فرارو- "نیک بومن*"، نویسنده و تحلیلگر ارشد "نشریه آتلانتیک" در مقالهای به بررسی این مساله پرداخته که چرا ترامپ پس از حمله حامیان افراطی اش به ساختمان کنگره آمریکا، در اقدامی عجیب، لحن خود را عوض کرد و از آنها خواست به خانههای خود بازگردند و اقدام به خشونت نکنند. وی در این رابطه مینویسد:
«دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا پس از دو ماه تحریک و تهییج هوادارانش به نشان دادنِ خشونت و ایجاد اختلال در روند انتقال مسالمت آمیز قدرت، و همچنین پس از تحریک حامیانش به حمله به ساختمان کنگره آمریکا که با محرومیت جدی و شدید او از حضور در شبکههای اجتماعی (نظیر توئیتر) همراه شده، به ناگه، در بحبوحه تنش ها، ویدئویی را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد و در آن اعتراف کرد که در تاریخ مقرر یعنی ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱، قدرت را به جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا تحویل خواهد داد و در عین حال، از حامیان دوآتشه خود که ساختمان کنگره را مورد حمله قرار دادند نیز درخواست کرده تا آرام باشند و به خانههای خود بازگردند».
به گزارش فرارو، ترامپ در ویدئوی منتشر شده خود گفت که در برهه کنونی، آمریکا نیازمند آرامش و سازش است. او در جریان ویدئوی مذکور به وضوح، آن دسته از هواداران افراطی خود را که پیشتر گفته بود آنها را دوست دارد، از خود طرد کرده و تاکید نمود که آنهایی که به ساختمان کنگره آمریکا حمله کرده اند، به هیچ عنوان، آمریکا را نمایندگی نمیکنند و نباید گذاشت که دموکراسیِ آمریکایی، آسیب ببیند.
این سخنانِ عجیب و متناقض، از زبان دونالد ترامپ خارج شدند. باید پرسید ترامپی که این سخنان را ایراد کرده، با ترامپی که همه ما میشناسیمش، چه کرده و چگونه او را واداشته که یکچنین چرخش موضعِ عجیبی را از خود نشان دهد؟
مدتها قبل از اینکه دونالد ترامپ بتواند کرسی ریاست جمهوری آمریکا را به تسخیر درآورد، مورد توجه افکار عمومی قرار داشت. او سعی میکرد با موضع گیریهای خاص اجتماعی و سیاسی، خود را در مرکز توجهات قرار دهد و همگان را وادار سازد تا به او بپردازند. ترامپ همواره در مورد خود، مطلق سخن گفته و میگوید. دونالد ترامپ تاکنون بارها و بارها در سخنان خود گفته است: "به من نگاه کنید". وی مدام بر این مساله اصرار میکند، درخواست میکند و حتی تمنا میکند. باید پذیرفت که آمریکاییها نیز برای دهه ها، دقیقا در راستای اهداف و منافع وی حرکت کرده و میکنند. اولین فصل از شوی تلویزیونی ترامپ (در دوره قبل از ریاست جمهوری اش)، به طور میانگین ۲۰ میلیون بیننده را به ازای هر قسمت به خود جذب کرده بود. در همین راستا، زمانی که ترامپ خود را در جریان رقابتهای انتخاباتی سال ۲۰۱۶ آمریکا، به عنوان یکی از کاندیداهای حزب جمهوریخواه معرفی کرد، تقریبا اغلب مردم آمریکا نام او را شنیده و وی را میشناختند.
در همین راستا تصور کنید که فردی نظیر ترامپ تا چه حد از ظهور و اوج گیری شبکههای اجتماعی خوشحال شده و آن را در راستای اهداف خود جهت خودنماییِ بیشتر ارزیابی کرده است. با ظهور شبکههای اجتماعی، وی در نهایت راهی را یافت تا بتواند به طور مستقیم با هوادارانش ارتباط بگیرد و با ترویج نفرت و دشمنی، برای خود دو قطبی ایجاد کرده و محبوبیت بخرد. اکنون دیگر نیاز نبود که وی دچار سانسورِ شبکههای خبری نیز شود. او کاملا برای ارتباط با جهان خارج، آزاد و بدون محدودیت بود. در عصر شبکههای اجتماعی، هرکسی میتواند رسانه و بلندگوی خاص خود را داشته باشد. ترامپ از این مساله و از این اوضاع، نهایت استفاده را برد. همزمان با تلاشهای انتخاباتی او، هر توئیتِ او در واقع سوژهای جدید برای خبرگزاریها و شبکههای خبری بود. از زمان پیروزی ترامپ در انتخابات سال ۲۰۱۶، وی از توئیتر، فقط و فقط برای منافع شخصی خود و انجام حملات گسترده علیه رقبا و مخالفانش استفاده کرده و در این مسیر، هیچگونه مقیاس و معیار اخلاقی را هم رعایت نکرده و نمیکند. اغلب خبرنگاران و روزنامه نگاران سرشناس آمریکایی میگویند که عمده وقت ترامپ در کاخ سفید به تماشای شبکههای کابلی و همچنین توئیت زنیهای مکرر میگذرد.
