وقتی آمار سرقت اولیها افزایش پیدا میکند، یعنی یک جای کار کشور میلنگد. یعنی باید به فکر حل مشکل باشیم. با قطع کردن دست، شکمی سیر نمیشود آقای نماینده! به جای نوشتن قانون برای کمک به مردم و حل مشکلات اقتصادی کشور، حکم قطع دست صادر میشود. این یعنی کلا صورت مسئله را پاک کنیم و تمام.
عصر ایران در یادداشتی نوشت: وقتی تورم و بیکاری زمینه سازی دزدی میشود، باید برای جامعه شغل ایجاد کرد، باید تورم را کاهش داد. باید جامعه را از حالت غیرعادی به وضعیت عادی برگردانند.
حجتالاسلام موسوی لارگانی، عضو هیات رییسه مجلس میگوید: «با تورم سنگین در کشور و افزایش آمار بیکاران، دله دزدیها بیشتر شده است. حکم قطع دست باید برای سارقان اجرا شود.»
واقعا جالب است. حاج آقای نماینده مجلس، با زبان خودش به دلیل افزایش دزدی که همان تورم بیکاری است، اشاره میکند، اما وقتی به راهکار میرسد، حکم قطع دست میدهد!
اصلا در این نوشتار نمیخواهم از دزدی و سرقت دفاع کنم. نه، همه آنهایی که به هر دلیلی چشم به مال مردم دارند باید مجازات شوند. با آنهایی که قمه به دست به جان مردم افتادهاند و از آنها زورگیری میکنند باید به اشد مجازات برسند. حرف من در مورد راهکاری است که این نماینده مجلس ارائه داده است.
وقتی تورم و بیکاری زمینه سازی دزدی میشود، باید برای جامعه شغل ایجاد کرد، باید تورم را کاهش داد. باید جامعه را از حالت غیرعادی به وضعیت عادی برگردانند. وقتی خط فقر نزدیک به ۹ میلیون تومان است و دریافتی یک کارگر و یا بازنشسته ۲ و نیم میلیون تومان، چگونه از او انتظار دارید ماه را به سلامت به پایان برساند؟
در دهخدا آمده است که دلهدزدی یعنی: «دزدیهای خرد. دزدی اندک و حقیر.» دله دزدی یعنی بلند کردن یک مرغ از مرغ فروشی، دزدیدن یک بسته گوشت چرخ کرده از فروشگاه. همه این دزدیها برای سیر کردن شکم گرسنه و سامان دادن به وضعیت بد زندگی است.
وقتی آمار سرقت اولیها افزایش پیدا میکند، یعنی یک جای کار کشور میلنگد. یعنی باید به فکر حل مشکل باشیم. با قطع کردن دست، شکمی سیر نمیشود آقای نماینده!
به جای نوشتن قانون برای کمک به مردم و حل مشکلات اقتصادی کشور، حکم قطع دست صادر میشود. این یعنی کلا صورت مسئله را پاک کنیم و تمام.
بهتر است نمایندگان مجلس به جای فرستادن پیام به زبان انگلیسی آنهم با فصاحت کلام، فکری به حال وضعیت کشور کنند. نمایندگان بگویند برای رفع بیکاری چه کردهاند؟ بهتر نبود به جای ملزم کردن دولت به نابودی اسرائیل، قوه مجریه را ملزم میکردید جلوی تورم و گرانی را بگیرد؟
سری به قیمتها زدهاید؟ میدانید وقتی میخوابیم و بیدار میشویم، انگار وارد دنیایی تازه شدهایم. میدانید بهتر از هر جامعهی دیگری حال اصحاب کهف را درک میکنیم.
میدانید در این یک سال شیر یا ماست را با چندین قیمت مختلف خریداری کردهایم؟ میدانید که توان مالی بخشی از جامعه به خرید یک کیلو گوشت در ماه نمیرسد؟
آدم وقتی حرفها و مصاحبهها در دولت و مجلس را میخواند و میبینید، میبیند که نمیدانند و واقعا فکر میکنند در سوییس زندگی میکنند.
اگر دست دزدی که قرص نانی را برای سد جوع خود و فرزندان ربوده یا گرسنه هم نبوده و از سر حرص و طمع و زیاده خواهی و وسوسه چنین کرده با دزدانی که هزار هزار بردند و میبرند چه باید کرد؟
مگر قانون مجازات اسلامی نداریم و مگر این قانون بر پایه شرع و البته مصلحتهای زمانه و لحاظ کردن سوژه تبلیغاتی ندادن به دشمنان، تدوین نشده و اجرا نمیشود؟
کاش به جای ساختن مجلسی در تراز مدرنترین ساختمانهای دنیا و با استفاده از انواع فناوریهای ارتباطی در همان ساختمان کهنه و بدون رایانه مینشستند، اما در اندیشه نو و مصلحت سنج بودند.