ساعت ۵ صبح ۱۴ فروردین زن جوانی هراسان و مضطرب با پلیس تماس گرفت و از ورود دو مرد ناشناس به خانهاش و آزار و اذیت آنها خبر داد.
به گزارش ایران، وقتی کارآگاهان پلیس برای بررسی ماجرا به محل رفتند زن جوان گفت: من و همسرم وضع مالی خوبی داریم و خانهای در ترکیه خریدهایم. همسرم روز سیزده فروردین برای انجام کاری مجبور شد تهران را ترک کند و من در خانه ویلایی مان در شمال تهران تنها بودم. غروب همان روز ناگهان صدایی از داخل حیاط به گوشم رسید و به دنبال صدا به حیاط رفتم که با دو مرد جوان روبهرو شدم؛ در حالی که ترسیده و شوکه شده بودم شروع به فریاد زدن و درخواست کمک کردم، اما کسی صدای مرا نشنید.
زن جوان ادامه داد: آنها با چاقوهایی که همراه داشتند مرا تهدید کردند و به زور به داخل خانه برده و مورد آزار و اذیت قرار دادند، بعد مرا در اتاقی حبس کردند و طلاها، دلارها و وسایل با ارزشی را که داخل خانه بود سرقت کردند. مردان ناشناس غروب ۱۳ فروردین بود که وارد ویلا شدند و تا ساعت ۴ صبح هم در خانهام بودند؛ از ۴ صبح متوجه شدم که سر و صدایی نمیآید به سختی در اتاق را شکستم و خودم را نجات دادم.
به دنبال اظهارات زن جوان به دستور بازپرس جنایی، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده تا مردان خشن را بازداشت کنند.
این جمله یعنی چی؟ چه ربطی به موضوع داره؟