"جک دورسی" و "مارک زاکربرگ"، مدیران شبکههای اجتماعی توئیتر و فیس بوک در دوره چهارساله حضور ترامپ در قدرت، به وی اجازه دادند تا از این شبکهها به عنوان تریبون اصلی اعلام سیاستها و اقدامات خود بهره گیرد. آنها همواره تاکید داشتند که توئیتر و فیس بوک، صرفا زیرساختها و پلتفرمهایی هستند که افراد از آنها استفاده میکنند و تا زمانیکه ترامپ تصاویر پورنوگرافی یا مرتبط با جرم و جنایت را منتشر نکند، آنها نمیتوانند در حساب کاربری وی دخالت کنند. زیرا این اقدام، "سانسور" است.
با این حال، در روزهای پایانی عمر دولت ترامپ، چیزی تغییر کرده است. هم توئیتر و هم فیس بوک، از اعلام نشانهای هشدار دهنده بر روی پستهای دونالد ترامپ استفاده کرده و میکنند. در نهایت نیز پس از حمله هواداران افراطی ترامپ به ساختمان کنگره، شرکتهای فیس بوک و توئیتر که اصلیترین مجاری اقدامات تبلیغاتی ترامپ هستند با صدای بلند گفتند: "دیگر بس است". توئیتر، حساب کاربری ترامپ را برای ۱۲ ساعت معلق کرد (و اکنون نیز کاملا وی را از این شبکه اجتماعی حذف کرده است). فیس بوک و اینستاگرام نیز برای مدت زمانی نامشخص، حساب کاربری ترامپ را معلق کردند.
ترامپ در روزها و ماههای اخیر، بارها و بارها از شبکههای اجتماعی استفاده کرده و ادعای وقوع تقلب در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا را مطرح کرده است. امری که به هیچ وجه با واقعیات سازگار نیست. در چند روز اخیر نیز چندان تفاوتی در وضعیت ترامپ ایجاد نشده و او باز هم از وقوع تقلب در انتخابات آمریکا خبر داده است. امری که در نهایت، به تعلیق حساب کاربری او (در شبکههای اجتماعی توئیتر و فیس بوک) ختم شده است.
ترامپ همواره با احوال متفاوت و در قالب شکلهای مختلف، در شبکههای اجتماعی ظاهر شده است. وضعیت برای ترامپ در برهه کنونی و پس از حادثه حمله به کنگره آمریکا، به شدت وخیم شده است. او این را فهمیده و درست به همین دلیل است که لحن تهاجمی خود را ادامه نمیدهد.
چندان درست نیست اگر تغییر لحن او را به زمزمهها در مورد احتمال استیضاح و یا برکناری وی با استفاده از متمم بیست و پنجم قانون اساسی آمریکا نسبت دهیم. بدون تردید در شرایط کنونی، احتمال برکناری ترامپ با استفاده از مکانیسمهای یاد شده، چندان کارگشا نیست (کما اینکه مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا که چهرهای محوری در هرگونه تلاش برای عزل او با استناد به متمم بیست و پنجم قانون اساسی آمریکا است، از این مساله صرف نظر کرده است). شاید ترامپ به این دلیل لحن خود را تغییر داده، زیرا دریافته که تحریکات او جهت تهییج هوادارانش برای حمله به ساختمان کنگره، عملا او را در موقعیتی دشوار قرار داده است که به نفعش نیست. شاید نزدیکان ترامپ وی را به موضع گیریهای جدید راضی کرده اند و سعی کرده اند به او بقبولانند که کاستن از میزان خساراتی که وی ایجاد کرده، کاملا به نفعش است.
اگرچه که احتمال دیگری نیز وجود دارد: شاید ترامپ با تغییر لحن خود سعی داشته همچنان خود را در قدرت که دقیقا همان چیزی است که وی بسیار به آن احساس علاقه دارد، نگه دارد. انسانهایی نظیر ترامپ دقیقا همین گونه هستند. آنها در یک لحظه،های و هوی میکنند و درست لحظهای بعد که از جلو میکروفون کنار میروند، لحنشان به صورت ناگهانی تغییر میکند. این انسان ها، تابع منافع لحظهای هستند و جز منفعت محوری، هیچ چیز دیگری در ذهن ندارند. اگر ترامپ لحن خود را به ناگه تغییر داد، این یعنی وی منفعتِ خود را در این مساله یافته و الا، نمیتوان انتظار داشت که در ترامپ و شخصیت وی تغییری ایجاد شده باشد.
* نیک بومن، وی نویسنده و تحلیلگر ارشد نشریه آتلانتیک است.