یکی از نامزدهای نظامی انتخابات ۱۴۰۰ درباره ورود نظامیها به انتخابات اظهار نظر کرده است، آنهم در شرایطی که صف ورود نظامیها به انتخابات روز به روز مطولتر میشود؛ از دو نظامی سالهای دور یعنی محسن رضایی و قالیباف و حتی عزتالله ضرغامی گرفته تا نظامیهای متأخر مانند حسین دهقان، وزیر سابق دفاع و سعید محمد، فرمانده سابق قرارگاه خاتمالانبیا که همین سه روز پیش استعفا داد.
در شرایطی که در اردوگاه اصلاحطلبی نظر و نگاه خوبی به ورود نظامیهای سابق و اسبق و فعلی به عرصه سیاست بهویژه انتخابات وجود ندارد، اما اظهارنظرهای موافق در اردوگاه اصولگرایی روز به روز بیشتر میشود. چهرههایی مانند سردار کوثری، محسن رضایی، اللهکرم و رفیقدوست به استقبال این حضور رفتهاند.
دهقان، وزیر سابق دفاع، به ایسنا گفته است: شرایط کشور بهگونهای نیست که نظامیان سایرین را کنار بگذارند و فرد منتخب خود را جایگزین کنند. او اظهار کرد: در ایرانِ در آستانه ورود به قرن جدید، امکان نظامیگری و اعمال حکومت نظامی وجود ندارد.
او گفته است: «معتقدم به جای نگرانی از «صنف» نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری باید تلاش کنیم تا اهمیت «شایستهگزینی» و شاخصهای فرد شایسته وارد ادبیات جامعه شود. هر فردی در هر لباسی حق دارد داوطلب انتخابات شود. قانون هیچ منعی برای حضور یک فرد نظامی در انتخابات ندارد و همانگونه که رأیدادن نظامیان حق شهروندی آنها محسوب میشود، نامزدشدن فرد نظامی در هر انتخاباتی هم حق شهروندی اوست و با فرد غیرنظامی هیچ تفاوتی ندارد.
او در ادامه گفته است: بعضی افراد هم اینگونه القا میکنند که اگر یک نظامی رئیسجمهور شود، نظامیگری را حاکم میکند؛ یعنی با خلع مقامات از مناصبشان و رویکارآوردن نظامیان، حکومت نظامی را حاکم و آزادیها را محدود میکند؛ در حالی که در ایرانِ در آستانه ورود به قرن جدید امکان نظامیگری و اعمال حکومت نظامی وجود ندارد.
او درباره نگرانی از حاکمشدن تفکر نظامی هم گفته است: «تفکر نظامی یعنی چه؟ ویژگیهای فرد نظامی میتواند برای جامعه سودمند باشد. حتی این ویژگیها در وضعیت امروز جامعه بهتر از برخی خصوصیات سیاستمداران برای کشور مفید است. مهمترین ویژگی فرد نظامی حس وطندوستی و سرباز وطن بودن است؛ در واقع فرد نظامی حاضر است برای حفظ آب و خاک کشورش جان دهد. انضباط، وقتشناسی، هدفمندبودن، قدرت بسیجکنندگی و داشتن راهبرد برای تحقق هدف از دیگر ویژگیهای فرد نظامی است».
دهقان مدعی شده که رفتار فرد نظامی نوعی تضمینکنندگی به همراه دارد؛ یعنی، چون همیشه در معرض خطر و مسئول جان عده زیادی است و باید با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان هدف خود را محقق کند، در نتیجه مجبور است اطلاعات و راهبرد داشته باشد. در حقیقت آگاهی از وضعیت موجود ویژگی هر نظامی است؛ یعنی با شناخت کامل از محیط و بسیج امکانات و نیروها برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکند. کشور، اکنون به این تفکر و توانمندیها نیاز دارد؛ البته ممکن است فردی غیرنظامی هم این ویژگیها را داشته باشد.
او در پاسخ به این سؤال که چقدر احتمال دارد که رئیسجمهوری با سابقه نظامی، خواهان تبدیلکردن جامعه به پادگان باشد؟ گفته است: بستر سیاسی- اجتماعی چنین خواستهای در جامعه ما وجود ندارد، حتی این رویکرد در تمام جهان منسوخ شده است؛ به طوری که در کشورهای آفریقایی هم سالهاست که دیگر کودتا نمیشود. شاید زمانی میشد دور کشور دیوار کشید و فرکانسها را کنترل کرد تا تنها یک صدا ارسال شود، ولی الان چنین امری غیرممکن است.
به اعتقاد دهقان اگر در سالهای گذشته به هر دلیلی نامزدها دارای سابقه نظامی رأی نیاوردند، به این دلیل بود که یا نتوانستهاند برنامه خود را به خوبی معرفی کنند یا در جلب اعتماد مردم ناموفق بودند. درباره خودش هم گفته است: «اعتقادی به جریانهای سیاسی متعارف امروز ندارم؛ چراکه هماکنون حزب به معنی واقعی آن در ایران وجود ندارد»؛
البته این نکتهای است که سایر نامزدها مانند محسن رضایی و عزتالله ضرغامی طرح کردهاند و گفتهاند که نه اصلاحطلباند نه اصولگرا و نه به هیچکدام اعتقادی دارند. دهقان برای رابطه با آمریکا هم دو شرط گذاشته و گفته است: دو شرط وجود دارد که اگر دولتمردان این کشور آنها را بپذیرند، قطعا با آنها تعامل میکنیم. نخست اینکه آمریکاییها تحت هیچ شرایطی در امور داخلی ایران دخالت نکنند.
در واقع به دنبال این نباشند که چه کسی بر سر کار میآید. ملت ما بصیرت کافی برای تصمیمگیری را دارد و هزینههای مترتب بر آن را میپذیرد. دوم، به منافع و مناطق نفوذ ایران احترام بگذارند. آمریکا در این منطقه غریبه است؛ این در حالی است که این منطقه خانه ماست و امنیت کشورهای همسایه امنیت ماست. مداخله آنها در منطقه توازن را بر هم زده و موجب ناامنی و آشوب شده است.
آمریکاییها نباید آتشبازی را در منطقه ترویج و منافع خود را به مردم منطقه تحمیل کنند. آمریکاییها امنیت و موجودیت اسرائیل را جزء منافع خود اعلام کردهاند و حمایت از رژیمهای وابسته به خود در منطقه را یک اصل در مناسبات خود میدانند. در واقع آنها با ایجاد فضایی برای مشروعکردن حضورشان در منطقه، بازار فروش سلاحهای آمریکایی را توجیه میکنند.
بهترین تصمیمی که بایدن و تیم او باید بگیرند، بهرسمیتشناختن منافع مردم و هویت آنها و خارجشدن از منطقه است. الان هم آمریکا در موضع انتخاب است نه ما؛ مواضع ما روشن و ثابت است. آنها میتوانند این دیوار بیاعتمادی و دشمنی را بلندتر کنند یا دست از توطئه علیه ملتهای آزادیخواه بردارند تا شاهد فصل جدیدی در روابط این دو کشور باشیم.
قطعا ایران از وضعیت دوم استقبال میکند؛ چراکه علاوه بر توسعه کشورهای منطقه، سرمایههای مردم برای سلاحهای آمریکایی که علیه خود مردم به کار گرفته میشود، هزینه نخواهد شد.