انتخابات ریاستجمهوری زودتر از چهار ماه دیگر فرا خواهد رسید و جریان اصولگرایی که با نگاهی خوشبینانه از مدتها قبل خود را برنده این کارزار میدید، با چالشی جدی مواجه شده است. چالشی که از چندی قبل- یعنی همان وقت که جامعه روحانیت مبارز قد علم کرده و داعیهدار میزبانی از طیفهای سیاسی اصولگرا و وحدتآفرینی شد- قابل پیشبینی بود. عیان بود که شورای ائتلاف به این سادگیها میدانداری را به جامعه روحانیت نخواهند سپرد. خاصه بعد از حصول نتیجهای که در انتخابات مجلس یازدهم به یمن قهر مردم با اصلاحطلبان به دست آورده و نامش را موفقیت گذاشتند.
اعتماد در ادامه نوشت: کاملا قابل تصور بود که این موازیکاری برای اصولگرایان گران تمام شده و این انتخابات به ظن خودشان بازی برده را به یک بازی باخته بدل خواهد کرد، اما آقایان اصولگرا هیچ هشداری را در این باب جدی نگرفتند. اکنون، اما در آستانه انتخابات این کار بیخ پیدا کرده و دم خروس اختلافات قابل پنهان کردن نیست. مصاف، مصاف پدرخواندههاست و هیچ یک قصد کوتاه آمدن ندارند. نه ریشسفیدان جامعه روحانیت که مدتهاست به حاشیه رفتهاند و نه حدادعادل و همفکرانش که برای وحدتآفرینی موانع زیادی پیش رو دارند.
ماجرا از این قرار است که در جامعه روحانیت یک دو دستگی تمام عیار به وجود آمده است. بخشی به دنبال علی لاریجانی هستند، بخشی به دنبال سید ابراهیم رییسی هستند و در این میان برخی نیز دلبسته محسن رضایی شدهاند. در آن سو نیز در شورای ائتلاف اگرچه برخی نیروها به دنبال نامزدی سیدابراهیم رییسی هستند، اما از آنجا که گمانه قوی آن است که رییسی در نهایت وارد میدان نخواهد شد نگاهها از هماکنون به دنبال قالیباف است، اما پاشنهآشیل شورای ائتلاف تکرویهای پی در پی جبهه پایداری است که این روزها بهرغم میل ابراهیم رییسی در مجلس به دنبال امضا جمع کردن برای او هستند. خاصه آنکه برخی بر این باورند که اساسا رییسی چه بخواهد در انتخابات حضور داشته باشد و چه نخواهد چندان تمایلی ندارد پایداریها ویترین سیاسی او را سامان دهند. همینهاست که موج اختلاف در اصولگرایان را سامان داده است.
همانطور که گفته شد، اختلافات از همان ابتدا وجود داشت، اما آنچه در روزهای اخیر شاهدیم، علنی شدن و بالا گرفتن آن است. همین دو ماه پیش بود که پرویز سروری، دبیر شورای نیروهای ائتلاف از وجود اختلافنظرها بین مجموعه اصولگرایی به برناگفته و در پاسخ به چگونگی دستیابی به وحدت گفته: «در حال حاضر ما به جمعبندی رسیدهایم که هر دو طیف شورای وحدت و شورای ائتلاف، اقدام به ظرفیتسازی و ظرفیتهای خود را سازماندهی کنند و کنار آن، تلاش برای رسیدن به وحدت نیز ادامه پیدا کند. امیدواریم در آینده مثل دوره قبل، بتوانیم به یک وحدت فراگیر دست پیدا کنیم.» اکنون، اما شاهد ناامید شدن اصولگرایان از توافق هستیم.
شاهد هم اظهارات غلامرضا مصباحی مقدم که در چهارمین نشست «جمهور» که به همت اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل برگزار شد، در مواضع قبلی اصولگرایان مبنی بر توافق دو شورا، تردید ایجاد کرد. او گفت که «شورای عالی وحدتی شکل گرفته و به دنبال آن هستیم که از ائتلاف هم به این شورا بپیوندند. این ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد، اما اگر هم به وحدت نرسیدیم همدیگر را تخریب نخواهیم کرد.» پیش از او نیز مصطفی چمران انتقادات تندی را نسبت به شورای وحدت بیان کرده بود.
تردید گفته شده، اما تبدیل به یقین شد وقتی شاهد جدال حدادعادل و مصطفی پورمحمدی شدیم. حدادعادل در کسوت رییس شورای ائتلاف در انتقاد از مواضع شورای وحدت گفت: «مشکل امروز ما این است که جامعه روحانیت مبارز بهطور مستقل راه افتاده و میگوید من هم میخواهم انتخابات را میزبانی کنم و محور وحدت شوم. حرف بنده به آنها این است که وقتی تجربه شورای ائتلاف وجود دارد چرا آن را نادیده میگیرید؟ از طرف دیگر دوستان پایداری هم داستان خود را دارند. البته ما هنوز خط مذاکرهای با آنها باز نکردهایم و مذاکرات را برای مراحل بعدتر گذاشتهایم. ما از یک طرف با کثرت نامزد روبهرو هستیم و از یک طرف دیگر با کثرت پدر.»
مصطفی پورمحمدی، دبیرکل جامعه روحانیت هم اصلا زیر حرف نماند و در نشست سیاسی اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان تاکید کرد که «نوع نگاه لیبرالی، امنیتی، نظامی و پدرسالارانه هیچ کدام مطلوب ما نیست.» او گفت: «برخی به پدرخواندگی حمله میکنند ولی میخواهند خودشان مخفیانه این مدل را پیگیری کنند و یک دفعه در آخر انتخابات نظر خود را تحمیل میکنند. دوره این مدلها گذشته و ما نمیتوانیم از این مدلهای منسوخ شده استفاده کنیم.»
در این بین حرف از مصادیق انتخاباتی نیز مطرح میشود مثلا گاهی به نظر میرسد که شورای ائتلاف نگران حمایت شورای وحدت از علی لاریجانی است و بعد که معلوم میشود، شورای وحدت تصمیم خود را برای حمایت از رییسی گرفته، اینطور تلقی میشود که شورای ائتلاف به دنبال گزینهای غیر از اوست! هر کدام از این شوراها البته در همراه کردن همه طیفهای اصولگرا چالشهایی دارد. کما اینکه حدادعادل در اظهارات اخیرش به نقش پایداری اشاره کرد. ضمن اینکه بدیهی است این شورا اگر مثل شورای وحدت به سوی حمایت از رییسی برود از حمایت برخی اصولگرایان نیز بیبهره خواهد ماند.
موضوع مصادیق انتخاباتی، اما فرع قضیه و حاشیه است. اصل و متن دعوا بر سر پدرخواندگی است. حدادعادل و همراهان او مثل سروری و چمران میخواهند در ترکیب و چینش نیروهای اصولگرا نقش اصلی را ایفا کنند و جامعه روحانیت نیز بعد از چند دوره انتخابات اخیر نگران حذف از عرصه اثرگذاری است، لذا زیربار نمیرود. این همان دعایی است که اکنون حسابی بالا گرفته و باید دید که عقلای اصولگرایی چه فکری برای حل و فصل آن میکنند. به هر حال تا اینجای کار کتمان واقعیت و تاکید بر حصول توافق در دقیقه نود را آزموده و به نتیجه رسیدهاند. آفات و تبعات کش دادن این بگومگو هم که روشن است؛ لذا باید منتظر ماند و دید که آقایان چطور از پس هم برآمده و به چه نتیجهای میرسند.