فراروـ فیلم سینمایی چهل و هفت به کارگردانی احمد اطراقچی و عطاالله تبریزی و تهیه کنندگی ناهید دل آگاه وارد شبکه نمایش خانگی شد. چهل و هفت برای اولین بار در سی و ششمین جشنواره جهانی فجر به اکران در آمد و زمستان ۱۳۹۸ به اکران عموم رسید.احمد اطراقچی و علیرضا تبریزی نویسنده فیلمنامه هستند. هاشم مرادی مدیریت فیلمبرداری و فرامرز هوتهم نیز تدوین این فیلم را بر عهده داشتهاند.
شقایق فراهانی، حمیدرضا آذرنگ، شیدا خلیق، لادن مستوفی، مهدی احمدی، ریما رامینفر، محمدرضا غفاری و... از جمله بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «در شب یلدا اتفاقی رخ میدهد که باعث میشود سه زن ۴۷ ساله از سه طبقه اجتماعی متفاوت به طور ناخودآگاه بر زندگی یکدیگر تأثیر بگذارند و....»
فیلم با ورود سراسیمه دختری (شیدا خلیق) به خانه آغاز میشود. او که میخواهد هرچه زودتر آماده شود تا همراه خانواده به مهمانی شب یلدا برود، متوجه نبود مادرش (شقایق فراهانی) در خانه و بدخلقیهای پدرش (حمیدرضا آذرنگ) میشود. پدر و مادر با هم دعوا کردهاند و مادر کتک خورده خانه را ترک کرده است.
مادر که حتی تلفن همراه ندارد، در خیابان با زن دیگری به نام کتی (لادن مستوفی) تصادفاً مواجه میشود که پرستار بیمارستان است. کتی که وضعیتش را میبیند، او را پنهانی به مطب شوهرش میبرد و در آن جا اسکان میدهد. اما بهرام شوهر کتی (مهدی احمدی) با عمل سقط جنین غیر قانونیای که انجام داده، خود را به درد سر انداخته است.
مهری (ریما رامین فر) که برای فراهم کردن خرج خانه دستفروشی میکند، با اصرار دخترش را مجاب میکند که بچه توی شکمش را بیاندازد تا بتواند راحتتر از شوهر معتادش طلاق بگیرد.
دختر بعد از جراحی از شدت خونریزی میمیرد و برادر معتاد و بدحالش مادر و دکتر را تحتفشار میگذارد تا بتواند پولی از این ماجرا به جیب بزند و درنهایت وقتی با مقاومت و بیتوجهی دکتر مواجه میشود، تصمیم میگیرد مطب او را به آتش بکشد!
فیلم با ورود دختر و چالش او با پدرش بر سر رفتن مادر و همچنین تلاشی که برای پیدا کردن او میکنند، شروع قابل قبول و درگیر کنندهای دارد. اضطراب دختر و کشمکشی که با پدرش دارد، بهخوبی نمایش داده میشود و نگرانیهای پدر و عذاب وجدان توام با غرورش در افعال او بهخوبی مشهود است.
اما روایت با رسیدن کتی و زن به یکدیگر افت میکند. دو زن به سطحیترین شکل ممکن به هم میرسند و به صورت کاملاً بیمنطق با هم همراه میشوند و بیمنطقتر از همه اینها کتی است که تصمیم میگیرد او را در مطب شوهرش جای دهد. شوهری که بعدتر معلوم میشود، اختلافاتی هم با کتی دارد.
کتی که پرستار بیمارستان است و از مکالمات تلفنیاش پیداست افراد زیادی زیر نظر او فعالیت میکنند، باتوجه به شغل پر دردسرش و مواجه زیاد با افرادی که نیاز به کمک دارند، انتظار میرود که برخورد محتاطانهتری داشته باشد و اگر قرار است که چنین نباشد، فیلمنامه باید ما به ازاهایی منطقی برای چنین تصمیمی در نظر بگیرد.
اما فیلمنامه نهتنها چنین نمیکند که در اقدامی عجیبتر شوهر کتی، بهرام را که به لحاظ مالی شرایط ایدهآلی هم دارد، درگیر ماجرای یک سقط جنین غیرقانونی میکند. بهرام حتی راضی میشود که مبلغ جراحی را در دو قسط بگیرد؛ چراکه آنها را سرایدار مطبش معرفی کرده است!
پیش از این هم فیلمهای زیادی با ساختار اپیزودیک ساخته شده است که شخصیتها یا اتفاقات هر اپیزود بهنحوی آنها را به هم متصل میکند و چنین ساختاری ابداع جدیدی نیست؛ اما آنچه در این الگو حائز اهمیت است، چگونگی ارتباط این بخشها به هم است که در چهل و هفت به سطحیترین و بیمنطقترین شکل ممکن اتفاق افتاده است.
منطق برخورد اپیزود اول و دوم به اندازه کافی مخدوش است که اپیزود سوم نیز با منطقی ضعیفتر به آنها اضافه میشود. درنهایت حتی پایانبندی فیلم نیز کاری از پیش نمیبرد. آیا زن اپیزود اول در آتشسوزی مطب میسوزد؟ و یا بهراحتی دری که قفل نبوده را باز میکند و میگریزد؟ یا حتی پسر قبل از این که مطب را به آتش بکشد، زن را میبیند و او را از مطب بیرون میکند؟
اگر زن اسیر آتش شده باشد که مضحکترین اتفاق ممکن رخ داده است، به نظر میرسد تصمیم فیلم همین بوده است. اگر زن از آتش مصون مانده باشد، باز هم ما میمانیم و پیدا کردن دلیلی برای این همه شلوغکاری بیمنطق!
گروه بازیگری چهل و هفت که همگی ازجمله بازیگران با سابقه سینمای ایران هستند، با گریمهای مناسب و تجربهای که دارند، برای نمایندگی طبقه شخصیتهایی که ایفا میکنند با مشکل مواجه نیستند. اما آنچه سبب میشود ما بازی خاصی از آنها نبینیم که در ذهن باقی بماند، داستان کمکششی است که با وجود پتانسیلی که در کنشهای دو به دوی شخصیتها وجود دارد، فیلم را دچار لکنت میکند.
اما نام فیلم در تیتراژ پایانی فیلم معنا پیدا میکند. هر سه زن در شبی که رویدادهای فیلم رقم میخورد، چهل و هفت ساله هستند. همین. یک انتخاب ساده. چهل و هفت سالگی این شخصیتها به جز عنوان شدن در انتهای فیلم هیچ نقش دیگری ندارد و هیچ باری از درام را به دوش نمیکشد و هیچگاه در فیلم پراهمیت نمیشود. نام فیل بهراحتی میتوانست چهل و شش، چهل و هشت یا حتی پنجاه باشد!
یعنی چی ما آخر فیلمو از خودمون تخیل کنیم خب برید یکم فیلمنامه نویسی یاد بگیرید بعد فیلم بسازید لااقل بدونید پایان باز به چه معناست این چی بود اخه.