تجربه ثابت کرده که یکدست شدنشان بیش از هر کس به ضرر خودشان است و اختلافاتشان را بیش از پیش نمایان میکند. چه در مجلس هشتم که مشاور این روزهای رهبری را کنار گذاشتند و به فردی تکیه کردند که حالا از دایره خودیها خارجش میدانند، چه در مجلس نهم که اختلافاتشان آنقدر عمیق بود که دولت برآمده از رای اصلاحطلبان دست بالاتر را در اختیار گرفت. حالا هم تجربه گذشته را دوباره تکرار میکنند.
اعتماد در ادامه نوشت: روزهای نخست حضورشان در ساختمان هرمی شکل میدان بهارستان ادعای وفاق داشتند و یکرنگی برای تغییر شرایط. گفتههایشان شبیه به معجزه بود، اما بر آن اصرار میکردند تا اینکه بر کرسیهای سبز پارلمان تکیه زدند. اختلافها از همان روز نخست عیان شد ولی سودای ریاست، قدرت آیندهنگریشان را تحتالشاع قرار داد و شد آنچه نباید میشد. صندلیها و مناصب پارلمان یکی پس از دیگری میان این گروه و آن خردهجریان اصولگرا تقسیم شد تا شاید وفاق حداقلی حفظ شود و یکدستی اثبات، اما نشد که نشد.
رییس، چارهکار را در ریاست فراکسیون اکثریت مجلس یافت. اساسنامه اصلاح شد و رقبا حذف. رییس مجلس، رییس فراکسیون اکثریت شد تا دیگر شاهد سازماندهی گروهی علیه خود نباشد، اما دیری نگذشت که کنش و واکنشهای خود و یارانش یک به یک تازهواردها به پارلمان را فراری داد و این شد فرصتی برای سرد و گرم چشیدههای مجلس.
عده و عدهشان قلیل بود ولی «ز غوره حلوا» ساختند. سکوت و صبر استراتژیکشان حالا با تکیه بر نام «مستقلین» آینده روشنی را برای آنان و فراکسیونشان رقم زده است. اسامی مجلس یازدهمیها که اعلام شد، خبری از اختلاف دیدگاه و حضور نمایندگان جریانهای سیاسی مختلف ایران در پارلمان نبود.
رد صلاحیت حداکثری و مشارکت حداقلی اکثر قریب به اتفاق کرسیهای بهارستان را به اصولگرایان واگذار کرده بود ولی در این میان بودند اصلاحطلبان و اعتدالگرایانی که از رویارویی در مجلس دهم تحفه خوشایندی نصیبشان نشده بود پس راه همکاری در پیش گرفتند.
حدود ۱۵ اصلاحطلب و ۳۰ مستقل مجلس یازدهم گرد هم آمدند و نه به طور رسمی بلکه در خفا و به دور از جار و جنجالهای رسمی فراکسیونی همنام فراکسیون یاران علی لاریجانی در مجلس دهم تشکیل دادند: «مستقلین ولایی». این فراکسیون هشتم خرداد ماه اعلام موجودیت کرد ولی واگذاری ریاستش به چهرهای نه چندان مطرح سبب شد تا از سوی رسانهها و افکار عمومی چندان مورد توجه قرار نگیرد.
محمد باقریبناب، ریاست این فراکسیون را عهدهدار است ولی امور رسانهای این فراکسیون تمام و کمال به غلامرضا نوریقزلجه واگذار شده که ارتباطات حسنهاش با علی لاریجانی اظهرمن الشمس است، اما این فراکسیون هم همچون هم نامش در مجلس دهم، همه کارهاش پشت پرده ایستاده است.
علی لاریجانی عملا رییس معنوی فراکسیون مستقلین مجلس دهم بود و واو به واو مطالباتش در این فراکسیون پیگیری میشد؛ حال آنکه ریاست این فراکسیون برعهده کاظم جلالی بود. مسعود پزشکیان هم این روزها چنین وضعی در فراکسیون مستقلین دوره یازدهم دارد.
او اصلاحطلبترینِ اصلاحطلبان مجلس است و آشنا به قواعد بازی پارلمان. به خوبی میداند که اگر نامش راس این فراکسیون قرار بگیرد دیگر نمیتوان مجلس یازدهم را مجلسی با یک فراکسیون سیاسی خواند؛ حال آنکه همین مساله بهترین فرصت برای فراکسیون مستقلین است تا بتواند عده و عده خود را افزایش دهد و رفتهرفته جایگاه خود را در معادلات پارلمان یازدهم مستحکمتر کند. استحکامی که بیشک میتواند با خروج قالیباف از مجلس یازدهم به هوای کرسی پاستور ۱۴۰۰ دوچندان شود، اما در صورت تداوم حضور او در بهارستان نیز تغییر خاصی در برنامههای آنان ایجاد نخواهد شد. پیگیریها حاکی از برنامههای مفصل و دقیق مستقلین ولایی برای اجلاسیه دوم پارلمان یازدهم است؛ هر چند تا آن زمان ترجیحشان پیگیری اقدامات در سکوت است.
بنیانگذاران فراکسیون مستقلین در بهترین حالت ۱۵ اصلاحطلب و ۳۰ مستقل حاضر در مجلس یازدهم بودند، اما پارلمان به خوبی ثابت کرده این ۴۵ رای بدون ائتلاف با فراکسیونهای بزرگتر هرگز کاری از پیش نخواهند برد ولی مشکل اینجاست که در مجلس یازدهم تنها فراکسیون باقی مانده فراکسیون اکثریتی است که نه عملکرد فراکسیونی دارند و نه فعالیت خاصی به طوری که آخرین نشست برگزار شده توسط آنان به حدود ۲ ماه پیش برمیگردد. از این رو تنها راه باقی مانده برای مستقلین ولایی جذب نمایندگان بریده است، اما نه به شکل رسمی.
غلامرضا نوریقزلجه، سخنگوی فراکسیون مستقلین در جریان گفتوگویی این مساله را به طور ضمنی تایید کرد و گفت: «اکثر اعضای فراکسیون رسمی نیست به این معنا که فرم ثبتنامی پر شده و در پرونده فراکسیون قرار گرفته باشد، اما همکاریها رو به افزایش است. مایل هم نیستیم تعداد دقیق اعضای فراکسیون را اعلام کنیم ولی هنگام تصمیمگیریها، همراهی خوبی با ما صورت میگیرد که افزایش هم پیدا میکند.»
به رغم خودداری یکی از اثرگذارترین چهرههای فراکسیون مستقلین از اعلام اسامی حدودی اعضای این فراکسیون، پیگیریها حاکی از آن است که تعداد اعضای فراکسیون مستقلین ولایی مجلس یازدهم به یکصد تن رسیده که ۵۵ نفر از آنان را میتوان نمایندگانی دانست که از سبک و سیاق اقدامات اصولگرایان و فراکسیون مستقلین زده شده و در حال همراهی با مستقلین ولایی هستند.
اگرچه عمده اعضای فراکسیون مستقلین را چهرههایی که رسما عضو این فراکسیون نیستند، تشکیل میدهند ولی مستقلین ولایی تنها فراکسیون مجلس یازدهم است که عملکردی فراکسیونی دارد و تلاش کرده نظم لازم را حفظ کند. نوریقزلجه، سخنگوی این فراکسیون گفته است: «پایه فراکسیون را چهرههای اصلاحطلب و مستقل تشکیل دادند ولی امروز مرزبندیها به طور کلی شکسته است.»
او درباره چند و، چون برگزاری جلسات این فراکسیون نیز گفت: «جلسات فراکسیون مستقلین صبح یکشنبه قبل از برگزاری صحن علنی برگزار میشود و کمتر پیش آمده که جلسات تعطیل شود. مسائل روز سیاست ایران و نوع مواجهه با طرحها و لوایح در دستورکار مجلس از جمله دستورکارهای فراکسیون است. شورای مرکزی هم جلسات جداگانهای برگزار میکند. تلاش ما آن است که تجربه عملکرد فراکسیونی در مجلس دهم را تکرار کنیم و حرفهای پیش برویم چراکه برخلاف فراکسیون اکثریت، اکثریت اعضای فراکسیون مستقلین را چهرههایی تشکیل میدهند که نه تنها کار تشکیلاتی را به خوبی آموختهاند بلکه سابقه حضور در مجلس را نیز دارا هستند.»
این نماینده مجلس نامی از اعضای این فراکسیون به میان نمیآورد ولی پیگیریها حاکی از همراهی بیش از نیمی از آذریزبانان مجلس یازدهم با فراکسیون مستقلین است. چهرههایی، چون فریدون حسنوند نیز از قرار معلوم همراه و هماهنگ با این فراکسیون به شمار میروند. یکی از جالبترین اسامی، فریدون عباسی است. او که هرگز حاضر به همراهی با فراکسیون اکثریت نشده با فراکسیون مستقلین نیز تمام و کمال همراه نیست ولی برخی شنیدهها حاکی از برخی هماهنگیها میان آنان بر سر موضوعاتی، چون طرح شفافیت آرای نمایندگان است.
شهریار حیدری، سمیه محمودی، سمیه رفیعی، الهام آزاد، حسین نوشآبادی و منادی سپیدان نیز از دیگر چهرههایی به شمار میروند که نامشان این روزها بیشتر کنار مستقلینیها شنیده میشود. چهرههایی که هر کدام وزن و اعتبار خاص خود را در پارلمان دارند و همین مساله میتواند به سود مستقلین تمام شود.
برخورداری از حدود یکصد همراه و همفکر و برگزاری جلسات منظم میتواند هر فراکسیونی را در مجلس شهره عام و خاص کند ولی مستقلین جز در مواقعی خاص نظیر رد کلیات طرح شفافیت آرای نمایندگان چندان فعال نبودهاند.
نوریقزلجه این سکوت استراتژیک را «پرهیز از حاشیهسازی» دانسته و میگوید: «موضوع طرح شفافیت و جلوگیری از برخورد انتخاباتی با آن یکی از اقدامات ما در فراکسیون بود که هماهنگی تمام عیاری هم بر سر آن ایجاد شد. مطالبه ما پرداختن مجلس به موضوعات حیاتی، چون معیشت و پرهیز از حاشیهسازی است. ما قصد داریم خردورزی و ایجاد هماهنگی میان نهادهای حاکمیتی را دنبال کنیم. با فعالسازی اهرمهای دیپلماسی در مسیر بهبود شاخصها حرکت کنیم. مشی ما نیز بر مبنای استقلال بنا شده و با برخی اقدامات به اصطلاح مردمپسندی که برخی در مجلس پیگیری میکنند هم فاصله دارد. ما خواستار تامین منافع حقیقی مردم هستیم نه منافع شعاری.» این عضو فراکسیون مستقلین البته تاکید دارد که این فراکسیون فعلا وارد مباحث انتخاباتی نشده، اما برخی شنیدههای حاکی از برنامهریزی قابل توجه اعضای این فراکسیون به ویژه پزشکیان برای خرداد ماه است.
دومین اجلاسیه یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پیش از سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در هفتم خرداد ماه سال آینده برگزار خواهد شد و قالیباف در صورت بقا در پارلمان، کار سختی برای تصاحب دوباره کرسی ریاست در پیش خواهد داشت به ویژه آنکه امیرحسین قاضیزادههاشمی، نایب رییس اول مجلس این روزها چندان امیدی به پاستور ۱۴۰۰ ندارد و در عوض بیمیل به تکیه بر کرسی ریاست پارلمان نیست. در این میان هم فراکسیون مستقلین و هم مسعود پزشکیان به خوبی میدانند که شانسی برای رسیدن به کرسی ریاست مجلس نخواهند داشت ولی در عوض تکیه بر کرسی نایب رییسی چندان دور از دسترس نیست.
علی نیکزاد در اجلاسیه اول و در اوج همراهی اصولگرایان با ۱۹۶ رای نایب رییس دوم مجلس شد ولی حالا تشدید دلخوریها از یک سو و عملکرد مستقلین از سوی دیگر ضربه جدی به سبد رای او وارد کرده و بعید نیست پزشکیان در صورت عدم کاندیداتوری برای انتخابات ریاستجمهوری، شانس خود را برای نایب رییسی آزمایش کند. افزون بر نایب رییسی، نوریقزلجه و برخی دیگر از اعضای این فراکسیون نیز نیمنگاهی به کرسیهای دبیری مجلس دارند.
کرسیهایی که علیرضا سلیمی با ۱۲۹، محسن پیرهادی با ۱۲۸ رای، کریمی فیروزجایی با ۱۲۷ رای و دهنوی با ۱۱۹ رای بر آن تکیه کردهاند و برای فراکسیونی یکصد نفر هدفی قابل دسترسی به شمار میرود. نوریقزلجه نیز برنامهریزی مستقلین برای این کرسیها را نه تنها رد نکرد بلکه با بیان اینکه «شاید در آینده در هیات رییسه هم نیرو داشته باشیم» به نوعی آن را تایید کرد.
هدف دوم؛ پاستور
هدف دوم و بزرگتر فراکسیون مستقلین مجلس به طور قطع پاستور ۱۴۰۰ خواهد بود. علی لاریجانی نزدیکترین گزینه به چهرههای سرشناس این فراکسیون به شمار میرود ولی او تنها گزینه نیست. نوریقزلجه در جریان گفتوگویی از چهرههایی، چون علی مطهری، سیدحسن خمینی، محمدجواد ظریف و حتی مسعود پزشکیان نام برد ولی تاکید کرد که با توجه به عدم شکلگیری فضای انتخابات، آن هم به طور تام و تمام در کشور این فراکسیون هنوز موضع قطعی اتخاذ نکرده ولی پس از بررسی بودجه و در فروردین ماه این فراکسیون نیز وارد مقوله انتخابات خواهد شد.
در همین اثنا یکی دیگر از اعضای این فراکسیون گفت که کمیته انتخابات فراکسیون مستقلین شکل گرفته ولی هنوز اعلام حضور نکرده است. همه این موارد کنار هم خبر از تغییر آهسته، اما پیوسته معادلات پارلمانی میدهد که حالا چندان هم از حمایت اصولگرایان و نهادهای انتصابی جمهوری اسلامی برخوردار نیست؛ پارلمانی که مدعی شفافیت بود ولی معادلاتش بیش از هر پارلمانی به تفاهمهای پشت پرده وابسته است.