوششی که برای بیاعتبار کردن آقای عارف به خرج دادهاند، حاضر به حمایت از وی نشوند، اما در آن صورت، خلاف اصول چهارگانۀ خود عمل کردهاند! بنابراین عارف میتواند بدون تشویش و دغدغه در انتخابات ثبتنام کند و اگر اصلاحطلبان به حمایت از او برنخاستند، با تکیه بر همین اصول چهارگانه آنان را به چالش بکشد!
بلانسبت آقای عارف، او مصداق ضربالمثلی برای اصلاحطلبان خواهد شد که میگوید:
هر چیز که خوار آید
یک روز به کار آید!