bato-adv

گیسو، قسمت ششم؛ گیسو در مدار سردرگمی

گیسو، قسمت ششم؛ گیسو در مدار سردرگمی
ششمین قسمت از سریال گیسو به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی هومن کبیری در روز چهارشنبه هجدهم فروردین ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فراروـ قسمت ششم سریال گیسو به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی هومن کبیری در روز چهارشنبه ۱۸ فروردین ۱۴۰۰‌وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

«لوسی اطلاعات تازه‌ای از پدر و مادرش به دست می‌آورد؛ اما پیمان در این مورد مخالفت‌هایی دارد. رضا و سهیل نیز مشغول راه‌اندازی دفتر جدید هستند و...»

پگاه لوسی را با خود به خانه‌اش می‌برد. پیمان به محض این‌که می‌فهمد به دنبال لوسی می‌آید و او را دوباره به هتل می‌برد؛ اما باز هم وقتی یک نفر ادعا می‌کند خانواده لوسی را می‌شناسد، از پگاه می‌خواهد تا او را همراهی کند.در دفتر تازه شرکت رضا و سهیل سعی می‌کنند هرچه زودتر تجهیزات کار و دفتر را سر و سامان بدهند و کارشان را شروع کنند. در این میان نازی هم توجه ویژه‌ای به رضا دارد، نگاه‌های خاص و الطاف ویژه. نازی برای رضا یک دست کت و شلوار گران‌قیمت از یک برند معروف سفارش می‌دهد. هدیه و توجه‌های نازی رضا را به آن‌چه در رستوران می‌گذرد، مشکوک می‌کند.

اما قبل از این‌که رضا بخواهد به شک بپردازد، دو نفر با برگه حکم بازداشت رضا به رستوران می‌آیند و او را در مقابل چشم سهیل، پیمان، نازی و کتی با خود می‌برند. کتی هم که از موضوع بر آشفته است، فقط با وساطت سهیل آرام می‌شود. بدین ترتیب از داستان سرگردان گیسو شش قسمت می‌گذرد. لوسی از هتل به خانه پگاه و از خانه پگاه به هتل کشانده می‌شود، بی آن‌که مشخص شود انگیزه پگاه از این کش و واکش‌ها چیست. آیا پگاه به خاطر درسا این کار‌ها را می‌کند؟ پس چرا انقدر از پیمان و از همه طلبکار است؟ پیمان لوسی را خیلی راحت به پگاه می‌سپارد که به چه کاری برسد؟
 
سریال گیسو از شخصیت‌های پیمان، رضا و سهیل سه کله‌پوک ساخته است. سه نفر که در مقابل پیشنهاد‌های مالی عجیب و غریب کاری هیچ شکی به دل‌شان راه نمی‌دهند و در مقابل نگاه و توجه زنان نیز به‌شدت ضعف دارند. نگاه‌های میان نازی و رضا و کتی و سهیل و حتی حرف‌هایی که میان‌شان رد و بدل می‌شود، دیگر به سمت ابتذال میل می‌کند و جدای از این که ضعف و بلاهت شخصیت‌های مرد داستان را نشان می‌دهد، قابل درک و تحمل نیز نیست.
این‌که شخصیت‌هایی که مثلاً شرکتی دارند و کاری تخصصی را بلدند، این‌گونه ساده دلانه نسبت به همه چیز سر خم می‌کنند و رضا که می‌داند با آدم‌های خطرناکی باید سر و کله بزند، نسبت به هم‌زمانی پیشنهاد کاری و بالا گرفتن مشکلات پدرش هیچ حساسیتی ندارد. بدین شکل جای تعجبی هم ندارد که رضا در مقابل کسانی که می‌خواهند او را دستگیر کنند، به دیدن کارتشان از فاصله ۱۰ متری بسنده می‌کند...
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین