امیر ساعد وکیل، مشاور حقوقی و وکیل باشگاه پرسپولیس که مدتی قبل همکاری اش با این باشگاه را پایان داد، درباره خبری که به تازگی درباره پرونده عیسی آل کثیر منتشر شده و همچنین برخی اتفاقهای مربوط به این پرونده مطالبی را مطرح کرد که متن دفاع او از خودش در این باره به شرح زیر است:
۱- در دوران مسئولیت اینجانب به عنوان مشاور حقوقی باشگاه پرسپولیس، با توجه به دفاعیات به عمل آمده برای نخستین بار در پروندههای ورزشی کشور، کمیته استیناف کنفدراسیون فوتبال آسیا پذیرفت که علاوه بر لایحه دفاعی پرسپولیس، جلسه رسیدگی شفاهی نیز برگزار شود که البته دفاعیات باشگاه پذیرفته نشد و به محض صدور رأی کمیته استیناف، باشگاه در دیوان داوری ورزش طرح دعوا نمود. امیدوار بودیم در آستانه فینال لیگ قهرمانان آسیا درخواست دستور موقت مبنی بر حضور عیسی در بازی فینال قبول شود، اما حیف نشد که نشد!
۲- بعد از شکست پرسپولیس در فینال، با کمال تعجب، آقای یحیی گل محمدی سرمربی تیم به محض بازگشت به ایران در فرودگاه، با هدف توجیه ناکامی تیم در مسابقه فینال آسیا، از عملکرد تیم حقوقی باشگاه انتقاد کرد و طی مصاحبهای اعلام کرد: «اگر باشگاه از وکلای قوی استفاده کرده بود ما عیسی را در تیم در کنار خود داشتیم و برنده فینال میشدیم.»
این اظهارات با مقاصدی که به مکتب پرسپولیس و سلامت فوتبال آسیب میزند، در حالی بیان شد که اولاً این سرمربی فوتبال فاقد تحصیلات و تخصص حقوقی است و اظهار نظر در زمینه مسائل حقوقی توسط فرد غیرمتخصص همانقدر بی پایه و اساس است که اینجانب به عنوان یک حقوقدان در مورد عملکرد کادر فنی تیم در مسابقه اظهار نظر کنم.
ثانیاً بر کسی پوشیده نیست که آقای گل محمدی تسلطی بر لوایح حقوقی به زبان انگلیسی ندارند و از آنجایی که لوایح تهیه شده همگی مستقیماً به زبان انگلیسی بود و هیچ نسخه فارسی از لوایح وجود نداشت مبنای اظهارات او درباره عملکرد تیم حقوقی باشگاه بی اعتبار و البته شبهه برانگیز است.
ثالثاً مکاتبات و ارسال لوایح منحصراً با هماهنگی بین اینجانب به عنوان مشاور حقوقی و شخص مدیر عامل محترم باشگاه انجام شده و حداقل تا زمان حضور اینجانب در باشگاه، حتی یک سطر از مجموع لوایح مفصلی که در این پرونده تهیه شده در اختیار کسی قرار نداشته است.
کار سختی نیست حدس بزنیم چرا یک سرمربی فوتبال بدون هرگونه صلاحیت تخصصی حقوقی به خود اجازه داده در مورد عملکرد وکیل باشگاه اظهار نظر کند و از حضور این مشاور حقوقی که قرار است بر قراردادهای باشگاه با بازیکنان و کادر فنی نظارت داشته باشد، ابراز نگرانی میکند؟!
شاید بد نباشد به سرمربی یادآوری شود که همان تیم حقوقی به نظر او ضعیف، شرایط حضور پرسپولیس در فینال قهرمانان آسیا را فراهم کرد مگر نه معلوم نبود با وجود وکلای طراز اول جهانی باشگاه النصر که سه بار علیه پرسپولیس طرح دعوا کردند، اصلاً پای بازیکنان پرسپولیس در فینال به توپ میخورد یا خیر.
۳- به دنبال مصاحبه سرمربی که متأسفانه غیبت عیسی آل کثیر را دلیل شکست تیم در فینال برشمرد و به سادگی به توانمندیهای سایر بازیکنان تیم پشت کرد، موجی در شبکههای اجتماعی هدایت شد تا با تحریک احساسات هواداران به خاطر عدم بخشش عیسی آل کثیر در دیوان داوری ورزش، از یک طرف، موفقیت بزرگ حقوقی وکیل باشگاه را در دعاوی النصر و دستاوردهای دیگر این تیم حقوقی، کوچک و کم اهمیت جلوه دهند و از طرف دیگر، حالا که نتوانسته اند گزینه مورد نظر خود را در جایگاه معاونت حقوقی باشگاه بنشانند، عرصه را برای ادامه حضور اینجانب و پیگیری برنامههایی که شاید به مذاق عدهای خوش نیامده، تنگ کنند.
۴- قبل از هر چیز اگر کادر فنی تیم در آموزش و ارائه تذکرات لازم به بازیکنان در مورد نحوه رفتار در مسابقات بینالمللی، پیش بینیهای لازم را داشت یا از مشاوره متخصصین بهره میگرفت، از اتفاقی که در مورد عیسی افتاد پیشگیری میشد. علاوه بر اینکه همان شخصی که ماهها سرمربی به باشگاه فشار میآورد که مسئولیت معاونت حقوقی باشگاه به او داده شود ظاهراً یادداشتی را به کمیته انضباطی برای دفاع از عیسی آل کثیر ارائه داده است که هیچ نسخهای از آن در زمانی که در باشگاه بودم در اختیار من قرار نگرفت و گویا اثری از آن در باشگاه نیست.
فاجعه بارتر این که وقتی کمیته انضباطی AFC از باشگاه خواسته بود دفاعیات تکمیلی خود را ارائه دهد همانگونه که در رأی کمیته انضباطی تصریح شده، مسئول حقوقی پرونده هیچ پاسخی به کمیته انضباطی نداده است. وقتی کمیته انضباطی با بیاعتنایی باشگاه و رها شدن این پرونده حقوقی مواجه شد ظرف چند ساعت، حکم محرومیت عیسی آل کثیر صادر شد. چرا کسی پاسخگو نیست؟ چه بسا دفاع حقوقی مناسب و پیگیریهای به موقع در همان مرحله میتوانست جلوی تراژدی عیسی آل کثیر را بگیرد.
۵- از زمانی که وکالت این پرونده بر عهده اینجانب قرار گرفت علاوه بر مکاتبات متعددی که در این پرونده با کنفدراسیون فوتبال آسیا و دیوان داوری ورزش صورت گرفته مجموعاً چهار لایحه با حجم بیش از ۶۰۰ صفحه تنظیم شد و بر خلاف آنچه در برخی خبرها آمده، با توجه به لایحه ۳۰۰ صفحهای اخیری که به دیوان داوری ورزش تقدیم نموده ام حدود یک ماه پیش قرار شد جلسه رسیدگی شفاهی به پرونده برگزار شود که مستندات آن نیز موجود میباشد و نهایتاً تاریخ برگزاری جلسه ۲۲ اسفند تعیین شد.
معلوم نیست برخی رسانهها بر پایه کدام اطلاعات و مستندات، جلسه دفاعیه جدید در دیوان داوری ورزش را به اقدامات صورت گرفته از سوی معاون محترم حقوقی جدید باشگاه نسبت دادهاند؟! و نمیدانم چه کسی این اطلاعات غلط را در اختیار خبرنگاران قرار میدهد؟
قابل توجه اینکه تا ساعت ۱۵ روز ششم اسفند اصرار باشگاه این بود که پیگیری دو پرونده بین المللی جاری باشگاه همچنان با اینجانب باشد و پس از اعلام قطعی عدم تمایل به ادامه همکاری با توجه به مسایل پیش آمده، ظرف یک ساعت، خبری اینچنینی منتشر میشود در حالی که هنوز معاونت حقوقی باشگاه، وکیل جدید متخصص در حقوق ورزشی با تسلط بر زبان انگلیسی را تعیین نکرده است. البته زحمت زیادی هم بر دوش فرد جدید نخواهد بود، چون لوایح قبلاً به دادگاه تقدیم شده و صرفاً یک جلسه رسیدگی شفاهی بر پایه لوایحی که قبلاً ارائه شده است مبنای کار دیوان داوری ورزش برای صدور رأی نهایی است.
۶- شاید عدهای باور نکنند اینجانب برای وکالت در هیچ یک از پروندههای متعدد بین المللی و داخلی باشگاه اعم از مطالعه پرونده، تهیه لوایح انگلیسی، پاسخگویی به مکاتبات و حضور در جلسات رسیدگی شفاهی و همچنین کل دوران خدمت خود حتی یک ریال از باشگاه پرسپولیس نه در دوره مدیریت آقای انصاری فرد، نه در دوره آقای رسول پناه و نه در دوره آقای سمیعی دریافت نکرده ام.
حتی وقتی شرکت پستی بین المللی بدلیل محدودیتهای ناشی از کرونا و همچنین تحریم پستی ایران، تأخیر زیادی در ارسال لوایح پرونده عیسی به دیوان داوری ورزش در سوئیس نمود، با اطلاع و هماهنگی مدیریت باشگاه برای اینکه مهلت ثبت لایحه پرسپولیس در پرونده عیسی آل کثیر در دیوان منقضی نشود و حق اعتراض باشگاه از دست نرود، با هزینه شخصی خود که از طرف باشگاه نیز هرگز به من پرداخت نشده است اینجانب از طریق یکی از دوستان و موکلین مورد وثوق خود در سوئیس به پرینت حدود ۱۵۰۰ صفحه نسخههای لایحهها و ضمایم، تهیه چند سری کارتهای حافظه برای نمایش عکس ها، فیلم ها، مصاحبهها و ... بعنوان پیوستهای لایحه ها، بسته بندی و نهایتاً پست لوایح بسته بندی شده به زوریخ سوئیس اقدام نمودم تا هر آنچه از دستم بر میآید در جهت احقاق حقوق باشگاه و بازیکن از کوششی دریع نکرده باشم. پس محض اطلاع، نه تنها ریالی درآمدی برای خود از این باشگاه کسب کرده ام بلکه از جیب خود نیز برای دفاع از اقتدار پرسپولیس در آسیا با هر انچه بضاعتم بوده است کوشیده ام.
۷- حالا که پرونده مختومه شده است میتوانم بگویم اظهارات آقای عیسی آل کثیر در یک برنامه تلویزیونی مبنی بر حضور در محل تمرین تیم در هنگام محرومیت انضباطی او، برای کنفدراسیون فوتبال آسیا این شائبه را ایجاد کرده بود که عیسی رأی AFC را نقض کرده است و تصمیم داشتند پرونده انضباطی دیگری به منظور اعمال جریمه بیشتر و افزایش مدت محرومیت انضباطی بازیکن و حتی باشگاه باز کنند که طی چهار مرحله دفاعیات و پاسخهایی که به نامهها و سئوالات متعدد ای. اف. سی در دوران خدمت اینجانب داده شد این خطر از بیخ گوش بازیکن و باشگاه رد شد.
این روزها عیسی نیازمند آرامش روحی و تمرکز ذهنی است تا به محض اتمام دوره محرومیت، با از سرگیری تمرینات خود بتواند با تمام قوا در خدمت تیم باشد و قطعاً در آغاز راه، کار سختی را در پیش دارد تا بتواند به دوران اوج آمادگی خود نزدیک شود.
۸- خلاصه اینکه اولاً اصحاب رسانه مسئولیت سنگینی در انعکاس درست و کامل اخبار دارند؛ ثانیاً اغراض افرادی که تلاش کردند پیروزیهای بزرگ حقوقی باشگاه را نادیده بگیرند و دستاوردهای تیم حقوقی و سایر همکاران عزیز من در باشگاه را که صمیمانه در امور مختلف، یاور من بودند کم ارزش جلوه دهند، لازم است شفاف سازی شود؛ ثالثاً پاسخ این سئوال بسیار راهگشا است که حضور اینجانب به عنوان وکیل و مشاور حقوقی باشگاه چرا با این همه سنگ اندازی روبرو شد تا ناگزیر به ترک باشگاه شوم؛ رابعاً چرا با وجود خسارات سنگینی که بارها در گذشته به باشگاه از این مجرا وارد شده، همچنان اجازه داده میشود افرادی که در سمتهای اجرایی هستند و تخصص حقوقی ندارند در امور حقوقی و قراردادی باشگاه دخالت کنند و فرصت سوزیهایی هم داشته اند.
متأسفانه این کم لطفیها تنها نمونهای از مواردی بود که نشان داد باشگاه آنگونه که باید ارزش و احترامی برای حضور و خدمات اینجانب قایل نیست لذا ناچار شدم از افتخار ادامه خدمت به پرسپولیس بزرگ و هواداران ارجمند، خود را محروم سازم. نخستین بار نیست که باشگاه بستر همکاری با افراد شاخص و دلسوزی که میتوانند برای باشگاه مفید باشند را به نحو مناسبی فراهم نمیکند و کار به دست ناکاردانها میافتد.
امیدوارم در آینده، مدیریت ورزش بویژه در عرصه ملی و باشگاهی در پشتیبانی از خدمات صادقانه و بیمضایقه متخصصین، قدرشناسانهتر عمل کند. هر چند نام بزرگ باشگاههایی مانند پرسپولیس یا چند پیروزی در مسابقات ممکن است مدیران باشگاه را مصون از انتقادات مدیریتی برای مقطعی کوتاه نگه دارد، اما نه ارزش تخصص، نه حرمت اخلاق مداری و نه ضرورت رعایت حق الناس برای همیشه پایمال شدنی نیستند!